ش٫ آذر ۳ام, ۱۴۰۳

خبرنگاران و رسانه

حاوی اخبار صنف خبرنگاران، اصحاب مطبوعات و رسانه‌های کشور

گزارش تحقیقی؛ روایت یک داستان واقعی(۱۲)

1 دقیقه خوانده شده
حرکت از آخر به اول، یک ایده‌ی نو و جذاب برای روایت داستان است اما به سادگی امکان‌پذیر نیست. ساختارهای روایی متفاوتی برای خلق این نوع از روایت وجود دارند که شناخت و به کارگیری آن‌ها، روایتگری را برای شما، ساده‌تر خواهد کرد.
گزارش تحقیقی؛ روایت یک داستان واقعی(۱۲)

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خبرنگاران و رسانه و به نقل از ایرنا؛ شنا کردن خلاف جریان رود خیلی دشوار است اما اگر کسی این کار را انجام دهد، عده‌ی زیادی به تماشای او می‌نشینند تا نتیجه‌ی این کار عجیب او را ببینند. گاهی برای جذب مخاطب، می‌توانیم برعکس عمل کنیم و کاری انجام دهیم که کسی توقع ندارد. یکی از این کارها شروع روایت با پایان داستان است. یعنی ابتدا، پایان داستان را بیان کنیم سپس به سمت شروع داستان حرکت کنیم و با نقطه‌ی آغاز قصه، روایت را به اتمام برسانیم.

یک نویسنده‌ی مبتدی، توانایی این نوع روایت را ندارد اما مسلط شدن به مهارت روایتگری، با مطالعه‌ی روزانه‌ی آثار ادبی و تمرین مستمر، امکان‌پذیر است. از طرفی آشنایی با ساختارهایی که مبتنی بر این نوع روایت هستند، کار شما را برای روایتگری به این سبک، ساده‌تر و سریع‌تر خواهد کرد. یکی از این ساختارها، ساختار معکوس است که در مقاله‌ی «گزارش تحقیقی؛ روایت یک داستان واقعی ۳» به بررسی آن پرداختیم. در ادامه با یکی دیگر از این ساختارها آشنا خواهیم شد.

مخاطب حیران

یکی از ساختارهایی که برای معکوس روایت کردن، کاربرد دارد، ساختار هفت نقطه‌ای است. در روایت با این ساختار علاوه بر این که مخاطب از نوع روایت شما شگفت‌زده می‌شود از اتفاقات متضاد و متناقض فراوان هم متعجب خواهد شد. روایتگری با ساختار هفت نقطه‌ای، متمرکز بر اصل حیرت است. شما برای این‌که مخاطب را جذب کنید، راه‌های متفاوتی دارید. می‌توانید او را کنجکاو کنید یا بترسانید، یا مخاطب را متعجب کنید.

ساختار هفت نقطه‌ای، همه‌ی امکانات از نوع روایت تا اتفاقات داستان را به کار می‌گیرد تا در سراسر داستان، مخاطب را حیرت‌زده نگه دارد. این تعجب دائمی باعث می‌شود مخاطب تا پایان روایت با شما همراه بماند. هم‌چنین ماندگاری داستان‌هایی که با این ساختار روایت می‌شوند، در ذهن مخاطبان بیش‌تر است. چراکه واکنش مغز ما نسبت به چیزی که از آن تعجب کنیم، به خاطرسپاری طولانی‌مدت است. به همین دلیل است که لطیفه‌هایی که خیلی عجیب هستند تا مدت‌ها در ذهن ما باقی می‌مانند.

هفت قدم برای روایت

در اولین قسمت از ساختار هفت نقطه‌ای، شما باید پایان داستان را به وضوح نشان دهید و مخاطب را از وضعیت شخصیت‌ اصلی و سایر نقش‌ها آگاه کنید. توجه داشته باشید این وضعیت باید کاملاً متضاد یا متناقض با شروع اصلی داستان باشند. بعد از توصیف نقطه‌ی پایان داستان، حالا حادثه‌ی اولیه را روایت کنید. جایی که شخصیت اصلی با یک چالش روبه‌رو شده است و در پی حل کردن آن برمی‌آید. زنجیرواره کردن حادثه‌ی اولیه با پایان داستان، باید بر اساس آثاری باشد که ممکن بود حادثه‌ی اولیه بر داستان داشته باشد. یعنی ابتدا پایان قصه را به تصویر می‌کشیم و سپس حادثه‌ای را روایت می‌کنیم که ممکن بود آن پایان را به گونه‌ای دیگر رقم بزند. تفاوت پایان واقعی و پایان احتمالی را پیش چشم مخاطب بیاورید.

قسمت سوم این ساختار به تغییر شخصیت اصلی داستان می‌پردازد. این‌که قهرمان ما تصمیم می‌گیرد و تلاش خود برای حل چالش را آغاز می‌کند. او را قبل از حادثه‌ی اولیه توصیف کنید تا مخاطب متوجه تضاد میان رفتار قهرمانانه‌ی او با شخصیت معمولی قبلیش شود. بعد از شروع اقدامات قهرمان داستان، لازم است یک حادثه‌ی دیگر برای او رقم بزنید. برای مثال ممکن است یکی از یارانش به او خیانت کند. ایستادگی در برابر این حادثه مخاطب را بار دیگر شگفت‌زده خواهد کرد. حادثه‌ی دوم هرچند ضربه سختی به قهرمان ما می‌زند اما راه اصلی حل چالش را برای او آشکار می‌کند. او متوجه می‌شود کلید موفقیت را تمام این مدت در اختیار داشته و از آن بی خبر بوده است. این بی‌خبری، تناقض دیگری را در ذهن مخاطب می‌کارد.

دو گام تا پایان داستان

در ساختار هفت نقطه‌ای پس از آن که قهرمان ما راه غلبه بر مشکل را پیدا می‌کند، آن را به کار می‌گیرد. او موفق می‌شود و مشکل اصلی داستان را رفع می‌کند. پس از این پیروزی، نوبت به آخرین قسمت از این ساختار روایی می‌رسد که همان شروع داستان است. شما باید در این مرحله وضعیت ابتدایی داستان را روایت کنید و از مستنداتی پرده‌برداری کنید که تضادهای ذهنی مخاطب را حل کند.

شما با توصیف واضح از شروع داستان، مخاطب را به این باور می‌رسانید که رفتارهای شخصیت‌ها در طول مقابله با حادثه‌ی اولیه، متضاد یا متناقض با شخصیت ابتدایی آن‌ها نبوده است. رفع این تناقض‌ها، روایت یک تغییر بزرگ است.  شخصیت‌های داستان از ابتدا وتا انتهای داستان تغییر کرده اند. آن‌ها در اثر تلاش و اتحاد برای حل مشکل به انسان‌های به مراتب قوی‌تری تبدیل شده‌اند. این نقش‌ها از تغییرات مثبت خود راضی هستند و نمی‌خواهند شبیه گذشته‌ی خود شوند. ساختار هفت نقطه‌ای، این تضاد را به صورت مستقیم بیان نمی‌کند بلکه با توصیف افراد و وضعیت، مخاطب را به این باور می‌رساند.

روایت با ساختار هفت نقطه‌ای

پایان داستان‌ها، همیشه جذاب‌ترین بخش آن‌ها هستند. مخاطب داستان را دنبال می‌کند تا به پایان آن برسد. اگر این پایان جذاب را در نقطه‌ی شروع، روایت کنید، برگ برنده‌ی اصلی خود را همان ابتدا از دست می‌دهید. روایت با این نوع ساختار، با وجود تمام جذابیت‌هایی که خلق می‌کند، بسیار دشوار است. چراکه دلیل مخاطب برای خواندن روایت را همان ابتدا از دست می‌دهید. شما باید بتوانید با قلمی جذاب و زنجیروار و با تغییر دائمی ریتم روایت، مخاطب را همراه خود نگه دارید. این توانایی جز با تمرین مستمر برای شما حاصل نخواهد شد.

ساختار هفت نقطه‌ای، ساختاری جذاب برای روایتگری است اما ممکن است برای سوژه‌ی شما مناسب نباشد. برای انتخاب درست ساختار روایی، باید انواع آن را به خوبی بشناسید. در مجموعه‌ی مقالات «گزارش تحقیقی؛ روایت یک داستان واقعی» تاکنون چندین نوع از این ساختارها را مورد بررسی قرار دادیم. در آینده نیز ساختارهای جذاب دیگری را نیز معرفی خواهیم کرد.

لینک کوتاه: http://khabarnegaranvaresane.ir/?p=15458

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *