ج٫ اردیبهشت ۱۴ام, ۱۴۰۳

خبرنگاران و رسانه

حاوی اخبار صنف خبرنگاران، اصحاب مطبوعات و رسانه های کشور

تاریخچه روزنامه‌نگاری ایران دریک نگاه

1 دقیقه خوانده شده
محققان و مورخان و گاه روزنامه نگاران 172 سال حیات مطبوعات ایران را بر اساس دیدگاه و سلیقه خود دوره بندی کرده اند. گروهی کیفیت و عده ای کمیت را مبنای دوره بندی قرار داده اند. اما نگاهی به این گستره و سیع و بررسی مطبوعات ایران این حقیقت را نشان می دهد که این دوره بندی ها عمدتا با آنچه بر مطبوعات گذشته است و مطبوعاتیان عرضه کرده اند سازگاری ندارد. مطبوعات در ایران 89 سال عمر خود را در دوره قاجار ، 53 سال را در دوره پهلوی و 30 سال را در دوران جمهوری اسلامی گذرانده اند. این تقسیم بندی بر اساس سه دوره اصلی: قاجار ، پهلوی و جمهوری اسلامی تفکیک می شود.
تاریخچه روزنامه نگاری ایران دریک نگاه

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خبرنگاران و رسانه و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ هشتاد و نه سال حیات مطبوعات ایران در عهد قاجار را می توان به هشت دوره فرعی تقسیم کرد:۱- محمد شاه، ۲- دوره ناصرالدین شاهف۳- دوره مظفرالدین شاه تا صدور فرمان مشروطیت، ۴- مشروطه اول، ۵- از به توپ بستن مجلس تا فتح تهران ، ۶- مشروطه دوم تا ۱۳۳۶ ه ق ،۷- از ۱۳۳۶ ق ( ۱۲۹۶ش) تا کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ ش ، ۸- از کودتا انقراض قاجار.

دوره پهلوی را می توان به ۱۱ دوره فرعی تقسیم کرد: ۱- از ۱۳۰۴ تا۱۳۱۲ ، ۲- از ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۷،۳- از ۱۳۱۷ تا ۱۳۲۰،۴ ، ۴- از ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۷،۵- از ۱۳۲۷ تا ۱۳۲۹،۶- از ۱۳۲۹ تامرداد۱۳۳۲،۷- از رداد ۱۳۳۲ تا مرداد ۱۳۳۴، ۸- از مرداد ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۲ف۹- از ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۹، ۱۰- از ۱۳۴۹ تا اعتصاب اول مطبوعات ۱۳۵۷ف ۱۱- از اعتصاب اول مطبوعات تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷.

سی سال اخیر را نیز می توان به شش دوره فرعی تقسیم کرد: ۱- از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا مرداد ۱۳۵۸،۲- از مرداد ۱۳۵۸ تا اغاز جنگ تحمیلی،۳-دوران جنگ تحمیلی،۴- از صدور قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل تا ۱۳۷۱، ۵- از ۱۳۷۱ تا شهریور ۱۳۷۶ ، ۶- از شهریور ۱۳۷۶ تا امروز.

دوره هایی که از آنها یاد شده مربوط به حیات مطبوعات در ایرانند و دوره بندی مطبوعات فارسی در خارج از ایران به سبب آنکه پیشینه ای دیرینه تر از مطبوعات ایران دارد متفاوت است. می دانیم که روزنامه نگاری فارسی از هند شروع شد و روزنامه نگاری در ایران به دنبال سفر میرزا صالح شیرازی به انگلستان پدید امد. میرزا صالح برای تحیل روزنامه نگاری به انگلستان نرفته بود . او برای آموختن فن ترجمه به انگلستان فرستادند ، اما وی از فرصت استفاده کرد و الفبای روزنامه نگاری را فرا گرفت . سفر میرزا صالح سه سال و نه ماه و بیست روز به طول انجامید. وی در حین تحصیل . پس از آن در وقت آزادو اوقات فراغت خود سود برد و دو کار انجام داد. یکی فنون چاپ ، تهیه حروف و حاکی و نحوه ساختن مرکب چاپ را فرا گرفت و چاپخانه ای خرید و با خود به ایران آورد و دوم به سبب فهم اجتماعی و شناخت از اوضاع دردناک آن روز ایران و اعتقادش به بنیادهای مدنیت جدید به ضرورت انتشار مطبوعات در ایران پی برد و پس از بازگشت نشریه ای بینام که مشهور به کاغذ اخبار شد بنیاد نهاد. وی پس از سه سال نشریه داری به ععنوان مسئول وصول مطالبات دولتی به کار گرفته شدئ و پس از آن اثری از وی به جای نماند. به طوری که معلوم نیست پس از آن چه کرده ، در کجا اقامت داشته و در چه تاریخی به دیار ابدی رفته است.

روزنامه بی نام میرزا صالح – مشهور به کاغذ اخبار- از سال ۱۲۵۳ ق تا ۱۲۵۶ ق در دوران حکمرانی محمد شاه انتشار یافت و پس از آن تا آغاز دوره ناصری نشریه ای در ایران منتشر نشد.

در دوره ناصری نخست روزنامه ( اشعه روشنایی) در ارومیه طبع شد و پس از آن روزنامه نگاری فارسی به اهتمام میرزا تقی خان امیرکبیر پا گرفت و به دنبال وی دیگران نیز این راه را ادامه دادند . در طول قریب به پنجاه سال روزنامه نگاری در دوره ناصری چندین روزنامه نگار در داخل و خارج از کشور به فعالیت های مطبوعاتی اشتغال داشتند.

مطبوعات داخلی در عهد ناصری دولتی بودند و تا دوره مظفری که گشایشی در فضای مطبوعاتی بوجود آمد و برای نخستین بار به بخش خصوصی مجوز انتشار نشریه ادواری داده شد. کسی نتوانست مجوز انتشار نشریه بگیرد.

بعضی از دولتمردان ایران در عهد ناصرالدین شاه که عمدتا مناصبی مهم در دستگاه دولتی داشتند در سال ۱۲۸۷ ق علاقمند به انتشار نشریه شدند . ناصرالدین شاه با پیشخدمت و مترجم مخصوص خود در این باره مشورت کرد. نتیجه شور این دو برقرار اداره روزنامجات دولت علیه دارالطباعه ممالک محروسه و دارالترجمه دولتی را در پی داشت. با وجود این اداره نه تنها علاقه مندان صاحب منصب موفق به کسب مجوز انتشار نشریه شدند بلکه تمام نشریه های دولتی نیز تعطیل شدند و این گونه مقرر شد که برای (( نظم انطباعات)) فقط یک روزنامه به مدیریت رییس اداره روزنامجات و دارالطباعه منتشر شود . دیری نپایید بنابر دلایلی (( نظم مقرر)) بر هم خورد و بر تعداد مطبوعات دولتی افزودند. درخواست های خارجیان مقیم ایران و اقلیت های مذهبی برای انتشار نشریه های غیر فارسی و … موجب شد که تشکیلات ( دارالطباعه)) گسترش پیدا کند تا جایی که در اوایل سال ۱۳۰۰ ق رسما نام (( وزارت انطباعات)) بر آن نهادند. ناصرالدین شاه مهری به وزیر انطباعات سپرد و دستور داد که هر آنچه در ایران طبع می شود باید ممهور به این مهر باشد. این وزارت خانه در حدود ربع قرن در ایران حیات داشت ، سیزده سال در عهد ناصری و دوازده سال در عهد مظفری. در این بیست و پنج سال سه نفر عهده دار وزارت انطباعات شدند: محمد حسن خان صنیع الدوله ( بعدها اعتماد السلطنه) ، محمد باقرخان اعتماد السلطنه – دو بار قبل و بعد از وزارت محمد ندبم السلطان ( ندیم باشی) – و محمد ندیم السلطان.سیزده سال نخست عمده فعالیت این وزارت خانه تلاش در جهت گسترش مطبوعات دولتی و جلوگیری از ورود نشریه های فارسی زبان چاپ خارج از کشور بود. با انتساب محمدباقر خان و آغاز دوران حکومت مظفرالدین شاه دوره دیگری از حیات این وزارتخانه آغاز شد: مطبوعات دولتی تنوعی بیشتر پیدا کردند و به بعضی از افراد مجوز انتشار نشریه دادند. این دوره تا انتساب محمد ندیم السلطان در ۱۳۲۱ ق ادامه داشت . با انتساب او به وزارت انطباعات در حقیقت دوره سوم فعالیت این وزارتخانه شروع شد. چندی از انتساب وی نگذشته بود که مظفرالدین شاه به همراه جمعی از سران آن روزگار به اروپا رفت. در ان مدت محمد ندیم السلطان از فشار بر مطبوعات کاست و بعضی از آنچه در دل داشتند نوشتند. مراجعت مظفرالدین شاه و مشاهده اوضاع او را بر آن داشست تا ندیم السلطان را عزل و مجددا محمد باقر خان اعتماد السلطنه را به وزارت انطباعات منصوب کند. چندی نگذست که مظفرالدین شاه به امضای فرمان مشروطیت گردن نهاد و پس از آن مرگش فرا رسید. هنوز یک ماه از حاکمیت محمد علی شاه نگذشته بود که تشکیلات اداری دگرگون شد. در ابن دگرگونی وزارت انطباعات برای همیشه منحل شد و وظایف آن را به دو اداره تابعه وزارت علوم و معارف واگذار کردند.

پس از صدور فرمان مشروطیت درایران و رواج فعالیت های مطبوعاتی روزنامه نگاران درباره شیوه نظارت بر مطبوعات با وزیر علوم جلسه ای تشکیل دادند که سرانجامی پیدا نکرد. به چوب بستن افصح المتکلمین مدیر روزنامه خیرالکلام توقیف مساوات ، حسب المتین، روح القدس، صور اسرافیل و فریاد ، محاکمه محترمانه میرزا جهانگیرخان شیرازی مدیر روزنامه صور اسرافیل در اداره جراید وزارت معارف ، درخواست وزیر عدلیه از وزیر انطباعات وزارت معارفف در مورد محدودیت مطبوعات ، محاکمه سلطان العلما خراسانی مدیر روزنامه روح القدس در محکمه جنایی تهران و حمله به دفتر روزنامه ها در تهران ارمغان سال ۱۳۲۵ ق و احضار سید محمدرضا در نشریه مساوات به عدلیه ، اعتراض روزنامه نگاران و مدیران مطبوعات به توقیف قبل از محاکمه تصویب قانون مطبوعات و موضع گیری های برله و علیه آن. دستگیری ، زندان و تبعید روزنامه نگاران ، تویف نشریات وشهادت شیخ احمد تربتی ( سلطان العلما خراسانی) مدیر روح القدس و میرزا جهانگیرخان شیرازی مدیر صور اسرافیل از جمله رویدادهای سال ۱۳۲۶ ق بود.

به طور کلی آنچه پس از فرمان مشروطیت تا کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ ش بر مطبوعات و روزنامه نگاران گذشت توقیف های مکرر مطبوعات به ویژه به امر درباریان و سفارتخانه های روس و انگلیس ، دستگیری ، محاکمه ، حبس ، شلاق ، ترور و اعدام بسیاری از مطبوعاتیان بود.

با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ روزنامه نگاران نخستین گروهی بودند که هدف هجوم واقع شدند و نشریاتشان طبق ماده ۴ بیانیه کودتا تعطیل شد و خیلی عظیم از آنان دستگیر شدند.

از کودتا تا انقراض قفاجار جمعی از روزنامه نگاران برای جلوگیری از استقرار دیکتاتوری مرارتها کشیدند و رنج ها بردند جمعی محاکمه شدند عده ای کتک خوذدند و چندین تن جان بر سر قلم نهاند.

تشکیل اداره اطلاعات نظمیه برای کنترل و سانسور مطبوعات اتش سوزی دفتر روزنامه ها ، ممنوعیت خواندن روزنامه در ادارات، سرنوشن نشریه نسیم شمال و سید شریف الدین حسینی گیلانی تاسیس اداره راهنمای نامه نگاری در وزارت کشور ، هجوم مامورران شهربانی به دفاتر روزنامه ها و حبس روزنامه نگاران صدور دستور هیات وزیران به وزارت معارف در مورد بازرسی روزنامه ها و مجله ها ، ترور عشقی و قتل فرخی، تعطیل نشریات بنابر پا فشاری سفارتخانه ها و کنسولگری های روس و انگلیس و … از جمله رویدادهای مطبوعاتی در دوره پهلوی اول است.

با خروج پهلوی اول از ایران حدود دو دهه دیکتاتوری چکمه پایان پذیرفت و فضایی برای اهل قلم پدید آمد . مستقل ، چپ ، راست و … همه شروع به فعالیت کردند . از شهریور ۱۳۲۰ تا مرداد ۱۳۳۲ مطبوعات فراز و فرودهایی پی در پی داشتند و روزنامه نگاران مشقت هایی فراوان دیدند. توقیف کلیه نشریه ها و بازداشت عده ای از روزنامه نگاران در ۱۷ آذر ۱۳۲۱ ، تصویب لایحه حبس روزنامه نگاران و توقیف نشریات در هیات دولت و ارائه آن به مجلس شورای ملی ، درخواست فرمانداری نظامی تهران از وزارت فرهنگ در مورد توقف اعطای امتیاز روزنامه ، محاکمه و دستگیری دست اندرکاران مطبوعات و ضرب و شتم و قتل روزنامه نگاران و حمله به چاپخانه ها و غارت نشریه ها ، صدور دستور وزیر فرهنگ به اداره نگارش این وزارتخانه مبنی بر (( منع دخالت کارمندان دولت به امور مطبوعاتی)) ، اعتصاب غذای روزنامه نگاران و فشار پی در پی از ویژگی های این دوران است که با ترور ناموفق محمدرضا شاه در سال ۱۳۲۷ این فشارها تشدید شد. درگیریهای مدیران مطبوعات چپ گرا و راست گرا و تشگیل گروههای مطبوعاتی که نه تنها تقویت کننده نبودند بلکه تضعبف کننده جامعه مطبوعاتی از درون بودند ، مشکلات را مضاعف کرد. مطبوعات اگر کاریکاتور استالین را چاپ می کردند سفارتخانه روس برای توقیف نشریه بسیج می شد و اگر از پیر استعمار چیزی می نوشتند سفارت انگلیس مدعی بود و برای تعطیل نشریه پای می فشرد. نسیم آزادی هم که وزیدن گرفت غیر مطبوعاتیان برای اجرای مقاصد خود به این حرفه روی آوردند و داستان در مجموع به جایی رسید که به کودتای مرداد ۱۳۳۲ منجر شد.

پس از کودتا نشریات عمدتا توقیف شدند و فهرست نشریات مجاز از سوی شهربانی انتشار یافت گروهی از انتشاراتی ها به زندان افتادند و گروهی دربدر شدند. جمعی نیز خود را با وضع به وجود آمده وفق دادند.

مطبوعات ایران در آن دوره مثل همه ادوار خود و مثل همه صنوف انواع و اقسام آدم ها را در خودداشت. هم کسانی که جان بر سر قلم باختند و هم کسانی که از کودتا خوشحال شدند.

در ۲۵ سال از فاصله ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷ حاکمیت با استفاده از دلارهای نفتی و تطمیع گروهی قلیل سعی در جریان سازی در مطبوعات ایران داشت.

در کنار مطبوعات حرفه ای و انتشار مجله های وزین و فرهتگی و به رغم حضور گروهی کثیر افراد پاکدامن، نیک صفت، و سالم دستگاه با استفاده از عده ای قلیل تلاش کردند تا ژورنالیسم مبتذل را هم رواج دهد. انتشار چند مجله صخیف محصول آن دوران است و نباید این مجله را به حساب کل طبوعات آن دوره گذاشت . این دوره ، دوره رواج نشریات زیرزمینی و پنهانی در ایران و مطبوعات فارسی زبان علیه حاکمیت داخلی در خارج از کشور بود. با تشکیل ساواک این محدودیت ها روزافزون شد و از هر فرصتی رژیم برای سرکوب مطبوعات و روزنامه نگاران استفاده می کرد. توقیف یکباره ۹۱ نشریه در سال ۱۳۴۲ و ۶۴ نشریه در سال ۱۳۵۳ نمونه ای از برخوردهای رژیم با مطبوعات بود. گردانندگان رژیم از سال ۱۳۵۳ بیش از یش تصور کردند که تثبیت شده اند و می خواستند برای همیشه خود را از شر مطبوعاتیان خلاص کنند. از مهان سال پس از توقیف ۶۴ نشریه شروع به ممنوع القلم کردن نویسندگان مطبوعات کردند که اوج آن ممنوع القلم شدن ۲۲ تن در سال ۱۳۵۵ بود. از جمله کارهای دیگر دستگاه این بود که به رفتگران شهرداری دستور دادند به بهانه سد معبر بساط روزنامه فروشان تهران را خرد کنند.

در سال ۱۳۵۶ که خفقان از حد برون شد یکصد تن از نویسندگان ، خبرنگاران و مترجمان مطبوعات کشور در مورد فشار و سانسور حاکم بر مطبوعات اطلاعیه ای دادند . این اطلاعیه تقریبا با فصلی نوین در تاریخ ایران مصادف شد و روزنامه نگاران به تدریج وارد مرحله ای دیگر از حیات حرفه ای خود شدند . اما بار دیگر مطبوعات مورد خشم دولت وقت قرار گرفتند و ۵ بهمن ۱۳۵۷ ساعت ۱۲ شب ماموران نظامی پس از هجوم به کوی نویسندگان ۵ تن از نویسندگان به نام های فیروزگوران و مسعود مهاجر از آیندگان ، جلیل خوشخو از کیهان ، نعمت ناظری و مهدی بهشتی از از اطلاعات را توقیف و در باغشاه زندانی کردند.واکنش مطبوعات و مردم باعث شد که پس از ۸۰ ساعت آزاد شوند و به کار خود بازگردند . در ابن دوره بیانیه ها و اطلاعیه های متعددی از سوی نویسندگان ، خبرنگاران و خبرنگاران عکاس در پشتیبانی از انقلاب صادر شد . طبقه آسیب پذیر مطبوعات طعم تلخ فقر را چشیدند و با قرض امور خانوادگی خود را گذراندن ولی اجازه کار کردن در آن فضا را به خود ندادند و اعتصاب کردند. رژیم در همان موقع به مهره های کاشته شده خود در مطبوعات دستور داد چند نشریه منتشر کنند تا خلاء پر شود . افراد دیگری نیز از آن فضا استفاده کردند و مطبوعه هایی را انتشار داند اما مردم توجهی نشان ندادند و این نشریات اقبال عامه نیافتند. رژیم موقعی که با مقاومت اهالی مطبوعات  مواجه شد چند تن از روزنامه نگاران را حبس کرد امانتیجه بخش نبود . در همان سال به ماموران دستور دادند به صفوف خریداران روزنامه حمله کنند. یورش ماموران شهادت چهار نفر از خریداران روزنامه را در پی داشت . رژیم در آخرین نفس های خود به هر کاری دست زد ولی موفق نشد جلوی موج مردمی را بگیرد . به ناچار از در مصالحه در آمد و نزدیک به پیروزی انقلاب گردانندگان رژیم به خیال خود برای جبران گذشته به وزارت اطلاعات و جهانگردی دستور دادند فرمان ممنوعیت ممیزی در مطبوعات را صادر کند . این کار را هم کردند ولی دیگر اثیر نداشت وانقلاب به پیروزی رسید.

  ۸سال نخست ایران گرفتار جنگ تحمیلی بود و مطبوعات هم تحت الشعاع مساله ی جنگ قرار داشتند.در آن دوران ۴۶ تن از اصحاب مطبوعات در جبهه های جنگ به شهادت رسیدند و روزنامه نگاران ایرانی مدت ها زیر موشک باران و بمباران به انجام وظایف خود مشغول بودند.

      از اوایل انقلاب نسل تازه ای وارد عرصه ی مطبوعات شد.افرادی که ذوق نویسندگی داشتند دریافتند که مقوله ی روزنامه نگاری با دو بال علم و تجربه به سر منزل خود خواهد رسید.از این رو در سال ۱۳۵۹ نخستین دوره ی آموزش کوتاه روزنامه نگاری در یکی از روزنامه های صبح تهران بر پا شد.

  روزنامه نگاران حرفه ای قبل از انقلاب در اواخر دهه ی پنجاه به چند گروه تقسیم شدند.عده ای از فعالیت های مطبوعاتی کناره گرفتند. جمعی کار خود را در خارج کشور دنبال کردند و گروهی ماندند و کار خود را ادامه دادند.

   در اوایل دهه شصت تلاش برای تغییر قانون مطبوعات آغاز شد که در نهایت سال ۱۳۶۴ منجر به تصویب قانون دیگری برای مطبوعات گردید و در آن سالها به ندرت پروانه ی انتشار دائم صادر می شد.

  انتشار آدینه و پس از چندی نشریه های مشابه ی آن ، نشر شمار بسیاری از مجلات مذهبی ، فرهنگی و مذهبی ، سیاسی تعطیلی تعدادی ازروزنامه ها مجلات ، شهادت خبرنگاران در جبهه ها ی جنگ ، گروه گرایی و خارج نشینی تعدادی از روزنامه نگاران  ، انحلال دانشکده ی علوم ارتباطات اجتماعی ، تشکیل کلاس ها ی کوتاه مدت آموزش روزنامه نگاری  و برگزاری دوره ی کارشناسی روزنامه نگاری در دانشگاه آزاد اسلامی ، فعالیت های موردی سندیکا ، توقیف روزنامه ی بورس ، تجدید چاپ مطبوعات قدیم، توقیف روزنامه ی صبح آزادگان ، تصویب قانون مطبوعات و سپس آیین نامه های اجرایی آن ، کاهش خود خواسته ی تیرا‍‍ژ مطبوعات به علت کمبود ارز و مشکلات ناشی از جنگ و صف و انتظار روزنامه خوانان در مقابل روزنامه فروشی ها برای گرفتن یک نسخه روزنامه و یا مجله و … از جمله رویدادهای مطبوعاتی ایران در سال های جنگ بود. در سال های جنگ بسیاری از روزنامه نگاران حرفه ای به موضوعات غیر سیاسی گرایش پیدا کردند.

  با صدور قطعنامه ی ۵۹۸ سازمان ملل متحد و پذیرش ایران ، دوره ی دیگری از حیات ملت ایران آغاز شد.

  از سال ۱۳۶۷ فضای سیاسی کشور تغییر کرد و زمینه ی تحول در حیات مطبوعاتی ایران فراهم آمد و بارقه ی امیدی در دلها جوانه زد.در آن سالها نخست به سبب موفقیت سینمای ایران و رواج مجله های سینمایی ، سینما نویسان و منتقدان فیلم گرد هم آمدند و (هیئت رییسه مجمع منتقدان ، نویسندگان و مترجمان سینمایی مطبوعات کشور) را تشکیل دادند.

 شرکت تعاونی مطبوعات نیز در آن سالها به وسیله ی مدیران مطبوعات تاسیس شد.در اوایل سال ۱۳۶۸ امور مطبوعاتی پس از یک دهه تنزل اداری دوباره به معاونت ارتقا پیدا کرد و حوزه ی معاونت امور مطبوعاتی و تبلیغاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باز گشایی شد.

 انتشار فصل نامه ی رسانه ، روزنامه ی سلام ، تشکیل انجمن مطبوعات ورزشی ایران ، پذیرش دانشجوی دوره ی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی ، چاپ نخستین آگهی رنگی در کیهان بعد از انقلاب در سال ۱۳۶۹ اتفاق افتاد.از آغازین رویدادهای سال نخست دهه ی هفتاد انتشار بیانیه ی جمعی از مدیران مطبوعات و درخواست آنان از مسوولان برای تشکیل هیئت منصفه ی مطبوعات بود که جلسه ی مشترک مسوولان قوه ی قضاییه و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به منظور (نحوه ی رسیدگی به جرایم ارتکابی به وسیله ی مطبوعات) در پی داشت.

 در سال ۱۳۷۱ روزنامه ی همشهری را بنیان نهادند.انتشار روزنامه ی همشهری حرکتی در جهت ارتقای منزلت روزنامه نگاران در ایران بود.جذب شماری از نخبگان فرهنگی ، و تسهیلاتی که مدیریت این روزنامه برای کارکنان خود فراهم آورده بود ، موجب شد که لحن گردانندگان دیگر روزنامه ها با روزنامه نگاران تغییر کند و مدیران به ایجاد امکانات و رفاه هرچه بیشتر روزنامه نگاران نشریات زیر نظر خود بیندیشند.

 در سال ۱۳۷۲ محاکمه ها ی مطبوعاتی با حضور هیئت منصفه برگذار شد و دفتر مجله ی کیان مورد حمله قرار گرفت.در این سال سمینارها ، کنفرانس ها ، نمایشگاه ها و جلسه های متعددی درباره ی مطبوعات برگزار شد و برنامه ی دوره ی دکترای علوم ارتباطات اجتماعی تدوین شد و اعضای هیات منصفه مطبوعات تغییر کردند.

 سال ۱۳۷۳ نامه ای به امضای پانصد تن از روزنامه نگاران ایران در مورد بازنشستگی پیش از موعد و زیان آور شناخته شدن شغل مطبوعاتی انتشار یافت.

برگزاری نخستین جشنواره ی مطبوعات ، انتشار شماری نشریه ی حزبی و دولتی ، شهادت سید محمد حسین نواب خبرنگار کیهان در بوسنی ،لغو انتشار هفتهنامه ی حوادث و مجله ی تکاپو ، افتتاح خانه ی روزنامه نگاران جوان ، برگزاری امتحان اداره ی کل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای صدور کارت خبرنگاری ، توقیف نشریه های پیام دانشجو ، توس و کادح ، حمله به دفتر هفته نامه ی پیام دانشجو ، رد طرح پیشنهادی تغییر قانون مطبوعت در کمیسیون هنر و ارشاد مجلس ، اعزام گروه ۲۲ نفری خبرنگاران عکاسان و فیلمبرداران رسانه های ایران به عراق، در سال ۱۳۷۴ به وقوع پیوست.(قاسمی،فرید/مطبوعات ایرانی،۱۳۸۰)

 انتشار مجله ی الکترونیک تدبیر ، انتشار سالنامه مطبوعات کودک و نوجوان ، اعلام موجودیت انجمن روزنامه نگاران ایران ، اعلام موجودیت کانون روزنامه نگاران مسلمان و انتخاب عباس سلیمی نمین به عنان عضو شورای عالی انجمنبین المللی روزنامه نگاران مسلمان ، انتشار بیانیه ی ۳۷۰ تن از روزنامه نگاران ایرانی در اعتراض به قتل روزنامه نگار آمریکایی ، انتشار خانه ی سبز ، انتشار راهنمای مشاغل صنعت چاپ و …… در سال ۱۳۷۵ به وقوع پیوست.

     در اواخر این سال نقش سیاسی مطبوعات پر رنگ تر شد و شماری از روزنامه ها به عنوان اشاعه دهنده ی یک تفکرسیاسی شناخته شدند و از ایده ی خاصی حمایت می کردند.هرچه که زمان به انتخابات خرداد ماه ۱۳۷۶ نزدیکتر شد این مساله شدت بیشتری به خود گرفت.

نیمه ی دوم سال ۱۳۷۶ تا پایان قرن بیست یکی از ادوار کم سابقه در تاریخ مطبوعات ایران بود و رویدادهای زیادی از جمله :انتشار روزنامه های وفاق ، فردا ، آفتاب امروز ، گنبد کبود، جامعه ، صبح خانواده ،…..و نشریه الکترونیکی شلمچه ، برگزاری جلسه نخستسن مجمع عمومی انمن صنفی روزنامه نگاران ، حمله به دفتر نشریه های ایران فردا و پیام دانشجو به وقوع پیوست .

ازشروع دهه ۸۰تحولات دیگری در تاریخ مطبوعات ایران پیش آمد  که تا به امروز ادامه دارد ایجاد جایگاه گسترده برای زنان در عرصه مطبوعات-شرکت بیشتر اهالی رسانه در مجامع بین‌المللی رسانه ای – توجه بیشتر به آموزش روزنامه نگاری در زمینه های گرافیک .عکاسی .تبلیغات .بحران .رسانه های دیجیتال .تغییراتی در قانون مطبوعات .اهمیت به حرفه خبرنگاری . توجه به شبکه های اجتماعی و طرح قوانین مربوط به آن .سواد رسانه ای .گسترش همکاری های رسانه ای ایران با دیگر کشورها. عملکرد رسانه ها در بخش زیست محیطی.اهمیت به مطبوعات کودک ونوجوان . برگزاری نمایشگاه های مطبوعات و فتوژورنالیسم و غیره .

جمع آوری وبازنویسی : الهه اردلانی

منابع برای مطالعه بیشتر:

۱- مارتین ، قدرتهای هان مطبوعات ترجمه م قائد ، تهران ، نشر مرکز ۱۳۷۲

۲- طباطبایی، محیط، تایخ تحلیلی مطبوعات ایران ، تهران ، موسسه انتشارات بعثت ۱۳۷۵

۳- قاسمی ، فرید ، تاریخ روزنامه نگاری ایران، تهران ، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۱۳۷۹

۴- شیرازی( کازرونی) ، میرصالح، گزارش سفر، به کوشش همایون شهیدی ،تهران،راه نو ۱۳۶۴

۵- هدایت، مهدی قلی ( مخبر السلطنه) ، خاطرات و خطرات، تهران ، انتشارات زوار، چاپ چهارم ۱۳۷۵

۶- معتمد نژاد ف دکتر کاظم، جهان سوم در برابر سلطه ارتباطی و اطلاعاتی غرب ، تهران، رسانه سال دوم، شماره یکم ، بهار ۱۳۷۰

۷- معتمد نژاد، دکتر کاظم، وسایل ارتباط جمعی، جلد یکم، تهران ، انتشارات علامه طباطبایی ۱۳۷۱

۸- فلور، ملوین، ای وینس اورت، شناخت ارتباطات جمعی ترجمه سیروس مرادی زیر نطر دکتر ناصر باهنر تهران ، انتشارات دانشکده صدا و سیما ۱۳۸۷

۹- سیر تحولات تاریخی مطبوعات ایران از ابتدا تا دهه ی ۷۰(الهام احمدی)

۱۰- (خمامی زاده،جعفر،روزنامه های ایران از آغاز تا سال ۱۲۸۹ شمسی،۱۳۷۲)

لینک کوتاه: http://khabarnegaranvaresane.ir/?p=14838

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *