ی٫ آذر ۴ام, ۱۴۰۳

خبرنگاران و رسانه

حاوی اخبار صنف خبرنگاران، اصحاب مطبوعات و رسانه‌های کشور

چگونه ذهن مخاطب را درگیر کنیم

1 دقیقه خوانده شده
مخاطب در حین خواندن روایت، باید برایش سوال ایجاد شود که ادامه‌ی داستان چه خواهد شد اما گاهی اتفاقات آینده‌ی داستان ناگریز قابل پیش‌بینی هستند و ما باید مخاطب را درگیر این کنیم که چگونه آن اتفاق می‌افتد. ظهور یکی از دو این پرسش در هر روایتی لازم است تا مخاطب برای خواندن داستان ترغیب شود.
چگونه ذهن مخاطب را درگیر کنیم

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خبرنگاران و رسانه و به نقل از ایرنا؛ نویسنده باید مخاطب را  برای خواندن ادامه‌ی داستان و فهمیدن ماجرا، کنجکاو کند تا او بی‌مهابا به سمت داستان برود و تا سرانجام آن را نفهمد، روایت را رها نکند. یکی از دو پرسش اساسی «چه خواهد شد؟» یا «چگونه خواهد شد؟»، باید در طول روایت، ذهن مخاطب را درگیر کند. یافتن پاسخ این سوالات، انگیزه‌ی اصلی مخاطب برای خواندن روایت شما هستند. پرسش اول را که همان ایجاد تعلیق در روایت است، در مقاله‌ی «مخاطب، کدام روایت را تا پایان می‌خواند؟» مورد بررسی قرار دادیم. در ادامه‌ به سوال دوم خواهیم پرداخت.

جذاب‌تر از تعلیق

گاهی نویسنده، قسمتی از آینده‌ی داستان را افشا می‌کند یا اصطلاحاً لو می‌دهد. او یک سرنخ به دست مخاطب خود می‌دهد که تا انتهای روایت، به دنبال کشف حقایق باشد. این کار که همان ایجاد سوال «چگونه خواهد شد؟» در روایت است، ایجاد رمز و راز نام دارد. یعنی شما باید قسمتی از ادامه‌ی داستان را برای مخاطب، روشن کنید و در ادامه او را درگیر این‌که چگونه این اتفاق خواهد افتاد، نگه دارید. شما باید فرضیات مختلف را در ذهن مخاطب ساخته و پرورش دهید و یکی یکی آن‌ها را رد کنید.

ایجاد رمز و راز، زمانی مناسب است که شما فکر می‌کنید خواننده‌ی متن، به احتمال زیاد آخر داستان را پیش‌بینی می‌کند و دیگر خواندن داستان تا پایان برای او جذابیتی نخواهد داشت. در این صورت شما باید خیال او را از انتهای کار راحت کنید. با این کار مخاطب از این‌که توانسته دست شما را بخواند حس خوبی خواهد داشت. شما می‌توانید از این فرصت استفاده کنید و او را وارد چالش‌های ذهنی پیچیده‌تر و جذاب‌تری کنید. به کارگیری درست رمز و راز در روایت، بیشتر از تعلیق، مخاطب را به سمت ادامه‌ی داستان خواهد کشاند اما استفاده‌ی نامناسب از آن، به همان اندازه داستان را خالی از جذاب می‌کند تا حدی که مخاطب، گیج و کلافه می‌شود.

نمونه‌هایی از رمز و راز روایی

در رمان‌های رمانتیک سنتی، همیشه رمز و رازهایی مربوط به اصل و نسب شخصیت‌های داستان وجود دارد. یعنی مخاطب، با اطلاعاتی که از داستان کشف می‌کند، متوجه ارتباط دو شخصیت خواهد شد ولی این‌که این دو نفر از کجا و چگونه با هم نسبت دارند، او را کنجکاو می‌کند که ادامه‌ی داستان را بخواند. این روش در روایت‌های امروزی به صورت هجوآمیز به کار گرفته می‌شود. در اواخر قرن نوزدهم، نویسندگان مشهوری مانند چارلز دیکنز، به کارگیری رمز و راز را در روایت داستان جنایت‌ها و بزه‌کاری‌ها امتحان کردند که در نهایت به پیدایش ژانر کارآگاهی یا پلیسی کلاسیک در رمان‌نویسی شد.

چرا رمز و راز؟

شما وقتی راز پایان داستان را که همه‌ی دارایی‌تان برای جذب مخاطب است، برای خواننده‌ی متن فاش می‌کنید، ناخواسته او با شما احساس صمیمت خواهد کرد. چراکه هیچ آدمی راز خود را با یک غریبه درمیان نمی‌گذارد. اگر پرسش‌ رمز و راز را به خوبی در ذهن او بکارید، تا پایان داستان به دنبال شما می‌آید. دانستن انتهای داستان، ذهن مخاطب را از آشفتگی نجات می‌دهد و به جای این‌که به چندین احتمال ممکن برای پایان‌بندی داستان فکر کند، با یک پایان و روش‌های ممکن برای وقوع آن، تخیل خواهد کرد. در واقع شما ذهن او را منظم می‌کنید.

رمز و راز، نمودی از پیروزی عقل بر غریزه است. وقتی مخاطب از پایان داستان بی اطلاع است، ذهن او درگیر تخیلات و امکان‌سنجی احتمالات ممکن است که علایق شخصی خواننده درگیر می‌شود و او مشتاق است اتفاقی که دوست دارد در ادامه‌ی داستان بیفتد. اگر این اتفاق نیافتد، مخاطب یک حس منفی از روایت خواهد گرفت. اما زمانی‌که پایان داستان برای مخاطب روشن می‌شود، او دیگر به دنبال این است که با کشف اطلاعات پنهان در داستان و از روش منطقی، به حدس و گمان بپردازد. این چیرگی عقل بر خواننده‌ی متن، هم برای او خوشایند است هم شما را از زیربار احساسات منفی نجات می‌دهد.

رازگشایی مدرن

یکی از نکات مهم در ایجاد رمز و راز این است که نویسنده نباید پایان داستان را به تصویر بکشد، بلکه تنها اشاراتی کافی است تا مخاطب حقایقی را کشف کند و مطمئن شود که قطعاً آن اتفاق خواهد افتاد. در ادبیات مدرن، دیگر رازگشایی‌ها به صورت شسته رفته انجام نمی‌شوند و نویسندگان مقدار کمی به رمز و راز خود، هاله‌ی ابهام می‌پوشانند.

گاهی برای جذاب‌تر شدن روایت، نویسنده سعی می‌کند پس از ایجاد رمز و راز، آرام آرام داستان را به سمتی ببرد که مخاطب شک کند آیا رازی که برملا شده، همان راز اصلی داستان است یا راز دیگری در کار است. معمولاً رشته‌ای از اشارات و اطلاعات و سرنخ‌های جدید، خواننده‌ی روایت را به سمت این شک سوق می‌دهد.

رمز و راز در روایت

ایجاد پرسش درباره‌ی ادامه‌ی داستان، یکی از بهترین‌ راه‌هایی است که شما می‌توانید با استفاده از آن، مخاطب را قدم به قدم تا پایان داستان همراه خود نگه دارید. خوانده شدن روایت توسط مخاطبان تا آخر داستان، برای بسیاری از نویسندگان امروزی، تبدیل به رویایی دست نیافتنی شده است اما شما با به کارگیری درست تعلیق و رمز و راز در روایت خود، موفق خواهید شد مخاطب را تا کلمه‌ی آخر روایت بکشانید. راهکارهای کاربردی دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که در مقالات آینده از ایرنا مدرسه به بررسی آن‌ها خواهیم پرداخت.

لینک کوتاه: http://khabarnegaranvaresane.ir/?p=15899

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *