ش٫ آذر ۳ام, ۱۴۰۳

خبرنگاران و رسانه

حاوی اخبار صنف خبرنگاران، اصحاب مطبوعات و رسانه‌های کشور

حاشیه‌نگاری خبرنگار جهان‌نیوز از دیدار رهبر انقلاب با پیشکسوتان دفاع‌مقدس

1 دقیقه خوانده شده
مهمانان که صحبت می کردند در بین همهمه تا نوبت نفر بعدی شود صدایی از قسمت بانوان بلند شد؛ صدا آنقدری واضح نبود. گوشم را تیز کردم متوجه شدم که درخواستی دارد. آقا شنیدند و پشت بلندگو گفتند بعد از جلسه بیایید و نکات‌تان را مطرح کنید.
حاشیه‌نگاری خبرنگار جهان‌نیوز از دیدار رهبر انقلاب با پیشکسوتان دفاع‌مقدس
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خبرنگاران و رسانه و به نقل از گروه جامعه جهان‌نیوز؛ همزمان با هفته دفاع مقدس هزاران نفر از پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس و مقاومت با رهبر انقلاب اسلامی و فرماندهی معظم کل قوا در حسینیه امام خمینی(ره) دیدار کردند.

حاشیه نگاری خبرنگار جهان‌نیوز از این دیدار را در ادامه خواهید خواند:

دعوت نامه ساعت هشت را برای حضور در مراسم متذکر شده بود اما با توجه به تجربه ساعت ۷:۳۰ به انتهای خیابان فلسطین رسیدم. کارت ورود را با کارت ملی تطبیق دادند و وارد شدم. با تجربه‌ترها زیاد بودند و صف طویلی در مقابل خودم دیدم. از سردار سپاه تا امیر ارتش و هنرمندان معروف را در صف دیدم که منتظر بازرسی برای ورود بودند. وارد حسینیه که شدم تقریبا دیگر جایی نبود و اجبارا در ردیف‌های انتهایی مستقر شدم.

جمعیت مشتاق آمدن آقا به خوش ذوقی جوانی که در وسط حسینیه میدان‌داری می‌کرد، گوش سپرده بودند. جالب بود نوحه‌های معروف آهنگران در زمان جنگ را می‌خواند؛ پیر و جوان، پیشکسوت و تازه نفس با هم تکرار می‌کردند؛ «با نوای کاروان بار بندید همرهان؛ این قافله عزم کرببلا دارد».

کنارم جانباز نابینای خوش اخلاقی نشسته بود؛ وقتی آمد ابتدا از همراهش پرسید کدام طرفی بنشینم که رو به مراسم باشم؟ به فکر فرو رفتم؛ جانبازی؛ عجب معامله عجیبی با خداست. یاد تازه‌جانبازان حزب الله پیروز در جنایت انفجار پیجرها افتادم.

تنوع نسلی در دیدار پیشکسوتان هم جالب بود؛ از رزمندگان جنگ بودند تا مایی که دو سه سال بعد از جنگ به دنیا آمدیم تا بچه هایی که سرود خواندند و دهه نودی بودند اما همه در یک چیز اشتراک داشتند؛ عشق به ایران اسلامی. این هم از خوش ذوقی دعوت کنندگان بود که دیدار با پیشکسوتان را محصور به پیشکسوتان نکرده بودند و با این تنوع دعوت شده‌ها نشان دادند راهی که از سال ۵۷ شروع شده پرقوت ادامه دارد.

نصف حسینیه به بانوان اختصاص یافته بود. آقا همیشه تاکید دارند که نصف ماجرای جهاد مردان و ثوابی که می‌برند برای خانواده آنها و به خصوص زنان است. به غیر از این هم زنان در برخی قسمت‌های جنگ و به طور خاص در پشت جبهه‌ها از شستن پتوی خونی رزمندگان تا آماده‌سازی اقلام خوراکی و .. نقش آفرینی ویژه‌ای داشتند. اینجا هم نصف حسینیه دیدار با پیشکسوتان به زنان اختصاص یافته بود.

همین طور که زمان می‌گذشت دیدم فیلمبردار و عکاس قسمت خانم‌ها که فقط با یک جداکننده نیم متری از قسمت آقایان جدا شده بود هم از خانم‌ها هستند. یعنی نه تنها نیروهای حفاظتی قسمت بانوان که حتی برای امور هنری بانوان هم از دختران و زنان کاربلد استفاده شد.

صدای شروع مداحی که آمد ذوق کردم. حاج مهدی سلحشور که در بین هیئتی‌ها به داشتن حال و هوای دوران جنگ معروف است شروع به خواندن کرد. دلها را با خودش برد؛ «در خاطرم شد زنده یاد فاطمیون یاد شلمچه یاد فکه یاد مجنون». در همان اوایل که شعر می‌خواند خیلی قشنگ دفاع مقدس را به امروز ربط داد و گفت: «آقاجان! ما عظمت شما را در زمان جنگ دیدیم؛ الان هم امر کنید کار صهیون تمام است».

بعد شعرهایی که ورد زبان رزمندگان بود را خواند و داغ دلشان را تازه کرد: «باید گذشتن از دنیا به آسانی/ باید مهیا شد از بهر قربانی». معرفت به خرج داد و رفقای شهیدش را به باب دلشان یعنی روضه مهمان کرد. در آخر هم شعری که در زمان جنگ می‌خواندند و امروز روی سنگ مزار خیلی هایشان نوشته شده را خواند: «ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم/ گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم/ دنیا اگر از یزید لبریز شود/ ما پشت به سالار شهیدان نکنیم».

انتخاب سخنرانان قابل توجه بود. سه آقا و سه خانم صحبت کردند. دیدار پیشکسوتان بود اما نصف آنها یعنی سه نفرشان فرزندان شهدا و جانبازان بودند که امروز با تحصیلات عالی یا عنوان قهرمانی راه پدر را ادامه داده‌اند و برای ایران افتخارآفرینی می‌کنند.

مهمانان که صحبت می کردند در بین همهمه تا نوبت نفر بعدی شود صدایی از قسمت بانوان بلند شد؛ صدا آنقدری واضح نبود. گوشم را تیز کردم متوجه شدم که درخواستی دارد. آقا شنیدند و پشت بلندگو گفتند بعد از جلسه بیایید و نکات‌تان را مطرح کنید.

سخنرانی آقا شروع شد. مثل همیشه تحلیلی و پرمغز. موضوع این بود چرا جنگ هشت ساله که زمان کوتاهی هم نیست را علیه ملت ایران شروع کردند؟ جواب کوتاه این بود که دنیای دوقطبی بلوک شرق و غرب نمی‌توانستند کشوری را تحمل کنند که سلطه‌پذیر نباشد. جمهوری اسلامی شق سومی بود؛ نه سلطه‌پذیر بود و نه سلطه‌گر. اما صدام جاهل و قدرت طلب کار مورد علاقه دو بلوک یعنی حمله به حمهوری اسلامی را انجام داد و آنها هم حمایت کردند. بعد هم آقا شرایط ما و عراق بعث را در جنگ توضیح دادند. یک نمونه جالب که آقا گفتند این بود که تجهیزات ما در طول جنگ جبران نمی‌شد اما عراق در سال آخر جنگ، جنگنده‌های بیشتری نسبت به روز اول داشت! بعد هم سراغ ماجرای فلسطین پیروز و لبنان پیروز رفتند و هدف را دوباره نشان دادند: «حکم قطعی شرعی این است که بر همه واجب است تلاش کنند و کمک کنند فلسطین را و مسجدالاقصی را به مسلمانان و به صاحبان اصلی‌اش برگردانند». بحث‌های چند روز پیش که اگر فلانی سلاحش را زمین بگذارد ما هم زمین می‌گذاریم واقعا ساده انگاری است؛ ماجرای ما با صهیونیست‌ها بازپس‌گیری سرزمین غصب‌شده‌مان توسط خبیث‌ترین کفار است.

آقا دعا کردند و رفتند.

بعد از مراسم، پذیرایی تدارک دیده شده بود. جانبازی از من پذیرایی کرد که یک دست نداشت؛ جالب بود.

سخنرانی آقا مثل همیشه جمله برای فکر کردن زیاد داشت اما توجه من به جملات آخرشان(سه دقیقه آخر) جلب شد. در مسیر برگشت تا دفتر به این جملات فکر می‌کردم؛ «آخرین صحبت امروز من این است: من می‌گویم رزمندگان ما، مجاهدان ما برای این که پرچم دشمن در مرزهای ما برافراشته نشود، جان خودشان را قربانی کردند، فداکاری کردند. جوانان مبارز و مجاهد خانواده‌های خودشان را داغدار کردند برای اینکه پرچم دشمن در مرزهای این کشور بالا نرود. نمی‌شود ملت ایران قبول کند که همان پرچم‌ها به وسیله افراد نفوذی، به وسیله انسان‌های فریب‌خورده در داخل کشور برافراشته بشود. این پرچم، پرچم نفوذ فرهنگی و سبک زندگی دشمن و وسوسه‌های خصمانه دشمن نباید در داخل کشور در دستگاه‌های مختلف ما برافراشته شود. باید مراقبت کرد، همه موظفند. در وزارت آموزش و پرورش باید مراقبت کرد، در صدا و سیما باید مراقبت کرد، در مطبوعات باید مراقبت کرد، در وزارت علوم و وزارت بهداشت که محل تربیت جوانهاست باید مراقبت کرد. آنجا دشمن به وسیله رزمندگان ما شکست خورد نباید گذاشت آن دشمن شکست خورده در داخل کشور با انحاء حیله‌ها و ترفندها کار خودش را دنبال کند و انجام دهد. امیدواریم خدای متعال همه مسئولین ما، همه مردان و زنان ما، همه فعالان بخش‌های مختلف ما را با هوشیاری کامل در مقابل توطئه دشمن نگه دارد».

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *