گفتگوی تفصیلی شبستان با یکی از مفاخر نام آشنای روزنامهنگاری هرمزگان
1 دقیقه خوانده شده
عباس رفیعی، شاعر، قصهگو و از مفاخر روزنامهنگاری هرمزگان در گفتگو با شبستان از تأثیر ادبیات بر گزارشنویسی اجتماعی، چالشهای روزنامهنگاری محلی و عشق به فرهنگ هرمزگان سخن میگوید.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خبرنگاران و رسانه و به نقل از خبرگزاری شبستان؛ عباس رفیعی، نامی آشنا در روزنامهنگاری هرمزگان، مسیری متفاوت را برای ورود به این حرفه پیموده است. او که در ابتدا شیفته شعر و قصه بود، در دهههای ۶۰ و ۷۰ که مطبوعات محلی هنوز در ابتدای راه بودند، با دغدغه آرمانخواهی و خدمت به جامعه به دنیای رسانه قدم گذاشت.
رفیعی در گفتوگو با شبستان میگوید: شاید آرمانخواهی و دیگریخواهی عاملی بود که مرا مجذوب این شغل کرد. او که سالها در محافل ادبی و گعدههای شاعرانه حضور داشت، با نگاهی شاعرانه و داستانی به روزنامهنگاری، سبکی منحصربهفرد را در گزارشنویسی اجتماعی به کار گرفت که فرهنگ و مسائل هرمزگان را به شکلی عمیق و تأثیرگذار به مخاطبان معرفی کرد.
ورود رفیعی به روزنامهنگاری با چاپ داستانها و اشعارش در نشریاتی چون ندای هرمزگان و صبح ساحل آغاز شد. او که در دهه ۷۰ با طراحی جدول و نگارش در صفحات ادبی نشریات محلی فعالیت میکرد، پس از فضای باز سیاسی دوم خرداد ۱۳۷۶، فرصت یافت تا با قلم خود به مسائل اجتماعی و فرهنگی هرمزگان بپردازد.
رفیعی با اشاره به این دوره میگوید: محدودیت قلم برداشته شد و روزنامهها دست به افشاگری زدند. این فضا به او اجازه داد تا با گزارشهایی چون «میعاد در لجن» و «خداحافظ جمال احمد» صدای حاشیهنشینان و مسائل اجتماعی هرمزگان را به گوش مخاطبان برساند؛ گزارشهایی که نهتنها جوایزی در سطح منطقهای و استانی کسب کردند، بلکه تأثیرات اجتماعی عمیقی نیز به همراه داشتند.
رفیعی معتقد است که روزنامهنگاری، حرفهای با شأن و اصالت خاص است که مانند معلمی، نقش آگاهیبخشی و هشداردهندگی در جامعه دارد. او با اشاره به چهرههای برجستهای چون اوریانا فلاچی و محمد حسنین هیکل، تأکید میکند که رسانه باید اعتماد عمومی را حفظ کند، اما متأسفانه این اعتماد در سالهای اخیر خدشهدار شده است.
رفیعی که در نشریاتی چون گامرون، ماراک و ارمغان بندر قلم زده، با بیش از ۱۰۰ گفتگو با چهرههای فرهنگی هرمزگان، از ابراهیم منصفی تا قنبر راستگو، نقش مهمی در معرفی فرهنگ این خطه ایفا کرده است. او با ترکیب دانش تاریخی و ادبی، گزارشهایی نوشته که گذشته و حال هرمزگان را به هم پیوند داده و تصویری روشن از هویت این منطقه ارائه کرده است.
آنچه در ادامه می آید ماحصل گفتگوی صمیمی خبرنگار شبستان با عباس رفیعی فعال در عرصه مطبوعات استان هرمزگان به مناسبت درپیش بودن ۱۷ مرداد ماه، روز خبرنگار است که با هم این گفتگو را دنبال می کنیم.
جناب آقای رفیعی، بهعنوان یکی از مفاخر روزنامهنگاری هرمزگان، چگونه از علاقهمندیتان به شعر و قصه، به حرفه روزنامهنگاری وارد شدید؟ چه ویژگیای در این حرفه شما را جذب کرد؟
پاسخ: ابتدا از رسانه وزین شبستان که من را شایسته این گفتگو دانسته، سپاسگزارم. آرمانخواهی و دغدغه خدمت به جامعه از عوامل اصلی جذب من به روزنامهنگاری بود. در دهههای ۶۰ و ۷۰ شمسی، ضعف بنیه مطبوعات مانع از شکلگیری نشریات مستقل و جذب نیروهای مستعد بهصورت حرفهای بود. من نیز بهطور تماموقت به این حرفه مشغول نبودم و پس از خدمت سربازی، به مدت ۱۰ سال در شرکتی به نام ضدعفونی و دفع آفات نباتی پارس فعالیت داشتم. اوقات فراغتم را در محافل ادبی، شعر، داستان و تحلیل اخبار سیاسی میگذراندم.
روزنامهنگاری یا به تعبیری دقیقتر، رسانهنگاری، حرفهای است که شأن و اصالت خاصی مانند معلمی یا استادی دارد. رسانه، هم آگاهیبخش است و هم هشداردهنده؛ هم بشیر است و هم نذیر. این حرفه در شکل کلاسیک خود مورد احترام مردم بود، هرچند امروزه به دلیل کاهش اعتماد عمومی به رسانهها، این جایگاه تا حدی مخدوش شده است. رسانه، شأن، شخصیت و حتی در مقیاس بزرگتر، ثروت به همراه دارد. امپراتوریهای رسانهای مانند روپرت مورداک یا تد ترنر و چهرههایی چون لری کینگ، اوریانا فلاچی، محمد حسنین هیکل و در ایران، عباس مسعودی، عبدالرحمان فرامرزی، مصباحزاده و حسین فاطمی، نمونههایی از تأثیرگذاری عظیم این حرفهاند.
سؤال: علاقهمندیتان به شعر و قصه چگونه بر سبک گزارشنویسی اجتماعی و فعالیتهای ژورنالیستی شما تأثیر گذاشت؟
پاسخ: تجربیاتم در شعر و داستان، دروازه ورودم به روزنامهنگاری بود. از دهه ۷۰، آثاری از من در نشریاتی چون آدینه، گردون، دنیای سخن و مجلات تخصصی جدول منتشر شد. اولین داستان کوتاهم با عنوان «نجیب» در سال ۱۳۷۴ در نشریه ندای هرمزگان چاپ شد. در صفحه «تنفس در هوای شعر» این نشریه، که شاعر فقید محمدعلی بهمنی آن را اداره میکرد، به نقد اشعار شاعرانی چون سعید آرمات و موسا بندری پرداختم و بهتدریج آثارم در این نشریه و صبح ساحل منتشر شد.
پس از پیروزی محمد خاتمی در انتخابات ۱۳۷۶ و شکلگیری فضای باز سیاسی دوم خرداد، محدودیتهای قلم کاهش یافت و روزنامهها به افشاگری روی آوردند. در این فضا، به دعوت دوست عزیزم حمیدرضا حیدریپور، صفحه ادبی نشریه «هرمز» را بدون دریافت دستمزد اداره کردم. پس از ازدواج در سال ۱۳۷۸، به دلیل محدودیتهای زندگی، به مشاغل مختلفی روی آوردم، اما همچنان بهصورت پراکنده در نشریات هرمزگان قلم زدم. ورود رسمیام به روزنامهنگاری در سال ۱۳۸۶ با دعوت کامبیز حسینپور، سردبیر نشریه گامرون، شکل گرفت و پس از آن در نشریاتی چون بندر، ندای هرمزگان، آوای خلیجفارس، ارمغان بندر، دریا، تجارت جنوب، دریای اندیشه و ماراک فعالیت کردم.
سؤال: شما مدتی در حوزه فرهنگ و هنر هرمزگان فعالیت داشتید. از تجربیات خود و تأثیر آن بر معرفی فرهنگ این منطقه بگویید.
پاسخ: به دلیل دوستی دیرینه با بسیاری از چهرههای فرهنگی هرمزگان در حوزههای موسیقی، تئاتر، سینما، شعر و داستان، گفتگو با آنها برایم آسان بود. در نشریه ماراک، بیش از ۱۰۰ گفتوگو با چهرههای فرهنگی و هنری بندرعباس انجام دادم و برای بزرگانی چون ابراهیم منصفی، علی حبیبزاده، صالح سنگبر و حسامالدین نقوی ویژهنامه منتشر کردم. با شخصیتهایی چون پروفسور عبدالمجید ارفعی، ابراهیم پشتکوهی، قنبر راستگو، منوچهر ضیایی دهبارز و دیگران گفتگو داشتم و این ژانر را بسیار دوست دارم. ۲ بار نیز در جشنوارههای استانی و منطقهای رتبه نخست گفتگو را کسب کردم.
سؤال: بهیادماندنیترین گزارش یا تجربه شما در حوزه فرهنگ و هنر هرمزگان چه بود و چرا اهمیت داشت؟
پاسخ: گزارش «میعاد در لجن» درباره زندگی افراد بیخانمان زیر پل شهناز (خورگورسوزان) و «طرفه طرح یکطرفه» درباره یکطرفه شدن خیابانهای بندرعباس در زمان شهرداری منصور آرامی، که هر دو در جشنوارههای استانی و منطقهای برگزیده شدند، از بهیادماندنیترین کارهایم هستند. همچنین گزارشهایی چون «راسته عشقبازان» درباره جمعهبازار پرندگان، «فلسطین بیخ گوش بندرعباس» درباره حاشیهنشینی در چهچکور، گزارش آمبولانس دریایی و زلزله بشاگرد از دیگر آثار تأثیرگذارم بودند. گزارش «خداحافظ جمال احمد» درباره جابهجایی روستای جمال احمد به دلیل آلودگی پالایشگاه نفت و تولد کودکان ناقصالخلقه، که با همکاری مرحوم علی علوی در ارمغان بندر و روزنامه شرق منتشر شد، از نظر بازخورد اجتماعی بسیار کارساز بود.
سؤال: طراحی جدول در نشریات محلی هرمزگان در دهههای ۷۰ و ۸۰ یکی از فعالیتهای برجسته شما بود. چه انگیزهای شما را به این کار خلاقانه سوق داد؟
پاسخ: از کودکی به حل جدول علاقه داشتم. در باغ پدریام در دورودی حاجیآباد، با کتاب، نشریات ادبی و لغتنامه سرگرم بودم. یک روز پس از حل تمام جدولها، تصمیم گرفتم خودم جدولی طراحی کنم. با موفقیت در این کار، جدولهایم را برای مجلات تخصصی فرستادم و با چاپ آنها با نام خودم، انگیزهام بیشتر شد. اولین جایزهام، شش ماه اشتراک رایگان ماهنامه جستجو بود.
سؤال: طرحهای شما در جشنوارههای مطبوعات برگزیده شدند. از ویژگیهای خاص این طرحها و بازخورد مخاطبان بگویید.
پاسخ: طراحی جدول باعث شد لقب «آقای جدول هرمزگان» را به من بدهند. دو بار نیز در جشنوارههای منطقهای رتبه دوم را کسب کردم. جدولهایم در قالب استاندارد ۱۵×۱۵ طراحی میشدند، با حداکثر ۴۵ خانه سیاه، پیوستگی کامل و استفاده از واژههای آشنا. هر جدول حداقل چهار واژه ۱۵ حرفی داشت. بیش از ۲ هزار جدول برای نشریات مختلف طراحی کردم. مخاطبان آن زمان به بخش سرگرمی نشریات علاقه زیادی داشتند و در صورت حذف جدول، اعتراض میکردند.
سؤال: روز خبرنگار برای شما چه معنایی دارد و چگونه میتواند جایگاه روزنامهنگاران محلی را تقویت کند؟
پاسخ: روز خبرنگار برایم معنای خاصی ندارد. انتخاب روز شهادت یک روزنامهنگار برای این مناسبت، کجسلیقگی است. روز قلم یا جشن تیرگان گزینههای بهتری هستند. احترام به خبرنگار نباید محدود به یک روز باشد. در مناطقی مانند هرمزگان که نگاه امنیتی به آن وجود دارد، خبرنگاران میتوانند یاریرسان باشند، اما نباید در طول سال نامحرم تلقی شوند.
سؤال: چه ویژگیهایی یک روزنامهنگار را شایسته تجلیل میکند و چگونه میتوان این ویژگیها را در نسل جدید تقویت کرد؟
پاسخ: شجاعت، صراحت، غیرقابلمعامله بودن، پایبندی به قانون و اولویت دادن به منافع مردم بر منافع گروهی، همراه با سرعت، دقت و شفافیت، ویژگیهای یک روزنامهنگار شایسته است. نسل جدید کمتر آرمانگراست و به دلیل حرفهای دیدن این کار، گاهی مماشات میکند. باید به آنها آموخت که در کنار حرفهایگری، اخلاق و اصول را حفظ کنند.
سؤال: بهعنوان پژوهشگر تاریخ، چگونه از این دانش در گزارشنویسی اجتماعی بهره بردید؟
پاسخ: در گزارشها و مصاحبههایم، با ارجاع به تاریخ، پیوندی بین گذشته و حال ایجاد میکنم تا مخاطب درک عمیقتری از موضوع داشته باشد.
سؤال: گزارشنویسی اجتماعی در هرمزگان چه چالشهایی دارد و شما چگونه با آنها مواجه شدید؟
پاسخ: گزارشنویسی اجتماعی در هرمزگان به دلیل دخالت ارکان امنیتی و قضایی و اتهاماتی چون تشویش اذهان عمومی بسیار دشوار است. گزارش باید منسجم باشد، از طرح پرسش تا نتیجهگیری یکدست باشد تا به دل مخاطب بنشیند.
سؤال: نشریات محلی هرمزگان چه نقشی در انعکاس مسائل مردم داشتهاند و شما چه تأثیری در آنها گذاشتید؟
پاسخ: نشریات محلی هرمزگان، بهویژه ماراک که مانند فرزند معنویام است، نقش مهمی در انعکاس مسائل مردم داشتهاند. تأثیرم در این نشریات را باید تاریخ قضاوت کند.
سؤال: با گسترش رسانههای دیجیتال، آینده نشریات محلی و فعالیتهایی مانند طراحی جدول را چگونه میبینید؟
پاسخ: با گسترش رسانههای دیجیتال، مخاطبان کمتر به نشریات کاغذی توجه دارند و ترجیح میدهند محتوا را از طریق تلفن همراه دنبال کنند. رسانهها باید خود را با این تغییرات هماهنگ کنند.
سؤال: چه تغییراتی در روزنامهنگاری هرمزگان و ایران مشاهده کردهاید و بزرگترین چالشهای امروز چیست؟
پاسخ: تغییرات در روزنامهنگاری اجتنابناپذیر است. ابزار باید در خدمت شفافیت و دقت باشد، اما چالش اصلی، کاهش اعتماد عمومی به رسانهها به دلیل نفوذ قدرت و فقدان قوانین حمایتی است.
سؤال: چگونه میتوان تعادل بین اخلاق حرفهای و نیازهای مخاطبان برقرار کرد؟
پاسخ: اخلاق، رکن اصلی روزنامهنگاری است. قوانین باید حامی رسانههای دلسوز باشند تا صدایی رساتر داشته باشند و اعتماد عمومی حفظ شود.
سؤال: چه تغییری در روزنامهنگاری هرمزگان پیشنهاد میدهید؟
پاسخ: آموزش و تقویت اخلاق حرفهای ضروری است. نسل جدید باید در کنار مهارتهای دیجیتال، پرستیژ و اصول حرفهای را رعایت کند.
سؤال: چه توصیهای به جوانان علاقهمند به روزنامهنگاری، پژوهش تاریخی یا طراحی جدول دارید؟
پاسخ: مطالعه، تجربهاندوزی، معاشرت با اهل ادب، تماشای فیلم و حضور در کنسرتها به غنای روحی و حرفهای آنها کمک میکند. هنر، سختیهای این حرفه را تلطیف میکند.
سؤال: چه عاملی شما را در برابر سختیهای روزنامهنگاری مقاوم نگه داشت؟
پاسخ: امید و اعتقاد به درستی کارم، همراه با مقبولیت اجتماعی، انگیزهام بود. فعالیت در شعر، تاریخ و طراحی جدول نیز از عشق به فرهنگ و خلاقیت نشأت گرفت.
سؤال: چه اثری را بهعنوان میراث فرهنگی برای هرمزگان به یادگار میگذارید؟
پاسخ: آثار پژوهشیام در مردمشناسی هرمزگان را دوست دارم به چاپ برسد تا بهعنوان میراثی ماندگار برای این منطقه ثبت شود.
سؤال: چگونه میتوان از ابزارهای ادبی و هنری برای تقویت روزنامهنگاری استفاده کرد؟
پاسخ: ادبیات، پایه گزارشنویسی و مصاحبه است. تسلط بر ادبیات، نوشتار را جذاب و اثرگذار میکند و به دل مخاطب مینشیند.
گفتگو از: مصیب رجایی
لینک کوتاه: http://khabarnegaranvaresane.ir/?p=21138