در مصاحبه با ندا چلنگر، نویسنده کتاب «ازدواج در ادیان ابراهیمی» عنوان شد: بنویسید؛ حتی اگر اصولش را بلد نباشید!
1 دقیقه خوانده شده
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خبرنگاران و رسانه و به نقل از مرزنیوز؛ برای آشنایی بیشتر با نویسنده این کتاب و همچنین نحوه خلق این اثر گفت و گویی را با سرکار خانم ندا چلنگر ترتیب داده ایم که مطالعه آن را به تمامی کتاب خوان ها و کتاب دوستان توصیه می کنیم. حاصل این گفت و گوی صمیمانه و اختصاصی را با هم می خوانیم:
ضمن تبریک این موفقیت، لطفاً به عنوان اولین سئوال خودتان را معرفی کرده و از سابقه فعالیت تان برای آگاهی مخاطبین این رسانه بگوئید؟
ندا چلنگر هستم، مستندساز و خبرنگار صدا و سیما و چند ارگان صاحب نام، رشته تحصیلی بنده کارشناسی ارشد الهیات با گرایش ادیان و عرفان است.
چرا نویسندگی را بین رشته های هنری انتخاب کردید؟
باید بگویم که انگار نویسندگی خودش من را انتخاب کرده بود تا در این راه قرار بگیرم.
از چه زمانی متوجه شدید که به نویسندگی علاقه دارید و مشوق اصلی شما به نویسندگی چه کسی بود؟
من از مقطع پنجم ابتدایی تمام خاطرات روزانه ام را می نوشتم و دقیقاً مقطع لیسانس بودم که خواهرم دفتر خاطرات آن زمان را یواشکی خوانده بود و بعد به من گفت تو آن قدر خوب می نویسی که آدم خودش را در آن محیط تصور می کند. این شد که خواهرم خیلی برای نوشتن تشویقم می کرد و به من دلگرمی می داد.
سرگرمی‌های دوران کودکی شما شامل چه مواردی بود؟
در دوران طفولیت هر کاری بزرگترها انجام می دادند من هم در نقش خاله بازی آن را پیاده می کردم مثل جلسه قرآن رفتن و کلاس درس و…
اگر به نویسندگی روی نمی آوردید، مشغول چه کار دیگری می شدید؟
من علاقه زیادی داشتم مهماندار شوم خیلی هم تلاش کردم اما نشد که نشد تا اینکه روزی عمویم من را به باشگاه خبرنگاران دعوت کرد. همانطور که گفتم نمی دانم من شخصاً به این سو نرفتم بلکه نویسندگی مرا به سمت خودش کشید.
ویژگی های یک نویسنده را چگونه توصیف می کنید؟
واقعا باید این حس و تخیل ذاتاً در وجودش باشد و گرنه به هیچ عنوان این احساسات خود به خود قلیان پیدا نمی کند.
چه موانع و مشکلاتی را برای رسیدن به این مرحله از نویسندگی مخصوصاً در روند انتشار کتابتان پشت سرگذاشته‌اید؟
خیلی سخت بود، شما فکر کنید این کتاب چون تخصصی محور بود – البته موضوع عامه پسندی هم بود- و به خاطر مقایسه آن با دین یهود خیلی ها را در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و انتشاراتی ها حساس کرده بود و این امر باعث شده بود که یا از روی تعصب نسبت به این اسم یا ریسک نکردن برای دریافت مجوز از ارشاد با جواب منفی آنها رو به رو می شدم و واقعاً انرژی مرا گرفته بود تا جایی که و به نا امیدی رسیده بودم اما به لطف خدا سال ۹۹ به کمک یکی از همکاران با انتشارات مهر توکل آقای توکلی آشنا شدم ایشان با خواندن موضوع تمام هزینه چاپ را متقبل شدند و خواهرم هم طراحی جلد را برایم انجام داد. که جا دارد از این عزیزان تشکر و قدردانی نمایم.
نخستین بار که با کتاب چاپ شده تان مواجه شدید چه احساسی داشتید؟
وقتی که از انتشارات برای گرفتن آدرس با من تماس گرفتند که چند نسخه کتاب برایم ارسال کنند، واقعاً از ذوق روی هوا بودم و نمی دانستم چه جوری احساساتم را کنترل کنم. اما به این نکته طلایی رسیدم که هر چیزی به زمان خودش اتفاق می افتد.
به نظر شما بهترین شغل در دنیا چیست؟
شغلی که فرد از احترام بالایی برخوردار باشد و به تخصص و مهارتش بها بدهند. وقتی بها بدهند می شود ثروت هم به دست آورد .
درآمد شما از بابت خلق این اثر چقدر است؟
درآمد!!! نویسندگی در دید همگان شغلی کم ارزش است و ارزشی برایش قائل نیستند طوری که وقتی بهای نوشتن و وقت گذاشتنت را برای موضوع سفارشی اعلام می کنی به طرز عجیبی عقب نشینی می کنند.
راز موفقیت خود را در این عرصه در چه می‌بینید؟
امید داشتن همین و بس.
از دیگر آثار مکتوب چاپ شده تان برایمان بگوئید؟
این کتاب که ازدواج در ادیان ابراهیمی اولین کتابم است، به امید خدا دومین کتابم هم در حال ویرایش است .
کدام یک از آثارتان به دلتان نشسته است؟
همه اش را دوست دارم چون با تمام وجودم روی تک تک آنها وقت گذاشتم.
هم اکنون به چه کاری مشغولید؟
به علت بیماری کرونا سعی می کنم بیشتر وقتم را در خانه و پیش پسر گلم باشم تا از هر خطری مصون بمانم.
علاقمندان به این حرفه چگونه می توانند در این عرصه موفق شوند؟
علاقه علاقه علاقه
از خاطرات تلخ و شیرین خودتان را در این عرصه برایمان بگویید؟
متاسفانه خاطره تلخ این است که زمانی گزارشی تصویری چالشی نسبت به اینکه مسئولان وظیفه خودشان در موقعی که سر آن پست هستند، انجام نمیدهند و به گروه قبلی یا کارشناسان زیر مجموعه شان می سپارند، کار کردم با توجه به اینکه این سوژه تایید شده خود صدا و سیما بود اما به محض شکایت یک وزارتخانه من به مدت یک سال از تصویر به رادیو فرستادند که البته این قسمت شیرین بود چون هم حقوقم بیشتر شد هم سبب آشنایی و تجربه من در حوزه های دیگر شد.
نویسندگی سخت است یا خانه داری؟
صد در صد خانه داری اما متاسفانه در دید مردان غیور مملکت ما خانه داری و بچه داری کار راحت و آسوده ای است که آن را زمان استراحت صبح تا شب بانوان مهربان این سرزمین می دانند و اگر واقعاً مهربانویی در خانه نباشد رنگ سبز خانه به سیاه تبدیل می شود.
و گویی گروه زحمتکش ما آن مردان هستند که سخت زحمت می کشند و کار می کنند و مهربانویان فقط و فقط خرج میکنند!!!
بزرگترین آرزوی شما چیست؟
من اصولا نمی گزارم آرزویی برام بماند سعی می کنم با تلاش و پشت کار خیلی وقت ها با سماجت آرزو را دست یافتنی کنم.
به چه رشته های هنری دیگر و ورزش علاقمند هستید؟
فقط فقط در ورزش شنا و هنر نقاشی
آیا متأهل هستید؟ چند فرزند دارید؟
بله یک سالار نازنین به نام آقا فرهان دارم.
نظر همسرتان راجع به نویسندگی شما چیست؟
نظر خاصی ندارند اعتقاد دارند پول توی این کار نیست البته اکثریت این دید و عقیده را دارند.
چه ماشینی را دوست دارید؟
ماکسیما سفید
آخرین کتابی که خوانده‌اید، کدام کتاب بوده است؟
مروری بر عرفان اسلامی داشتم
آیا به شعر علاقه دارید؟
نه متاسفانه
آیا سینما رفتن را دوست دارید؟
نه چون معتقد فیلمی که قرار ۱۰۰۰ بار از جعبه جادویی دید چرا سینما!!! فقط برای دیدن فیلم ملک سلیمان ۶ بار به سینما رفتم آن هم به خاطر رشته تحصیلی ام که جذابیت زیادی داشت.
چه فیلم هایی را بیشتر می بینید؟
فیلم های حادثه ای مثل زلزله، گردباد و …
کدام بازیگر ایرانی مورد توجه شما قرار گرفته است؟
نظر خاصی ندارم.
آیا به کنسرت هم می‌روید؟
نه علاقه ای ندارم.
خواننده موسیقی ایرانی مورد علاقه شما کیست؟
مادرم عزیزم که صدای دلنشینش از همه خواننده ها دوست داشتنی تر و شیرین تر فقط متاسفم که خوانندگی اصیل و سنتی برای مهربانوهای این سرزمین گناه بزرگ محسوب می شود.
دوست دارید با خانواده‌تان چه تفریح مشترکی داشته باشید؟
دورهمی دلنشین با خنده های از ته دل
قلم شکسته برای شما تداعی کننده چیست؟
از نوشتن های سیاه و تلخ و تکان دهنده تاب نیاورد.
چه توصیه‌ای را برای علاقمندان به نویسندگی دارید؟
بنویسند حتی اگر اصولش را بلد نیستند. بنویسن فقط بنویسن تا حال دلتان خوب شود.
اگر مطلب خاصی از قلم افتاده است توضیح دهید؟
نه. ممنون از سئوال های دقیق و بجایتان خیلی وقت بود خودم به این دقت خودم را کنکاش نکرده بودم. آرزوی موفقیت و شادمانی برایتان دارم.
با تشکر از وقتی که در اختیار این رسانه قرار دادید.
مصاحبه: گلناز قنبری
About Author
