مژگان کشانی: خاطرات تلخ یا شیرین همه زیبا هستند
1 دقیقه خوانده شدهبه گزارش پایگاه خبری تحلیلی خبرنگاران و رسانه؛ پس حاصل این گفتوگوی اختصاصی و صمیمانه را با هم میخوانیم:
لطفاً به عنوان اولین سئوال از بیوگرافی خودتان برای مخاطبین این رسانه بگوئید:
مژگان کشانی، متولد ۱۳۸۴ دارای معلولیت جسمی حرکتی دو اندام، نویسندهی چهار کتاب (قلب یخی؛ قلب سنگی؛ قلب کاغذی و سینمای زندگی) شامل ژانرهای داستان کاریکلماتور فرامتن شعر نو که در همین راه توانستهام رتبه های استانی و کشوری را دریافت کنم. این رتبه ها شامل دو رتبهی دوم و سوم استانی شطرنج و رتبهی کشوری انشای نماز بوده و دیگری هم تقدیرنامه استانی به پاس شعرهای نو و یکی هم رتبه سوم کشوری در بخش فیلم و دیگری نیز شایستهی تقدیر در بخش ایدهی فیلم بوده است. همچنین یک گواهی کارت نویسندگی کشوری و پژوهشگر داستانی در سطح استانی و یک مصاحبه در رادیو اصفهان و یک رتبهی طراحی اینفوگرافیک و دو رتبهی دوم استانی در شب شعر اصفهان از جمله افتخاراتم در این عرصه بوده است. چهار گواهی ثبت آثار هم در سایت نویسندگان قلم سبز، گواهی و آخرین رتبهی بین المللی در مسابقات که انتشارات بابان آرت برگزار کرد و در آخر یک فیلم به بازیگری و نویسندگی (مژگان کشانی) ضبط شده است.
از چه زمانی به این رشته های هنری علاقمند شدید؟
از سال ۱۴۰۰ موقعی که اولین رتبه ی کشوری را در مدرسه جسمی حرکتی طه کسب کردم.
مشوق اصلی شما در این راه چه کسی بوده است؟
پدرم
آیا خانواده شما با فعالیت تان در رشته های هنری موافق بودند؟ اکنون چه طور؟
بله. از اوایل تا به الان موافق و مشوق و همراه من بودهاند.
از آثار مکتوب چاپ شدهتان برایمان بگوئید؟
کتاب قلب یخی شامل شانزده داستان کوتاه در راستای فرهنگ سازی بچههای کمتوان و بچههای کار و بچههای تک سرپرست بوده و کتاب قلب سنگی شامل جملات کاریکلاماتور؛ داستانهایی که سه خط هستند ولی عمق معنایی زیادی دارند و کتاب سینمای زندگی به صورت فرامتن به همراه توضیحات و مثال جملات طنز و آموزنده در خصوص نقطه اشتراک های دنیای سینما و زندگی بوده است و کتاب قلب کاغذی که شامل شعر نو و دلنوشته درباره روزهای مهم سال بوده و به سبک تقویم است.
هم اکنون کدام اثر یا آثاری را در دست اقدام دارید؟
سه مجموعهی دیگر دارم که بعد از کمی پردازش دوباره روی آنها اقدام به چاپ شدنشان خواهم کرد.
علاقمندان به هنر ادبیات چگونه میتوانند در این عرصه موفق شوند؟
با جمله ی بخوان و بخوان و بخوان، بنویس و بنویس و بنویس و هیچ گاه از نقد اصولی ناراحت نشوند و گارد نگیرند که این کارها در آخر چراغ روشن غرور را خاموش می کند.
آیا اثری بوده که بعد از خلقش از نگارش آن پشیمان شده باشید؟
شاید بعد از گذر زمان و خوانش دوباره اش به فکر ویرایش باشم ولی پشیمان، هرگز
کدام یک از آثارتان به دلتان نشسته است؟
از نظر تاثیرگذاری روی جوامع قلب یخی ولی مجموعهی سینمایی زندگی را دوست دارم.
از خاطرات تلخ و شیرین خودتان را در این عرصه برایمان بگویید؟
خاطرات تلخ یا شیرین همه زیبا هستند چون جنبه ی تجربه را به خود میگیرند. خاطره ی تلخی نبوده ولی این که مخاطبان تعجب و احساسات خودشان را نسبت به سن من و نوشته هایم با جملهی این آثار متعلق به تو نیست بیان میکنند برایم ناراحت کننده است. خاطرات شیرینی که در این مسیر تجربه کرده ام مسابقات و جشنواره ها و فیلم کوتاهی که به نویسندگی خودم به نام مرور ضبط شد بود.
سخن پایانی:
در آخر به عنوان یک نویسندهی دارای معلولیت میخواهم بگویم ما بچههای کم توان آدم فضایی نیستیم فقط کمی متفاوت آفریده شدهایم. مانند رنگ چشمان هر فرد که با فرد دیگری تفاوت دارد. پس جای ترحم و تمسخر و تعجبی درون زندگی ما جا ندارد.
خبرنگار: فرناز قنبری
لینک کوتاه: http://khabarnegaranvaresane.ir/?p=19593