ناکارآمدی نظامهای اجتماعی در حمایت از حقوق کودک در برابر رسانهها
1 دقیقه خوانده شدهبه گزارش پایگاه خبری تحلیلی خبرنگاران و رسانه و به نقل از ایرنا؛ امروزه سرعت پیشرفت فناوریهای دیجیتال و نفوذ فضای مجازی در زندگی انسانها چنان سریع است که دیگر، جوامع با هر نگاه و موقعیتی فرصت مقاومت در برخورد با پدیدههای جدید را ندارند و در مدت کوتاهی در مسیر جریان قرار گرفته و در برابر آن پدیده تسلیم میشوند. در واقع این روند جهانی شدن است که فرآیندی اجتناب ناپذیر است؛ این فرآیند که از قرن نوزدهم آغاز شده و در قرن بیستم سرعت گرفته و امروزه همچنان با سرعتی چشمگیر به تکامل خود ادامه میدهد، در زمینههای مختلف ظهور و بروز کرده است. تا جایی که امروز در عرصهی فرهنگ و ارزشها، خود را به عنوان مبناییترین پایه و ستون شکلگیری نظام اجتماعی نشان میدهد و میتوان گفت تکنولوژیهای مدرن از مرزهای جغرافیایی گذشته و به عمق مرزهای ارزشی، فرهنگی و نظامهای اجتماعی نفوذ کرده و تأثیر گذاشته است.
وقتی که تجهیزات و ابزار دیجیتال حضور خود را در جوامع اعلام کردند، این پدیدهها در حوزههای مختلف علوم ارتباطات، فضای فرهنگی و آموزشی، جوامع دانشگاهی و جامعهشناسی و… مورد بحث و بررسی قرار گرفتند و کارشناسان به صورت فراگیر به آسیبشناسی آن پرداختند. برخی آن را فرصت، برخی با نگرانی آن را تهدید و برخی نیز ترکیبی از این دو یعنی هم فرصت و هم تهدید به شمار آوردند.
همه انسانها برای زندگی، نیازمند امنیت جسمی، روحی، اقتصادی، اجتماعی و غیره هستند. در این میان، کودکان به لحاظ کم توان بودن در حفاظت از خود در مواجهه با مشکلات مختلف، نیازمند مراقبت و حمایت از سوی والدین و دیگر افراد جامعه هستند. با توجه به اینکه هر جامعهای درک و تعریف متفاوتی از کودک دارد، قوانین مختلفی در راستای حمایت از حقوق کودکان تعیین میشود. چرا که کودکان هر جامعه بنابر شرایط محیطی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، زندگی متفاوتی نسبت به کودکان جوامع دیگر دارند. از زمانی که جنین تشکیل میشود، حقوقی انسانی برای او در نظر گرفته میشود. این حقوق، قوانینی انسان دوستانه به منظور حمایت، نگهداری و سهولت زندگی کودکان هستند. باید گفت اهمیت و تأثیر رسانهها و سرگرمیهای مجازی و دنیای دیجیتال در شکلدهی افکار و رفتار کودکان تأثیری عمیق است که میتواند نظامهای اجتماعی را تحت تأثیرات مثبت و منفی خود قرار دهد. امروزه دسترسی آزاد و آسان کودکان به فضای مجازی و دنیای اینترنت چنان افزایش یافته که ساختارهای اجتماعی جدیدی حول این فضا در حال شکلگیری است و باعث افزایش سرعت تغییرات و به هم خوردن نظم سنتی در تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش کودکان شده است. در کنار همهی این پیشرفتها، کرونا به عنوان مهمانی ناخوانده با ایجاد شوک، سبب شتاب در روند تحولات دیجیتال شد. در دوران همهگیری کرونا، در حالی که کارمندان مجبور به کار در منزل شدند، شرکتها نیازمند استفاده از سیستمهای هوش مصنوعی برای کار از راه دور و تسهیل قدرت محاسباتی بودند، دانشجویان و دانشآموزان نیز ناچار از شرکت در کلاسهای مجازی و آموزشهای آنلاین شدند. در این دوران خانوادهها در هر قشر و فرهنگی به صورت خودخواسته کودکان را پای گوشی، تبلت، کامپیوتر و… نشاندند و کودکان، این آیندهسازان جامعه، بیش از پیش غرق در دنیای دیجیتال و فضای مجازی شده و رد پای تکنولوژی و دنیای دیجیتال در زندگی آنها پررنگتر و جدیتر شد. امروزه کودکان از طریق پیامک، تماس ویدیویی یا اینستاگرام با دوستان خود در ارتباط هستند و همزمان در چند فضای مجازی مختلف فعال بوده و اطلاعات شخصی بسیار زیادی از خود روی اینترنت به جای میگذارند و چنان به نظر میرسد که همیشه یک یا چند مهمان مجازی در خانه حضور دارد. آرزوها و انتظارات آنها از زندگی در مقایسه با دهههای گذشته کاملاً متفاوت است و سطح توانایی آنها در استفاده از تکنولوژی و ابزار دیجیتال بسیار بالا رفته است.
با توجه به اینکه اهمیت و تأثیر منفی رسانهها و سرگرمیهای دیجیتال و دنیای مجازی در کودکان بر کسی پوشیده نیست، موضوعِ جدیِ حقوق کودکان در برابر این فناوری شگفت و پرقدرت یکی از مباحث علمی و اجتماعی مهم این روزهاست. در این فضا با توجه به گستردگی دامنهی آن، مخفی بودن هویت کاربران، سرعت بالا و فرامرزی بودن، فقدان مکانیزم اِعمال صلاحیت دولتها میتواند بر حوزهی شناخت و ادراک کاربران تأثیر عمیقی گذاشته و همهی افراد به خصوص کودکان و نوجوانان را با خطرات خاصی مواجه کند در واقع علاقهمندی کودکان به رسانههای دیجیتال و اجبار ناشی از کرونا برای حضور کودکان در فضای مجازی سبب شده تا ضرورت نظارت بر کودکان در این فضا مطرح شده و در سطح بینالمللی و داخلی نهادها و فعالان این عرصه به فکر حمایت از حقوق کودکان باشند.
برای رفع این نگرانیها، «نیاز به تدوین برنامه جامع حمایتی» قطعی و اساسی است و بدون شک در این برنامه، تدوین قوانین و مقررات حقوقی در کنار تنظیم اصول و راهنمای عملی و نیز نظام نامههای اخلاق حرفهای از اولویت فراوانی برخوردار است. بدین منظور در حوزه حقوق بینالملل گامهایی برداشته شده است که میتوان گفت کافی نمیباشد. افزون بر اختصاص موادی از «اعلامیه جهانی حقوق بشر» و «میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی» به این موضوع، «اعلامیه حقوق کودک» و مهمتر از آن «پیمان نامه حقوق کودک» نیز توجه خاصی به تبیین اصول حقوق کودک در برابر رسانهها نشان دادهاند. همچنین اعلامیهها، قطعنامهها و مصوبات دیگری در سطح کشورها یا مناطق جغرافیایی در این باره وجود دارد. با این وجود، اما به رغم مبانی و فرهنگ غنی دینی و ملی ما در کشور عزیزمان ایران که دربردارنده متعالیترین نگاهها به کودک و پاسداشت منزلت و حقوق اوست، خلاء محسوس و آشکاری در زمینه قوانین حمایتآمیز از حقوق کودک در برابر رسانهها وجود دارد که میبایست مسئولین و کارشناسان با صاحب نظران و دست دراندرکاران این حوزه با همفکری و همکاری یکدیگر در پی نظامند کردن این موضوع بسیار مهم و اساسی باشند.