مخاطبشناسی روزنامهها پل ارتباطی بین جامعه و دولت است
1 دقیقه خوانده شده
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خبرنگران و رسانه و به نقل از مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ روزنامه ایران چهارشنبه یکم بهمن در خصوص ضرورت تاسیس و انتشار روزنامه ایران و رویکرد رسانهها در ۱۴۰۰ به گفت وگو با محمد خدادی معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پرداخت و نوشت: امروزه رسانهها بهعنوان یکی از مهمترین ابزار آگاهی و اطلاعرسانی همگانی بهشمار میآیند که پیوسته و با سرعت، بهدلیل جایگاه و اهمیت کلیدی و براساس نیازمندی متقاضیان درحال گسترش و فراگیریاند. اما با این حال محمد خدادی، معاون امورمطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی معتقد است: «تأسیس یک روزنامه صرف داشتن محل نشر پیام نیست، بلکه تولید پیام و محتواست و مهمتر اینکه با بهره گرفتن از این محتوا، ایجاد فرصت شراکت جمعی بین مردم و دولت در توسعه کشوراست.»
بهنظر شما ضرورت انتشار روزنامه برای دولت چیست و آیا لازم است تا دولت هم روزنامه داشته باشد؟
بهنظرم امروز دیگرالزام به داشتن روزنامه برای دولت و حاکمیت با فراهم شدن ظرفیتهای متعدد برخط، مجازی و… و. برای همه دستگاهها و حتی مقامات رسمی در سطوح مختلف در قالب حقیقی و حقوقی مانند گذشته نیست. مهمتر از داشتن رسانه، تولید محتوای منجر به درک متقابل است. خب میدانید تأسیس روزنامه به گذشته برمیگردد. شهرداری و صداوسیما و حتی هلال احمر و… هم روزنامه برای خود راهاندازی کردند. همان زمان دستگاههای مختلف دانشکدههای تخصصی هم برای خود نشریه راهاندازی کردند. تقریباً به جایی رسید که هر وزارتخانه برای خود مراکز تفریحی – حتی درشمال ویلا -کلینیک پزشکی و… هم راهاندازی کردند.
در آن ایام منابع کشورزیاد شده بود و برداشت اینکه هر دستگاهی خودش همه چیز داشته باشد، غالب بود. اما امروز دقیقاً همین مراکز به مشکل جدی دستگاهها تبدیل شده است بههمین خاطر امروز دوران داشتن روزنامه، تلویزیون، کانال و غیره تمام شده الان موضوعی که مهم و مطرح است بحث تولید محتواست یعنی دولت باید بتواند پیام تولید کند نه اینکه صرفاً محل نشر پیام را ایجاد کند. لذا بیشتر از اینکه داشتن روزنامه برای دولت مهم باشد تولید پیام متناسب با نیاز شهروندان مهم است، تا بتواند با اطلاعرسانی فرصت شراکت جمعی را در جامعه برای اداره جامعه ایجاد کند چرا؟ چون دوران هواداری تمام شده است. لذا محتوای تبلیغی حذف و محتوای تبیینی جایگزین شود. امروز دوران شراکت است پس باید دید که چطور میتوان شراکت جمعی ایجاد کرد؟ با ارتباط مؤثر چگونه ارتباط جمعی مؤثر واقع میشود؟ موقعیکه پیام متناسب با مخاطب تولید شود و تبادل این پیام ارتباط مؤثر ایجاد کند. برای ایجاد این ارتباط چه کنیم؟ ساده است، زمانی که مخاطب احساس کند که سهم و نفع آن از همراهی با دولت معلوم و برای این مقصود، نقش یا وظیفهاش بهصورت شفاف مشخص شده آن هنگام شراکت بین مردم و دست اندرکاران صورت میگیرد؛ نمونهاش استفاده از کمربند ایمنی در کشور است.
به مردم گفته شد نقش شما بستن کمربند هنگام رانندگی است و بهره شما جلوگیری از مرگ هنگام تصادف است. الان چالشی بهعنوان نبستن کمربند ایمنی هنگام رانندگی نداریم. در شراکت باید از کلیگویی پرهیز کرد چون مردم موضوعات کلی را میدانند یعنی دولت باید از بحث شعار بیرون بیاید تا شعور مردم را تحریک کرده و بتواند با ارائه محتوای باور پذیر مردم را به قضاوت برساند و در نتیجه قضاوت، شهروندان را به یقین و یقین را به تصمیم برای اقدام و شراکت جمعی درجامعه مهیا کند. به اعتقاد من اولین کاری که دولت باید انجام دهد این است که به دستگاهها ابلاغ کند که صرف کارکرد تبلیغی و ارائه گزارش عملکرد منجر به شراکت مردم در اداره کشور نمیشود و بهدنبال کارکرد تبیینی باشند. بهنظرم دولت باید با واکاوی، حلقههای پنهان مورد سؤال مردم را پیدا کند وپاسخ به سؤالات مردم را در اولویت قراردهد یعنی یک همسانسازی بین آنچه مردم نمیبینند و میبینند ایجاد کند.
چون بسیاری از کارهای دولت تا تبیین نشود، دیده نمیشود. واقعیت این است که عملکرد دولت بسیار و بهصورت غیر قابل تصوری گسترده است و همه لایهها و… را در برمیگیرد و اگر بهصورتی ماهرانه تبیین نشود عملاً قسمتهای اصلی آن یعنی زیر ساختها و خدمات شبانه روزی و… تلاش صدها هزار نفر از ارکان دولت عملاً دیده نمیشود. مثلاً یک کلمه میگوییم تأمین کالای اساسی! حال این کالاهای اساسی چه تعداد است؟ چه اهمیتی دارد و… و تأمین آن در شرایط کرونا و محاصره صددرصدی و یک جنگ تمام عیار با شرایط عادی چه میزان فرق دارد تا بتواند انتظاراز دولت واقعی شود.
این وظیفه روزنامه ایران است که با تولید اطلاعات نه صرفاً انتشار دیدگاه مقامات بگوید که سادهترین موضوع در شرایط عادی، در شرایط بحران کرونا وجنگ اقتصادی بدترین بحران است و اکنون چه بوده چه شده و چگونه شده و با چه تلاشی، همتی، زحمتی و تدبیری واگر نمیشد چه رنجی به مردم تحمیل میشد که نشد. متأسفانه امروز غفلت ما نیز همین است چون فکر میکنیم با داشتن روزنامه و خبرگزاری وابزارهای رسانهای مشکل رسانهای ما حل میشود. در حالی که مشکل رسانهای دولت داشتن ابزاررسانهای نیست اگر چه درجای خودش میتواند مهم باشد اما برای رفع مشکل ارتباطی و اطلاعرسانی باید دنبال تولید محتوا و همکاری همه جانبه همه دستگاهها برویم که این همه با نقطه ضعف جدی روبهرو است.
با این توضیحاتی که دادید فکر میکنید وظیفه روزنامه دولت چیست؟ تبلیغ یا تبیین؟
اتفاقاً باید گفت که کارکرد تبلیغی بر ضد دولت تمام میشود؛ چون به اقناع نمیرسد و برداشت سطحی را ممکن میکند و دربسیاری موارد هم خودش ایجاد ابهام میکند مثلاً این آمار که میگویند ما نمیبینیم! درحالی که آمار را باید نشان داد و تبیین کرد که ماجرا چیست؟ چه بوده چه شده و برای چه شده و…
دلیلش هم این است که اگر دولت کارکردی ارتباطی داشته باشد و اطلاعرسانی را بهعنوان یک تخصص و اولویت بشناسد میتواند یک بستر خوب برای مدیریت و واقعی کردن انتظارات مردم ایجاد کند. به طور کلی مشکلی که در همه دستگاهها وجود دارد این است که به جای تولید پیام متناسب با سؤال و شبهه و ابهام دنبال محل انتشار دیدگاه مقامات میروند و این است که امروز میبینیم که هردستگاه و وزارتخانهای دهها سایت و نشریه و بولتن و… دارد. لذا داشتن روزنامه و هرامکان ارتباطی خوب است اما کافی نیست. بخش حداقلی ماجراست حداکثری مربوط به محتوا میشود.
بهنظر شما روزنامه رابطه دولت و مردم را چگونه باید تنظیم و مدیریت کند؟
روزنامه ایران باید یک رابطه دو سویه بین دولت و مردم ایجاد کند چرا که امروز یکی از کارهایی که روزنامه ها فراموش کردهاند مخاطب شناسی است که میتواند بهعنوان پل ارتباطی باشد بین جامعه و دولت. که اکنون بیشتر سخنان مسئولان به مردم منعکس میشود و کمتر سخنان مردم برای مسئولان در روزنامه منتشر میشود.
به اعتقاد من روزنامه باید پاسخ به تقاضا و سؤال باشد یعنی گاهی بیشتر از آنکه تبیین کند پاسخ به سؤالات مردم را در مورد اقدامات دولت بدهد. یا چهار لایه را در جامعه شناسایی کند و بعد پاسخ آنها را از دولت دریافت کند. یکی از این لایهها، شبهات و اطلاعات دو پهلو است یعنی میبینیم که یک وزارتخانه چیزی بیان میکند و وزارتخانه دیگر چیز دیگری، اینجاست که روزنامه میتواند بهعنوان پل ارتباطی شفافسازی کند و اطلاعات مستند را به مردم بدهد و نقد هم منتشر کند.
دوم اینکه به ابهامات پاسخ دهد چرا که گاهی بخشی از اطلاعات یک اقدام ارائه میشود ومردم دچار سر درگمی میشوند. از طرفی با جریان القایی مقابله کند جریانی که اساساً هدفش تخریب و تضعیف دولت است که بخش اصلی آن از خارج از کشور مدیریت میشود و بخشی هم در داخل از سوی مخالفان دولت. اما مهمتر از اینها باید در برابر شایعات پاسخگو باشد یعنی در فضای بیخبری که شایعه شکل میگیرد نقش فعال اطلاعرسانی داشته باشد؛ چه اشکالی دارد که روزنامه هر هفته ستونی را برای پاسخ به شایعات در خصوص دولت اختصاص دهد. امروز روزی است که باید شفاف به موضوع وارد شد یعنی نباید موضوعات را لای چند زرورق گذاشت و پوشاند بلکه باید اطلاعات سادهسازی و ارائه شود. از طرفی اطلاعات کوتاه و تبیینی باشد. متأسفانه امروز دستگاههای ما خاموش ولی رؤسای آنها روشن هستند که این یک اشکال است در حالیکه دستگاهها باید حلقههای اطلاعاتی را کامل و متناسب با مختصات موضوع منتشر کنند. بهنظر میرسد ما درباره دولت با یک بحران روبهرو هستیم. آن هم اختلال و اغتشاش اطلاعاتی. یعنی درباره یک موضوع چندین نفر حرف میزنند که فضا را مغشوش میکند و درباره موضوعی هم هیچ کس سخنی نمیگوید. در مواردی هم اختلال اطلاعاتی داریم یعنی در مورد یک موضوعی یک دستگاه میتواند ورود کند ولی دستگاه دیگر نمیتواند. روزنامه ایران هم دقیقاً باید روی این موضوعات کار کند.
در آستانه ورود به سال ۱۴۰۰ هستیم، فکر میکنید در دوره جدید روزنامه ایران باید در خصوص مخاطبان خود چه مختصات و ویژگی هایی داشته باشد؟
روزنامه ایران باید در درجه اول دنبال پاسخ به سؤال باشد آن هم پاسخ به سؤالات مردم در برابر دولت، یعنی بهترین دفاع از دولت تبیین اقدامات دولت است حتی کوچکترین اقدام میتواند امید را در مردم ایجاد یا تقویت کند. بتواند سؤالات مربوط به دولت را پاسخ دهد و با توجه به دسترسیهایی که در اختیار دارد بستر انتقال واقعیات جامعه به مسئولان را فراهم کند و حلقه مستقیم ارتباطی با کف خیابان باشد به همان میزان که از دولت به مردم اطلاعات میدهد بههمین میزان واقعیات جامعه را در دوقالب نشر و دیگری بهصورت مستقیم برای دولت ارسال کند. مهمتر از همه عهده دار کارکرد تبیینی دولت شود بویژه اقداماتی که نیاز به شراکت مردم دارد و از بدیهیات دوری کرده و حلقه پنهان اطلاعات را پیدا کند. باید فراموش نکنیم که امروز دوران انحصار به پایان رسیده و دوران انتشار است و خاصیت انتشار، انتخاب است بنابراین باید در برابر انتخاب مردم قرار گرفت و دراین میان تعادل ایجاد کرد و نقش بسیار تعیین کننده در آسیب شناسی ارتباط دولت و مردم ایفا نماید.
با توجه به وضعیت کنونی رسانهها و مطبوعات در کشور، آینده رسانهها را چگونه ارزیابی میکنید؟
امروز علاوه بر اینکه ثانیه به ثانیه قدرت رسانهها افزایش مییابد، نیازمردم به رسانه هم بیشتر میشود. رسانهها امروز زوایا وجای خالی مردم را پیدا میکنند. امروز میبینید که موبایل یکی از وسایل ثابتی است که مدام همراه هرانسان و جزئی از وجود هر فرد شده است. در واقع جریان اطلاعات یک لایه در هم تنیده و چسبندهای با ماهیت وجودی هر انسان ایجاد کرده که باعث ایجاد فرصت ها و دسترسیهای بیشتری شده است. بنابراین نیاز امروز مردم بیشتر شده که رسانهها باید مطابق با آن پیش بروند در غیر این صورت بیاثر و چه بسا گاهی بر ضد خود عمل خواهند کرد.
ارزیابی شما بهعنوان فردی که سالها درحوزه مطبوعات و خبرگزاریها فعالیت داشته از حضور شبکههای مجازی و تأثیر آنها بر کارکرد رسانهها چیست؟
شبکه های اجتماعی حلقه تکمیلی و بخشی ازرسانهها هستند چون نمیتوان آنها را مقابل و بیرون از رسانه در نظر گرفت. بهعبارتی شبکههای اجتماعی رقیب رسانهها نیستند بلکه شریک آنها هستند، اما با یک تقسیم کارمشخص. جریان شبکههای اجتماعی تبدیل به قدرت بیبدیل رسانه ها در دنیا شده است که باید ما آنها را بپذیریم. اما باید حواسمان باشد که پیشرفت فناوری سریعتر از پیشرفت در تولید محتوا است و گاهی موجب برداشت غلط نیز میشود درحالی که واقعیت ارزشمند جریان تبادل اطلاعات که حتی بشر در خواب هم نمیدید امروز فرصتی برای حل بسیاری ازمشکلات شده است پس نیمه خالی لیوان یعنی تولید محتوای مؤثر و مفید را پر کنیم نه بهدلیل عدم شناخت فکر کنیم که به جای پر کردن نیمه خالی میتوان این لیوان را نادیده انگاشت.