رونمایی از کتاب یک خبرنگار حوزه حوادث؛ «ایستگاه آخر» پرترهای از حوادث بوشهر در دهه هشتاد است
1 دقیقه خوانده شده«ایستگاه آخر» نوشته «رقیه زیرک»، خبرنگار جوان و باانگیزه بوشهری از راهروهای دادگاه و زندانهای استان بوشهر روایتی روشن و مبرهن از آدمهایی است که خودخواسته یا دیگرخواسته به منجلاب فساد، فحشا و قتل و بزهکاری افتادهاند؛ روایتی که در عین عریانی و مستند مکتوب شده و عریانی سیمای جرم و جنایت را در جامعه امروز بوشهر ترسیم کرده است.
این کتاب که به تازگی به همت نشر «نایبند» به مدیریت رضا معتمد راهی بازار نشر شده است. در دل خود حرفها و گفتههای تلخی را از زبان زنان و نوجوانانی جای داده که تحت تاثیر عوامل و شرایط مختلف راه خود را در زندگی گم کرده و با رفتن به بیراهه، انگ «بدنامی» را بر پیشانی خود چسبانده و به نابودی زندگی خود یا ساقط کردن دیگران از آن رسیدهاند. همراه شدن با این افراد و خواندن سرگذشت آنها، قطعا تلخ است اما این کتاب منتشر شده است تا صدای آدمهایی را که خیلی نزدیک و در حوالی ما در حال دست و پا زدن و غرق شدن در باتلاقهایل زندگی هستند، بشنویم و برای نجاتشان دست به کار شویم.
«ایستگاه آخر» چکیدهای از گزارشها و مصاحبههای رقیه زیرک، خبرنگار هفتهنامه «خلیج فارس» در دهه هشتاد شمسی با موضوع حوادث استان است که با رویکرد آگاهیبخشی و آسیبشناسی منتشر شده تا با مدون شدن این نوشتارها در یک کتاب پیشینهای از وقوع جرم و جنایت در این استان مرزی پیش روی مخاطب قرار بگیرد.
این کتاب همزمان با نکوداشت روز بوشهر و در آیینی با حضور برخی از اعضای شورای اسلامی شهر، مسئولان استانی و استادان دانشگاه و چهرههای ادبی و رسانهای استان در خانه معلم (شماره ۲) رونمایی شد.
«ایستگاه آخر» مخاطب را به کُنه حوادث و نزد افراد پشت میلههای زندان میبرد
وی افزود: مایه خرسندی است که در سالهای اخیر شاهد کتابت گزارشهای مطبوعاتی و رسانهای در استان هستیم که بههمت ناشران دغدغهمند استان مثل «نایبند»، «شروع» و… در حال انجام است. این اثر هم به همت نشر «نایبند» در چهار فصل و با چهار مقدمه از رقیه زیرک (نویسنده اثر)، علی احمدی (مدیرمسئول هفتهنامه «خلیج فارس»)، عباس عاشورینژاد (استاد دانشگاه، نویسنده و پژوهشگر حوزه انسانشناسی) و عبدالصمد دولاح (رئیس کانون وکلای استان بوشهر) در ۱۲۴ صفحه به نگارش درآمده است.
«زیرک» با رفتن به دل حوادث، واقعیت جامعه را نشان میدهد
وی در پایان یادآور شد: زیرک در کتاب «ایستگاه آخر» گزارشها و مطالبی را از حوادث دهه ۸۰ جای داده است که البته این مطالب را با وسواس خاصی انتخاب کرده و تمام همت خود را به کار گرفته که هویت و شخصیت افراد مذکور در کتاب حفظ شود و گمنام باشند تا برای آنها مساله یا مشکلی پیش نیاید. امیدواریم جلد دوم این کتاب نیز بهزودی راهی بازار کتاب شود تا بتواند به سهم خود در آگاهیبخشی جامعه نقشی ایفا کند.
انتشار گزارشهای مطبوعاتی در قالب کتاب حرکتی ارزشمند است
مدیر نشر «نایبند» و ناشر کتاب «ایستگاه آخر» هم در این آیین گفت: نشر نایبند افزون بر انتشار کتاب خانم زیرک، این افتخار را داشته که در سال جاری چهار اثر دیگر حوزه مطبوعات استان را به نامهای «در دفاع از آزادی و عدالت» نوشته خلیل موحد، «رد پا در شهر» و «فانوس و دریا» نوشته راضیه عقیلیمهر و «شهرنوشت» حسین حشمتی منتشر کند.
رضا معتمد ادامه داد: انتشار گزارشهای مطبوعاتی در قالب کتاب از این نظر ارزشمند است که خیلی از مضامین این آثار از نظر تاریخی و اجتماعی بسیار حائز اهمیت هستند و محک و معیاری برای سنجش وضعیت فعلی جامعه در مقایسه با گذشته در حل مسائل و مشکلات است.
به گفته وی، بیشک اگر این گزارشها در قالب کتابی منتشر نشوند، با گذر زمان در دل نشریات مدفون میشوند و این حیف است. بنابراین این آثار کارنامه افراد در سالهای فعالیتشان در حوزه مطبوعات است که نقش مهمی در برجستهسازی فعالیت خبرنگاران در جامعه ایفا میکنند.
«ایستگاه آخر» هم قصه است، هم نیست
در بخش بعدی برنامه، عباس عاشورینژاد، نویسنده و پژوهشگر جنوبی نیز در خصوص این اثر گفت: کتاب «ایستگاه آخر» نوشته رقیه زیرک کاری بزرگ و شایسته تقدیر در حوزه مطبوعات استان است. این کتاب از جمله آثاری است که نمیتوان از کنارش گذشت و جزء چند کتاب موثری است که در این چندماه اخیر مطالعه کردهام.
وی افزود: این اثر هم قصه است، هم نیست؛ چون به قصه میماند در ضمیر آدمیان نفوذ میکند، قصههای پردرد و واقعی که در جان مخاطب رسوخ کرده و منبعی ارزشمند در حوزه آسیبشناسی اجتماعی است. این اثر سرگذشت افرادی است که در این جامعه بالنده شدهاند و تحت تاثیر عواملی پشت میلههای زندان قرار گرفتهاند. کتاب با نثری نوشته شده که مخاطب با آن همذاتپنداری میکند و کتابی بسیار تاثیرگذار است به طوری که وقتی شروع به خواندن آن میکنید قادر نیستید آن را به کناری بگذارید!
عاشورینژاد در پایان گفتههای خود تاکید کرد: روایتهای تاثیرگذار این کتاب به واضحترین شکل ممکن، درماندگی انسان معاصر را از درک واقعیتها و حقایق زندگی خود نشان میدهند. همچنین این روایتها ناتوانی نظام آموزش و پرورش ما را در آموزش مهارتهای زندگی به فرزندان نشان میدهند. این روایتهای غمانگیز که ژرفساختی پیچیده و تو در تو دارن و در یکجا جمع شدهاند در واقع مشتی نمونه خروار است و میتواند مدیران کلان، میانی و خرد را یاری کند تتا اگر ارادهای باشد مبتنی بر واقعیات موجود و نه تصورات ذهنی گامهای اساسی در جهت کاهش جرم و جنایت بردارند.
به اقتضای سن خودم دنبال شنیدن سرگذشت زنان و نوجوانان بزهکار بودم
رقیه زیرک هم در حاشیه رونمایی از نخستین اثر خود به خبرنگار ایبنا در این باره گفت: «ایستگاه آخر» روایت آدمهایی است که به آخر ماجرای جرم و جنایت رسیده و درگیر میلههای زندان، کانون اصلاح و تربیت یا راهروهای دادگاه شدهاند که مصاحبه آنها طی سالهای ۸۵ تا ۸۷ در سرویس حوادث هفتهنامه خلیج فارس منتشر شده و اکنون گزیدهای از مهمترین سوژهها در این کتاب جمعآوری شده است.
وی در ادامه در خصوص دلیل انتخاب نام «ایستگاه آخر» برای اثر خود توضیح داد: برای انتخاب نام کتاب چندین اسم به ذهن خودم و همکاران رسید ولی در نهایت «ایستگاه آخر» را انتخاب کردم چون همین دو کلمه، به بهترین شکل معرف محتوای کتاب است.
وی در مورد علت گرایشش به نوشتن در حوزه حوادث و آسیبهای اجتماعی تصریح کرد: زمانی که ۱۹ ساله و تازه دیپلم گرفته بودم، بهواسطه خواهرم که سردبیر وقت هفتهنامه خلیج فارس بود، جذب این نشریه شدم. در ادامه بهدلیل علاقهای که به حوزه حوادث داشتم، در این سرویس خبری مشغول به فعالیت شدم و هر هفته در این ستون گزارشها یا گفتگوهایی را با متهمان در زندان مرکزی بوشهر، کانون اصلاح و تربیت، بند نسوان یا راهروی دادگاه بوشهر انجام و منتشر میکردم.
نویسنده کتاب «ایستگاه آخر» در پاسخ به این پرسش که مهمترین انگیزهتان از تبدیل گزارشهای مطبوعاتی خود به کتاب چه بود؟، توضیح داد: واقعیت این است که بسیاری از آثار مطبوعاتی این قابلیت را دارند که بهصورت مستقل در قالب کتابی منتشر شده و از پستوی آرشیو و مقطعی خاصی خارج شوند. قبلا برخی از همکاران بخشی از آثار مطبوعاتی خود را در قالب کتاب منتشر کرده بودند و به پیشنهاد همین دوستان من نیز با این نیت که روایتهای این کتاب بتواند در حد بضاعت و توان خود مانع از تکرار ناهنجاری یا جرم حتی برای یک مخاطب شود، نسبت به جمعآوری، ویرایش و تبدیل آن به کتاب اقدام کردم.
وی همچنین در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینک چرا شما در راهروهای دادگاه بیشتر جذب متهمان زن و نوجوان شدید برای نوشتن و شنیدن سرگذشتشان؟، گفت: بیشتر به اقتضای سن و شرایط خودم در آن سالها بود که سوژههایم عمدتا جوانان و زنان بودند. واقعیت این است که بسیاری از متهمان بازخورد شرایط و مشکلات جامعهاند و در این بین، زنان و نوجوانان بهدلیل آسیبپذیری بیشتری که دارند، شرایط ویژهتری از این نظر دارند. دلیل دیگر هم احساس همدردی که با این دو قشر داشتم.
زیرک در خصوص اینکه این کتاب چقدر دغدغههای شما را در حوزه آسیبهای اجتماعی پوشش میدهد، بیان کرد: در «ایستگاه آخر» که گزیدهای از گزارشها یا مصاحبههای منتشرشده من است، تلاش کردهام مطالبی آورده شود که به شرایط امروز بیشتر نزدیک است و میتواند به تجربیات خواننده در زمینه آسیبهای اجتماعی کمک کند.
وی در پاسخ به این پرسش که از دید خودتان تصویر روی جلد این کتاب تا چه میزان معرف محتوا و خشونت مخفی شده در لایههای زیرین جامعه است؟، توضیح داد: خوشبختانه با توجه به نظر برخی از دوستان که در حوزه نشر کتاب تخصص دارند، جلد کتاب با توجه ترکیب رنگ، فونت و اِلِمان دستبند تا حدود زیادی توانسته معرف محتوای کتاب باشد. طراح جلد «ایستگاه آخر» سبحان ضرغامیان از گرافیستهای توانمند همشهری است که من تنها توضیحی درباره محتوای کتاب به وی ارائه کردم ولی به زیبایی و بسیار کاربردی جلد را طراحی کردند.
زیرک در ادامه تاکید کرد: شاید این ایراد به من وارد باشد، ولی واقعیت این است که هر چند خودم زن هستم، ولی در نوشتن چندان بهصورت خاص روی جنسیت تمرکز نکردهام.
از دیگر بخشهای آیین رونمایی کتاب «ایستگاه آخر» نوشته رقیه زیرک که با صفحهآرایی فریده جعفریزاده به همت نشر «نایبند» راهی بازار کتاب شده است، رئیس شورای اسلامی و رئیس کمسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر بوشهر و برخی از مسوولان شهرستانی در حمایت از نویسندگان بومی و خریداری آثار آنها به ایراد سخن پرداختند. این آیین با رونمایی از این اثر به پایان رسید.