دل نوشته یک خبرنگار برای خواهر افسر شهید ناجا
1 دقیقه خوانده شدهاینکه میلاد با گلوله خارج شده از سلاح سارقان به شهادت رسیده باشد یا اینکه با گلوله خارج شده از اسلحه همکارش، تفاوتی در جای خالیاش در کنار یکی یکدونه خواهرش ندارد
من برادر ندارم، اما میتوانم حدس بزنم برادر داشتن چه حس غروری در یک دختر ایجاد میکند، همیشه دلت گرم هست که هرچیزی هم که بشود، داداشم هست، تنها با گوش دادن به روضههای حضرت زینب (س) و اباعبدالله (ع) میتوان درک کرد بین خواهر و برادر چه رابطه عمیق احساسی وجود دارد و بعد از نبود برادر، خواهر هر چقدر هم که قوی باشد اما میشکند.
حالا فکر کنید این دختر، تنها یک برادر دارد، برادرش هم پلیس است و نماد اقتدار و تکیهگاهی، یک پلیس دلیر و تنومند و زیرک، یک افسر تجسس؛ اما درست وقتی که خوابیدهای تا داداش میلاد برای سحر به خانه بیاید، فرماندهان داداش خبر شهادتش را برایت میآورند.
دیگر برادری نیست که دست خواهر را بگیرد و به پارک برود، برادری نیست که سر به سر خواهر بگذارد تا غم خواهر فراموش شود، برادری نیست که خواهر برایش چادر بپوشد و او قربان صدقه قد و بالایش برود، برادری نیست تا بعد از هیاتها بماند تا خواهر را به خانه ببرد، برادری نیست که نیست که نیست که نیست.
غرور خواهر میلاد شکسته است، کمرش خم شده و در جوانی داغ برادر دیده است، داغ برادری که نماز اول وقتش قضا نمیشد و همیشه به یاد خدا بود و سعی میکرد موفق ترین افسر تجسس باشد.
این دختر حالا باید انقدر قوی باشد که برای خانواده هم دختری کند و هم جای خالی داداش میلاد را پر کند.
من یکی دوبار در عملیاتها شهید خسروی را دیده بودم و تصویرش در ذهنم خیلی شفاف و واضح نیست، خواهرش را که اصلا ندیدهام اما با دیدن این عکس جگرم صدبار خون شد و از عمق سینه آه کشیدم.
گیریم که گلوله اسلحه سارقان به سَرِ میلاد برخورد نکرده باشد، اما وجود منحوس آنها بوده که این عملیات و تیراندازی شکل گرفته است، آنها شلیک کردند و دست به اسلحه بردند تا نتیجهاش تیری رها شده از سلاحی شود که این برادر را برای همیشه از خواهرش بگیرد.
پ.ن: یادآوری کنم که معتقدم فردی که چه عمد و چه غیرعمد سبب شهادت میلاد شده است باید مشخص شود و به سزای اعمالش حتی عمل سهویاش برسد.