خبرنگار زن افغان چگونه با وجود تهدیدها و مخالفت خانواده به کار ادامه میدهد؟
1 دقیقه خوانده شدهابراهیمخیل که اکنون بیرون از افغانستان و هنوز هم در رشتهی دلخواهش کار میکند میگوید، در تمام مدت کار در افغانستان، از یک سو به عنوان یک خبرنگار متعهد و شیفتهی حرفهاش و از سویی به عنوان مادری نگران، همواره حسی آمیخته از علاقه و ترس را تجربه کرده است.
در نخستین سالهای جوانیاش که برابر با آخرین سال حکومت طالبان بوده، جنگ همسرش را از او میگیرد و او که با داشتن سه فرزند هنوز به آرزویش فکر میکرده، پس از سقوط طالبان دورهی مکتب را به پایان میرساند و سپس در دانشکدهی خبرنگاری دانشگاه کابل درس میخوانَد.
شکیلا ابراهیمخیل اضافه کرد، از سالهای پس از طالبان تا کنون، سنتی و مردسالار بودن جامعه و ناامنی، از عواملیاند که زندگی و کار را برای خبرنگاران زن در افغانستان دشوار کرده است. او که از سال ۲۰۰۶ تا چهارسال پیش، خبرنگار یکی از رسانههای تصویری افغانستان بود.
ابراهیمخیل علاوه کرد، از نخستین افرادی که سر ناسازگاری با کار کردن او در تلویزیون داشتهاند، خانوادهی همسرش بودهاند.
وی اظهار کرد: «زمانی که در تلویزیون کار میکردم، در شروع کار با بعضی از اعضای خانوادهی شوهرم مشکلات زیادی داشتم.
برای آنان کار کردن یک زن در تلویزیون قابل قبول نبود و به همین دلیل چندینبار کودکانم را از پیش کودکستان بردند و هر بار با میانجیگری پدرم و بزرگان قوم بازگرداندند. از ترس اینکه فرزندانم را از من بگیرند، نمیتوانستم در صفحهی تلویزیون ظاهر شوم.»
ابراهیمخیل که اکنون بیرون از افغانستان و هنوز هم در رشتهی دلخواهش کار میکند میگوید، در تمام مدت کار در افغانستان، از یک سو به عنوان یک خبرنگار متعهد و شیفتهی حرفهاش و از سویی به عنوان مادری نگران، همواره حسی آمیخته از علاقه و ترس را تجربه کرده است.
وی ادامه داد: «خبرنگاری همیشه هدف من بوده است، همیشه میگفتم باید کار کنم تا بتوانم صدای مردم باشم. یکبار وقتی گزارشی در مورد یک کارگر شهرداری که شهید شده بود تهیه کردم، دهها تن به من زنگ زدند و خواستار کمک به خانوادهی او شدند. این برایم حس خوبی داشت و نیرویم را بیشتر میکرد، اما وقتی به خاطر نشر گزارشهای فساد اداری از سوی مقامات تهدید میشدم، میترسیدم اگر تهدیدشان را عملی کنند، سرنوشت فرزندانم که پدر هم ندارند بدون من چه خواهد شد.»
شکیلا ابراهیمخیل گفت، با وجود تهدیدها و با اینکه خانوادهاش بارها برای ترک وظیفه بر او فشار آوردهاند، هرگز به کار نکردن فکر نکرده و فشار روانی رویدادهای غمانگیز خشونتهای خانوادهگی، انتحار و انفجار، هیچگاه باعث نشده است عقبنشینی کند. تا اینکه یک روز خبر یک انفجار، او را متفاوتتر از دیگر خبرهای بد متاثر میکند؛ خبر حملهی طالبان بر همکارانش.
این خبرنگار ادامه داد: «شهادت همکارانم تاثیر بدی بر من گذاشت؛ چون ما مثل یک خانواده در کنار هم کار میکردیم. هنوز هم با یادآوری آن رویداد، بغض گلویم را میفشارد.»
ابراهیمخیل میگوید، به دنبال حملهی طالبان به همکارانش، شایعهای مبنی بر کشتهشدن او نیز در شبکههای اجتماعی نشر شد که او را بیش از پیش نگران آیندهی فرزندانش کرده است.
وی اضافه کرد: «به خاطر کودکانم نگران بودم، روحیهام هم بسیار ضعیف شده بود. زمانی که به کنفرانسهای خبری و برنامههای دیگر میرفتم، همکاران دیگر رسانهها از من فلم و عکس میگرفتند و فکر میکردند این بار شاید من مورد هدف قرار بگیرم.»
به گفته وی، با افزایش تهدیدها سرانجام تصمیم میگیرد از افغانستان خارج شود، «بسیار برایم سخت بود و حتا در بین راه چندینبار میخواستم برگردم. در شرایطی بودم که نه میتوانستم بازگردم و نه میخواستم راه باقیمانده را پیش بگیرم.»
شکیلا ابراهیمخیل یادآوری کرد، به عنوان کسی که در جنگ متولد و بزرگ شده و در نهایت به دلیل ناامنی، مجبور به ترک پدر و مادر و خانوادهاش شده است، آرزو دارد هرچه زودتر صلح برقرار شود، اما در عین حال نگرانیهایی در رابطه با نتایج گفتوگوهای صلح دارد.
وی علاوه کرد: «ما صلح میخواهیم، اما با حفظ ارزشها و حقوق انسانی. نگرانیام این است که ارزشهایی که مردم به خاطر آن سالها مبارزه کردهاند، به معامله گرفته شود و طالبان با حضور در حکومت، آزادیهای مردم را سلب کنند.»
به گفته وی، بزرگترین قربانی سیاست طالبان زنان هستند، اما او به این باور است که تلاش جامعهی جهانی همین اکنون متمرکز به پایان جنگ در افغانستان است و به همین دلیل، حفظ حقوق زنان و دستآوردهای مردم از اولویتهای آنان نیست که این، به یک نگرانی بزرگ زنان بدل شده است.
شایان ذکر است که در این روزها روند مذاکرات صلح میان دولت افغانستان و طالبان در دوحه قطر ادامه داد و زنان افغان از جمله شکیلا ابراهیمخیل نگران حقوق اساسی و آینده خود هستند و از حکومت افغانستان میخواهند که در جریان مذاکرات، حقوق زنان و دستآوردهای ۱۹ سال گذشته را معامله نکند.