زنجیر نان بر قلم روزنامهنگاران
1 دقیقه خوانده شده
نوبتی هم که باشد نوبت پرداختن به چالش ها و مشکلات رسانه و فعالان رسانه ای و خبرنگاران و روزنامه نگاران است.

نوبتی هم که باشد نوبت پرداختن به چالش ها و مشکلات رسانه و فعالان رسانه ای و خبرنگاران و روزنامهنگاران است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خبرنگاران و رسانه و به نقل از نصر؛ با توجه به این گزاره که در هفته خبرنگاری قرار داریم و جای دوری هم نمی رود و اقلا برای حفظ دموکراسی از آسیب های موجود اگر چنانچه قائل به فرضیه برک، نظریهپرداز سیاسی باشیم و مطبوعات را رکن چهارم دموکراسی بدانیم.
جامعه روزنامه نگاری ایران از بدو تولد با اتفاقات ریز و درشتی دست و پنجه نرم کرده و هر چند بعضا و بسان مسابقات ورزشی با داشتن مصدوم و حتی محروم این پستی و بلندی ها را پشت سر گذاشته است.
دنیای روزنامه و رسانه، دنیای عجیبی است از آن روی که یک روزنامه نگار بماهو روزنامه نگار به جهت دارا بودن خصیصه آگاهی با سایر اقشار جامعه بخصوص صنف مدیران و مسئولان تفاوت دارد و آگاهی مسئولیت آفرین است همچنان که در کلام الله مجید بین کسانی که می دانند و نمی دانند(هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ) تفاوت هایی شگرف می بینیم.
بر اساس قاعده، آگاهی مسئولیت می آورد، رسانه ای جماعت مسئول است در برابر مردم و اعتقاداتشان، اخلاق، تجاوز فکری، منافع ملی، کژاندیشی و کژرفتاری و نهایتا وجدان خویش.
نکته جالب این قصه پرغصه آن است که رسانه و فعال رسانه ای در برابر همه موارد فوق مسئول است و کسی نیست که مسئولیتش را بپذیرد و در برابرش احساس تعهد نماید.
رفع مشکلات رسانه ها و اصحاب رسانه در عصر انفجار اطلاعات می تواند موجب افزایش تاثیرپذیری رسانه های داخلی شود. حوادث مختلفی مرجعیت رسانه ای را در طول همه این سالها از داخل به خارج شیفت داده و ترمیم چهره رسانه داخلی نیازمند توجه کارویژه به این عرصه و فعالان آن است.
اکنون که به جهت تقویمی در ایام تجلیل و گرامیداشت های ویترینی از فعالان این عرصه قرار داریم بهتر است تا مسائل و مشکلات نیز جهت رفع تکلیف که فردای روزگار متهم به نگفتن نشویم، بیان شود.
شاید ابتدایی ترین و بدیهی ترین خواسته یک رسانه و فعالانش چیزی نباشد جز آزادی عمل و بیان! یکی از اصلی ترین عوامل خدشه بر چهره رسانه داخلی همین نبود شفافیت و آزادی کامل عمل و گفتار است که آنان را در مواجهه با چالش های روز دست به عصا و نهایتا اعتباری به رسانه های معاند بخشیده است.
افزایش مانور خبرنگاران و روزنامهنگاران روی مسائل مسکوت و به تعبیر عامیانه جیز، امکان طرح مسائل و مطالبه گری به جد می تواند تا حدودی این چهره آسیب دیده را ترمیم نماید، هر چند که بخصوص در فضای رسانه ای تبریز واقعیتی به نام خودسانسوری و محافظه کاری هم مزید بر علت شده است.
رسانه بعنوان رکن چهارم دموکراسی به شکلی که در کشورهای توسعه یافته شاهد آنیم، مواهب بسیاری برای یک جامعه به همراه دارد و ایزوله کردن فضای رسانه ای باعث نگون بختی بیش از پیش روزنامه نگاری تحقیقی و نپرداختن به چالش های ساختاری در جامعه می شود. از دیگر مشکلات اصحاب رسانه عدم دسترسی آزاد به اطلاعات و و داده های آماری است.
در استان آذربایجان شرقی و اختصاصا در تبریز نوعی گارد تدافعی در قبال این مسئله وجود دارد و کمتر مدیری را سراغ داریم که در این عرصه دست و دلباز باشد.
چنانچه ضرورتی هم باعث انتشار داده ها شود و یا سماجت خبرنگاری این ضرورت را ایجاد نماید، باز آنچه به دست می آید قطره چکانی و قدیمی خواهد بود.
در کنار موارد مذکور توجه ویژه به مشکلات مالی رسانه ها و فعالان آن موضوعی است که نباید به راحتی از کنار آن گذشت.
گزارش منتشره از سوی انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران که در رابطه با دستمزد و وضعیت کاری روزنامهنگاران منتشر شده است شرایط را بحرانی توصیف می کند.
بر اساس این گزارش خالص دریافتی ماهانه حدود ۸۵ درصد از روزنامهنگاران، کمتر از ۲۰ میلیون تومان است و جامعه روزنامهنگاری ایران از لحاظ رضایت حرفهای و امنیت شغلی، وضعیت قابل قبولی ندارد و این در حالی است که ۹۷ درصد از روزنامهنگاران دارای مدرک دانشگاهی و بیش از نیمی از آنها دارای مدرک کارشناسی ارشد یا دکتری هستند.
از این روی، به صراحت میتوان قشر روزنامهنگار در ایران را به عنوان قشری تحصیلکرده در نظر گرفت.
به نظر می رسد تعمدی از سوی برخی در این رابطه وجود دارد تا رسانه و فعالانش همواره دست به عصا و استقلال قلم شان در گرو معیشتشان است.
بعضا برخی از ادارات و مسئولانش استنباطشان این است که خبرنگار مسئول روابط عمومی آنان است و یا سخنگو که مجیزگوی باشد و چنانچه غیر این عمل نماید، به تیر غیب دچار شود.
همانطور که امسال و در جشن روز خبرنگاری به استاندار هم عرض کردیم، زنجیر معیشت را از پای قلم روزنامهنگاران باز کنید.
به قلم وحید خدادادی
منبع: ساقی آذربایجان
جامعه روزنامه نگاری ایران از بدو تولد با اتفاقات ریز و درشتی دست و پنجه نرم کرده و هر چند بعضا و بسان مسابقات ورزشی با داشتن مصدوم و حتی محروم این پستی و بلندی ها را پشت سر گذاشته است.
دنیای روزنامه و رسانه، دنیای عجیبی است از آن روی که یک روزنامه نگار بماهو روزنامه نگار به جهت دارا بودن خصیصه آگاهی با سایر اقشار جامعه بخصوص صنف مدیران و مسئولان تفاوت دارد و آگاهی مسئولیت آفرین است همچنان که در کلام الله مجید بین کسانی که می دانند و نمی دانند(هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ) تفاوت هایی شگرف می بینیم.
بر اساس قاعده، آگاهی مسئولیت می آورد، رسانه ای جماعت مسئول است در برابر مردم و اعتقاداتشان، اخلاق، تجاوز فکری، منافع ملی، کژاندیشی و کژرفتاری و نهایتا وجدان خویش.
نکته جالب این قصه پرغصه آن است که رسانه و فعال رسانه ای در برابر همه موارد فوق مسئول است و کسی نیست که مسئولیتش را بپذیرد و در برابرش احساس تعهد نماید.
رفع مشکلات رسانه ها و اصحاب رسانه در عصر انفجار اطلاعات می تواند موجب افزایش تاثیرپذیری رسانه های داخلی شود. حوادث مختلفی مرجعیت رسانه ای را در طول همه این سالها از داخل به خارج شیفت داده و ترمیم چهره رسانه داخلی نیازمند توجه کارویژه به این عرصه و فعالان آن است.
اکنون که به جهت تقویمی در ایام تجلیل و گرامیداشت های ویترینی از فعالان این عرصه قرار داریم بهتر است تا مسائل و مشکلات نیز جهت رفع تکلیف که فردای روزگار متهم به نگفتن نشویم، بیان شود.
شاید ابتدایی ترین و بدیهی ترین خواسته یک رسانه و فعالانش چیزی نباشد جز آزادی عمل و بیان! یکی از اصلی ترین عوامل خدشه بر چهره رسانه داخلی همین نبود شفافیت و آزادی کامل عمل و گفتار است که آنان را در مواجهه با چالش های روز دست به عصا و نهایتا اعتباری به رسانه های معاند بخشیده است.
افزایش مانور خبرنگاران و روزنامهنگاران روی مسائل مسکوت و به تعبیر عامیانه جیز، امکان طرح مسائل و مطالبه گری به جد می تواند تا حدودی این چهره آسیب دیده را ترمیم نماید، هر چند که بخصوص در فضای رسانه ای تبریز واقعیتی به نام خودسانسوری و محافظه کاری هم مزید بر علت شده است.
رسانه بعنوان رکن چهارم دموکراسی به شکلی که در کشورهای توسعه یافته شاهد آنیم، مواهب بسیاری برای یک جامعه به همراه دارد و ایزوله کردن فضای رسانه ای باعث نگون بختی بیش از پیش روزنامه نگاری تحقیقی و نپرداختن به چالش های ساختاری در جامعه می شود. از دیگر مشکلات اصحاب رسانه عدم دسترسی آزاد به اطلاعات و و داده های آماری است.
در استان آذربایجان شرقی و اختصاصا در تبریز نوعی گارد تدافعی در قبال این مسئله وجود دارد و کمتر مدیری را سراغ داریم که در این عرصه دست و دلباز باشد.
چنانچه ضرورتی هم باعث انتشار داده ها شود و یا سماجت خبرنگاری این ضرورت را ایجاد نماید، باز آنچه به دست می آید قطره چکانی و قدیمی خواهد بود.
در کنار موارد مذکور توجه ویژه به مشکلات مالی رسانه ها و فعالان آن موضوعی است که نباید به راحتی از کنار آن گذشت.
گزارش منتشره از سوی انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران که در رابطه با دستمزد و وضعیت کاری روزنامهنگاران منتشر شده است شرایط را بحرانی توصیف می کند.
بر اساس این گزارش خالص دریافتی ماهانه حدود ۸۵ درصد از روزنامهنگاران، کمتر از ۲۰ میلیون تومان است و جامعه روزنامهنگاری ایران از لحاظ رضایت حرفهای و امنیت شغلی، وضعیت قابل قبولی ندارد و این در حالی است که ۹۷ درصد از روزنامهنگاران دارای مدرک دانشگاهی و بیش از نیمی از آنها دارای مدرک کارشناسی ارشد یا دکتری هستند.
از این روی، به صراحت میتوان قشر روزنامهنگار در ایران را به عنوان قشری تحصیلکرده در نظر گرفت.
به نظر می رسد تعمدی از سوی برخی در این رابطه وجود دارد تا رسانه و فعالانش همواره دست به عصا و استقلال قلم شان در گرو معیشتشان است.
بعضا برخی از ادارات و مسئولانش استنباطشان این است که خبرنگار مسئول روابط عمومی آنان است و یا سخنگو که مجیزگوی باشد و چنانچه غیر این عمل نماید، به تیر غیب دچار شود.
همانطور که امسال و در جشن روز خبرنگاری به استاندار هم عرض کردیم، زنجیر معیشت را از پای قلم روزنامهنگاران باز کنید.
به قلم وحید خدادادی
منبع: ساقی آذربایجان
لینک کوتاه: http://khabarnegaranvaresane.ir/?p=21376