کتاب که منتشر میشود، از لحظه طبع تا لحظهای که به دست خواننده میرسد، دو مسیر متفاوت را طی میکند.
مسیر اول از چاپخانه و ناشر شروع میشود و به توزیعکنندگان و سپس کتابفروشیها و در نهایت به دست خریدار یا خواننده کتاب میرسد. اما خریدار و خواننده بهطرق مختلف یک کتاب را انتخاب میکند: بهصورت تصادفی، بهتوصیه دوستان و آشنایان، و چند طریق دیگر. پس مسیر دوم میشود «معرفی» کتاب به خواننده که شاید ظاهرا به اهمیت مسیر اول نباشد ولی بهتجربه ثابت شده که نقشی بسیار تعیینکننده دارد. از جلسات رونمایی کتاب گرفته تا گفتوگو با نویسنده و مترجم همواره به ناشران و کتابداران در عرضه و تیراژ کتاب کمک کرده، و البته به چرخه فرهنگ.
اما یکی از بهترین راههای «معرفی کتاب»، مرورها یا بهاصطلاح «ریویو»هایی است که در مطبوعات منتشر میشوند و اهمیت و جایگاه یک کتاب یا حتی میتوان گفت حدود یک کتاب را برای خواننده تعیین میکنند. گذشته از اینکه خوانندگان از انتشار کتابی مطلع میشوند، چهبسا با یک مرور تصمیم بگیرند کتاب را بخرند و بخوانند یا حتی از خیرش بگذرند. اغراق نیست اگر بگوییم مرورنویسی درست به اندازه گزارشنویسی و تهیه خبر در مطبوعات مهم است و باید آن را جدی گرفت. ولی در حال حاضر، صفحات اکثر روزنامهها و وبسایتها و نشریات ایران خالی از یک بخش «مرور کتاب» دقیق و موثق است. آنقدر که روزنامهنگاران از نحوه تهیه گزارش و خبر و مصاحبه مطلعاند از مرورنویسی نمیدانند. کار در برخی مطبوعات به جایی میرسد که حتی در معرفی یک کتاب نیز دستبهدامن ترجمه یک «مرور کتاب» از زبان خارجی میشوند و این حاکی از ضعف مرورنویسی در مطبوعات ایران است. اما چطور در مطبوعات و وبسایتها «مرور کتاب» بنویسیم؟ شاید توجه به نکات زیر در مرورنویسی کارساز باشد:
پیششرطها: باید خوره کتاب باشد
۱) در «مرور کتاب» (book review) شکل ظاهر و محتوای کتاب، دیدگاه و موقعیت سیاسی و اجتماعی قبلی و فعلی نویسنده و حتی مترجم، موقعیت ناشر، وقت و زمانه انتشار و هر موضوعی که حول آن کتاب در جریان است، توصیف و تحلیل و ارزیابی میشود. مرورنویس ارزیابی و دیدگاه خود را درباره هر یک یا برخی از این موارد به مخاطب منتقل و با شواهدی از خود کتاب آن دیدگاه را پشتیبانی میکند.
۲) اولین مسئله در مرورنویسی تجربه است. برای نوشتن مرور کتاب نه مدرک و سواد خاصی میخواهد نه خلاقیت آنچنانی. همه چیز تجربه است و از همه مهمتر تجربه در خواندن کتاب. مرورنویس باید خوره کتاب باشد. نباید مطالعه خود را فقط به یک حوزه محدود کنید. مرورنویس خوب کسی است که تقریبا کاری جز کتاب خواندن نداشته باشد.
۳) مرورنویس باید تا میتواند مرورخوانی کند. مطالعه مرور سایر کتابها و آثار مرورنویسهای معتبر و شناختهشده در نوشتن مرور کتاب بسیار کمک خواهد کرد؛ از مرورهای کوتاه در روزنامهها و وبسایتها گرفته تا مرورهای بلند در مجلات تخصصی. با این کار ذوق مرورنویسی هم پیدا میکنید. اگر نویسنده را نمیشناسید، بهتر است به نشریات معتبر اعتماد کنید. همچنین سعی کنید مرور کتابها در نشریات انگلیسیزبان را دنبال کنید.
۴) نشریات معتبر انگلیسیزبان فرق میگذارند بین «مرور کتاب» (book review) و «گزارش کتاب» (book report). مرورنویس در «مرور کتاب» در کنار معرفی، ارزیابی و دیدگاه خود را نیز مطرح میکند. پس اولین شرط مرورنویسی این است که کتاب را بهدقت از اول تا آخر بخوانید. مرورنویس نیز همچون خبرنگار و گزارشگر در قبال متن خود مسئول است.
۵) مرور کتابی را بنویسد که خواندهاید، نه کتابی را که کاش نویسندهاش بودید یا کتابی که با سنت فکری و شخص نویسندهاش مشکل دارید.
۶) فراموش نکنید که سلیقه همه مثل هم نیست و اگر کتاب با سلیقه شما همخوانی نداشت از اعمال نظر در این زمینه پرهیز کنید. به خود کتاب بپردازید و البته حواشی آن؛ از جلد کتاب گرفته تا زندگینامه نویسنده.
۷) برای کتابی که نویسندهاش را میشناسید، او را دوست یا با او مشکل دارید، مرور ننویسد.
۸) مخاطب مرور خود را مشخص کنید. آیا مخاطب کتابداری است که کتابها را برای مجموعهاش میخرد؟ مخاطب عام است و کسی که دنبال یک کتاب خوب میگردد؟ مخاطب خاص یک حوزه است، مثلا مخاطب فلسفه یا اقتصاد سیاسی و با اصطلاحات و مفاهیم این حوزه آشنا؟ مخاطب کتابخوانهای حرفهای و بازار نشر است؟ گاهی مرور کتاب فقط اختصاص دارد به شرح اهمیت کتابی که بهتازگی منتشر شده است.
۹) با نوشتن مرورهای کوتاه درباره کتابهای کمحجم شروع و کمکم تجربه خود را بیشتر کنید. بهتر است با روزنامههای محلی شروع کنید. حتی اگر بخش «مرور کتاب» ندارند، پیشنهاد دهید این بخش را اضافه کنند، هم به نفع شماست و هم نشریه محلی.
عنوان و مقدمه: مختصر و مفید
۱۰) عنوانی برای مرور انتخاب کنید که نشان دهد چرا برای این کتاب مرور مینویسد. بهتر است عنوان «مرور» کوتاه و مختصر و روان و ساده و چکیدهای از مهمترین پیام متن باشد.
۱۱) لحن «مرور» را مشخص کنید و تا انتها وحدت رویه را داشته باشید. هم میتوانید بنویسد «بهنظرم کتاب خوشخوانی است» و هم «بهنظر کتاب خوشخوانی میآید». سبک و رویه ناشر «مرور» در انتخاب لحن تعیینکننده است.
۱۲) بهتر است با یک خلاصه مختصر از کتاب شروع کنید. این بهترین و مطمئنترین راه برای هر شکلی از مرورنویسی است. یک صحنه بسازید و در آن تصویری کلی از کتاب را به خواننده نمایش دهید و بافت و زمینه متن را مشخص کنید. علاوه بر ارائه نقشهای کلی از کتاب سعی کنید به خواننده مسیری را نشان دهید که بناست در کتاب طی کند.
۱۳) حتما توجه کنید که در مقدمه زیاد به جزییات نپردازید. سعی کنید خلاصهتان کوتاه ولی جذاب و مفید باشد، چون خلاصه رسمی با یک جستوجوی ساده اینترنتی هم بهدست میآید؛ بگذریم از آن چند خطی که ناشر در پشت جلد کتاب چاپ میکند.
۱۴) مهمترین جنبههای کتاب را بیرون بکشید و در مقدمه به آنها اشاره کنید. بسته به زمینه کتاب و سلیقه مرورنویسیتان میتوانید از موضوع و بافت و زمینه و ساختار و مضامین و جهان و شخصیتهای کتاب شروع کنید. اینها از مهمترین جنبههای یک کتاب هستند.
۱۵) حتما به شناسنامه کتاب اشاره کنید؛ از جمله این موارد: آیا کار اول نویسنده است؟ آثار قبلی نویسنده کدام است؟ کتاب مربوط به چه سنت فکری و سبکی است؟ اگر کتاب ترجمه شده است، پیشتر چه ترجمههایی از آثار این نویسنده به فارسی منتشر شدهاند؟ کتاب چند صفحه دارد؟ چه سالی نسخه اصلی و چه سالی ترجمه آن منتشر شده؟ ناشر کتاب کیست؟ و مواردی از این دست.
بدنه مرور: توصیف بافت و مضامین
۱۶) اگر مرور کتاب در حوزه اندیشه و غیرداستانی باشد توصیف بافت و زمینه متن بسیار مهم است. مشخص کنید مسایل و موضوعات کتاب کدام است و خواننده چطور میتواند به آنها برسد. اگر مرور کتاب در حوزه ادبیات داستانی است توصیف شخصیتها و ساختار و مضامین متن بسیار مهم خواهد بود. معمولا گفته میشود که در مرور کتابهای داستانی بهتر است آخر داستان را لو ندهید.
۱۷) اگر محدودیت تعداد کلمه ندارید یا دستتان آنقدر بسته نیست، بهتر است در هر دو حوزه، غیرداستانی و داستانی، یک پاراگراف به هر یک از جنبههای مهم کتاب، که در بند چهاردهم اشاره شد، اختصاص دهید. اگر دستتان بسته است در حد چند جمله و گذرا به این جنبهها اشاره کنید.
۱۸) نقل قولهایی از کتاب بهعنوان نمونه در هر یک از بخشها بیاورید؛ ترجیحا با ذکر شماره صفحه. تجربه مرورخوانی به شما در نوشتن این بخش بسیار کمک خواهد کرد. سعی کنید نقلقولهایتان زیاد طولانی نباشد و از بافت متنتان بیرون نزد.
۱۹) در بدنه مرور زیاد اظهارنظر نکنید و صرفا به توصیف و تحلیل بپردازید. ارزیابی خودتان را در جمعبندی بیاورید.
جمعبندی: ارزیابی کتاب
۲۰) در جمعبندی از طرح موضوعات جدید پرهیز کنید.
۲۱) سعی کنید جمعبندیتان مثل مقدمهتان مختصر و مفید باشد. مهمترین نکات مرورتان را باید در این بخش بیاورید، و با احتیاط درباره کتاب اعلام نظر کنید.
۲۲) قبل از نوشتن جمعبندی از خود بپرسید: آیا این کتابی بود که به خوانندگان توصیه کنید؟ در اظهارنظر و ارزیابی از شتابزدگی و نیز هیجانزدگی بهشدت پرهیز کنید. بنا نیست مرورنویس به سوالی پاسخ دهد. لازم نیست مقصود نویسنده را از لابهلای سطور کتاب بیرون بکشید.
۲۳) در بیان نظر و ارزیابی خود به این موضوعات بپردازید: کتاب را پسندید یا نه، کدام بخش کتاب بهنظرتان مهم یا جذاب آمد، مخاطب کتاب چه کسانی هستند، کتاب در فهم چه موضوعاتی دست خواننده را میگیرد، این کتاب در کنار چه کتابهایی به روشنشدن چه مسئلهای کمک میکند، یا حتی اینکه اگر جای نویسنده بودید کدام بخش کتاب را تغییر میدادید یا چه بخشی را کموزیاد میکردید و موضوعاتی از این دست. همچنین به سبک و نقطهنظر نویسنده، و مضمون کتاب و عناصری بپردازید که کتاب را برجسته کرده است. اگر از ارزیابیتان مطمئن نیستید، سعی کنید نظر قطعی ندهید و به خواننده توضیح دهید که چرا به نظر قطعی نرسیدهاید.
۲۴) در صورت امکان اشاره کنید که چه مخاطبانی از این کتاب لذت نمیبرند. این نکته به مرورنویسان مبتدی توصیه نمیشود، چرا که تشخیص این موضوع نیازمند تجربه است.
۲۵) در جمعبندی و ارزیابی، اشاره به کتابهای مشابه میتواند کمک کند. مثلا: «اگر از مطالعه فلان کتاب لذت بردید، از این کتاب نیز لذت خواهید برد»، یا «اگر مطالعه فلان کتاب به فهم شما در بهمان چیز کمک کرد، این کتاب نیز کمک خواهد کرد»، یا «اگر موضوع فلان کتاب را پسندید، پس حتما این کتاب را هم میپسندید / این کتاب به دردتان نمیخورد». با این کار تجربه و سابقه مرورنویسی شما نیز مشخص میشود.
۲۶) هرگز ننویسید که «مطالعه این کتاب را توصیه میکنم / مطالعه این کتاب توصیه میشود». سعی کنید بهنحوی «مرور کتاب» را بنویسید و بخشهای مد نظرتان را برجسته کنید که خواننده بهطور غیرمستقیم متوجه توصیه شما به مطالعه این کتاب بشود.