ی٫ آذر ۴ام, ۱۴۰۳

خبرنگاران و رسانه

حاوی اخبار صنف خبرنگاران، اصحاب مطبوعات و رسانه‌های کشور

واگویه ای به بهانهٔ روز رسولان راستین رسانه

1 دقیقه خوانده شده
واگویه ای به بهانهٔ روز رسولان راستین رسانه

سکوت بود و سایه و سیاهی و خدا؛ در خلوت خلود تنها بود. بعد از آن به حکمِ “کُن فَیَکون” آسمان ها و زمین، جماد و نبات و حیوان و فرشته آفریده شدند و باز خدا تنها بود. آن گاه تنهایی اش را درعالم قِدَم و آیینه احدیًت و تماشاگه وحدت به نظاره نشست، اما این بار لبخندی زد و جلوه ای از جمال وجلال وحدات خویش را در عالم حدوث، به کثرت و تماشا گذاشت و آن گاه، انسان خبیر و کامل را که نوشندهٔ نور ناب “نفخت فیه من روحی” بود، از رایحه روح خویش به زیورخلقت آراست.


سپس آب و باد و خاک و آتش را در هم آمیخت تا جیوه آیینه اش گردد و روح روشنایی بخش “یخرجهم من الظلمات الی النور” را در آن دمید تانور تجلی گر ذاتش باشد و بدینسان به امر «إقرأ باسم ربک الذی خَلق» خواندن را سر آغاز فهمیدن کرد و به حکم حکمت «الّذی عَلّمَ بالقلم» نوشتن را مطلع طلوع نخستین خبر ساخت و آدمی به شرافت خواندن و نوشتن، کرامت ابدی یافت و با لطف لطیفه “هوالطیف الخبیر” به تاج آگاهی و صفت پادشاهی «نبأالعظیم» مفتخر گردید و با انوار متبرک “نون والقلم وما یسطرون” به خطه خبیری و مقام خلیفه اللهی راه یافت.

آن گاه از آدم تا خاتم را الفبای خبر آموخت و انوار آگاهی را خط به خط و صفحه به صفحه در خبرنامه های زبور و صُحُف و تورات و انجیل و قرآن کریم منتشر ساخت تا بشر ظلوم و جهول را با خورشید خبر و کلیم کامل کلمات روشنگرانه اش، از تیه تردید و تاریکی برهاند و به طور تعلیم و تربیت و سینای سعادت برساند.

بعد از آن اولیاء و صُلحا و حکما را پی در پی با صفت خبیری اش به تعلیم خبر برانگیخت تا اقلیم آگاهی، لحظه ای از اِرسال رُسُل و بشارات و اشارات خالی نمانَد و آدمی از سبزه زار تعلّم، به شوره زار تحجّر و تجاهل سقوط نکند.سپس از زبان عارفان قلمرو قول و قلم ، به آدمیان عطشناک فهم، خبر رسانی کرد که :

ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی
تا راهــرو نـباشی، کی را هبـر شوی؟

و بدینسان، خبر را مترادف «جان» خطاب کرد و آگاهی را مقصد و منزلت خاص بشر قرار داد تا جایگاه آن بر ناآگاهان معلوم گردد که انسان بی خبر، نه تنها تجسدی بیش نیست، بلکه بمصداق «اولئک کالانعام بَل هُم اضل» است. از همین روست که “بی خبران” دل های سنگینی دارند که حقایق را دریافت نمی کند و چشم های بی بصیرتی که نمی بیند و گوش های گل گرفته ای که حق را
نمی شنود. پس با این تعبیر، فرو مایه تر و پست تر از چهارپایان است، چه این که خبرداران اصالتِ خبر گفته اند:

جـان چه باشد جـــز خـبر در آزمون
هر را که افزون خبر، جانــش فزون
اقتضای جان چو ای دل آگهی است
هر که آگه تر بود جانش قوی است

و سال ها رفت و جراید جان بخش خبر، در جهان به جنبش درآمدند و خبرگان خطه خبر، پیوسته با مدد از صفت خبیری خداوند و با ادراک کلمه کلیمانه:
«مداد العلما افضل من دِماء الشُهدا»
گاه با جوهر جان و گاه با جوهر خون، خبرنگاران اقالیم عروج و بیدارگران عالم و آدم شدند تا رودخانه سیالِ آگاهی، بلادرنگ در جریان باشد و جان های تشنه کام را ازچشمه جوشان آگاهی و کوثر کثیرعلم و فهم که بواقع مرادف حقیقی آب حیات و خضر زلال جاودانگی است سیراب سازد.

اکنون آنان که در این خاکریز، با درک اصالت خبر و غایت هدفمند آگاهی در ارتباطند و به تاثیر شگفت و شگرف آن از عمق جان پی برده اند، به عنوان افسران جنگ نرم، جهادگرانه و پیشروانه در صف مجاهده ایستاده اند و با جسارت و شجاعت توأمان، چاووشان جبهه های حق بر علیه باطلند و سربازان شکوه و شکوفایی کشور، که قلم غیرت دردست ؛ پایِ قومِ قطاع الطریق و راهزن قافله عشق و عاطفه را در دعوت به پوچستان فتنه و فساد، قلندرانه قلم می کنند تا قلم به مُزدان کژ نگر و کژ نگار، مجال حضور در این پهنه پاک را پیدا نکنند، چه اینکه:

خصم رابه عرصه قلم ، مجـال نیست
عرصه قلـــم، مجـال قیل وقال نیست
پس قلنـــــــدرانه قَـــــــد عــــَلـــَم کنید
پــــایِ هـر قلــــم فــروش راقـــلم کنید

و آنان که دغدغه و دردمندی دین و دنیای مردم را دارند پیوسته بر خویش نهیب می زنند که:
نکند هر چه که داریم به یغما ببرند
از خدا بی خبران هستی ما را ببرند
نکند دغدغه مان صرف حوایج بشود
نام و نان نقـــــدترین سکّه رایج بشود
نکنــــد در پی این ســــکّه رایج برویم
یکشبه در صف صفیّن و خوارج برویم

کوتاه اینکه، مشغله و مشعله خبر، هرگز سکون وسکوت و شب و روز بر نمی تابد، زیرا لحظه ای بی خبری، مصادف است با مرگ ! مرگی که بی خبری مطلق است و انسان را به حیات حیوانی تنزل می دهد و سرنوشت “صُمً بُکمً عُمیً و هُم لایعقلون” را در پی دارد.پس، تا خدا هست، خبر و خبرنگار هم هست و این دریای خروشان،از تپش، نخواهد ایستاد چون طبق باورها و آموزه های آسمانی:
خبر آمد خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است

✍️مرتضی دهقان آزاد

واگویه ای به بهانهٔ روز رسولان راستین رسانه

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *