ج٫ اردیبهشت ۱۹ام, ۱۴۰۴

خبرنگاران و رسانه

حاوی اخبار صنف خبرنگاران، اصحاب مطبوعات و رسانه‌های کشور

خبرنگار بندرعباس: کم آوردم

1 دقیقه خوانده شده
آوار برداری در منطقه حادثه دیده بندر شهید رجایی هر لحظه ممکن است آغاز شود، جایی که همیشه افزایش آمار رونق اقتصادی را مخابره می‌کرد امروز احتمالا شاهد افزایش شمار جانباختگان خواهد بود اما خبرنگار ایرنا در بندرعباس که باید گزارش تعداد جانباختگان حادثه بندر را مخابره کند، کم آورده و می‌گوید کاش این آمار راکد بماند.
خبرنگار بندرعباس: کم آوردم

آوار برداری در منطقه حادثه دیده بندر شهید رجایی هر لحظه ممکن است آغاز شود، جایی که همیشه افزایش آمار رونق اقتصادی را مخابره می‌کرد امروز احتمالا شاهد افزایش شمار جانباختگان خواهد بود اما خبرنگار ایرنا در بندرعباس که باید گزارش تعداد جانباختگان حادثه بندر را مخابره کند، کم آورده و می‌گوید کاش این آمار راکد بماند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خبرنگاران و رسانه و به نقل از خبرنگار ایرنا؛ چهارمین روز از حادثه ناگوار بندرشهید رجایی است، آتش مهار و خاموش شده و مرحله لکه گیری و پاکسازی منطقه در حال انجام است، همراه با دیگر اعضای تیم خبری ایرنای هرمزگان ۲ روز گذشته را از ابتدای صبح برای انعکاس اخبار حادثه در این بندر بودیم امروز نیز قرار بود ساعت پنج و نیم صبح آماده و رهسپار بندر شهید رجایی شویم اما شرایطی پیش آمد که این سفر به تاخیر افتاد…

شب گذشته حدود ساعت ۱۲:۰۰ رییس مرکز هرمزگان گفت که فردا آماده باشیم زودتر به بندرشهید رجایی برویم؛ و من کلی چانه زدم و بهانه آوردم که ساعت حرکت را عقب بیاندازیم و در نهایت بر سر ساعت پنج و نیم به توافق رسیدیم.

صبح زود، زمانی که آماده سفر شدم و گوشی را چک کردم دیدم رئیس مرکز پیام داده که شما استراحت کنید سفر به بندر شهید رجایی با تاخیر انجام می‌شود! با پیگیری موضوع، متوجه شدم این مسئول ایرنا به‌دلیل داشتن روحیه خبرنگاری، صبر کردن تا صبح در این شرایط بحرانی را کاری بیهوده دانسته و خود به تنهایی عازم منطقه حادثه دیده شده و اخبار اولیه را تهیه کرده و پس از آن مستقیم به خبرگزاری برگشته است.

سریع خود را به خبرگزاری رساندم و جویای شرایط حاکم بر منطقه حادثه دیده بندر شهید رجایی شدم، از صحبت‌های بهشتیان فهمیدم که احتمالا از عصر امروز مرحله آواربرداری آغاز خواهد شد و باید برای انعکاس اخبار مربوط به این مرحله، راهی محل حادثه شوم.

الان بیش از چهار ساعت است که با خودم کلنجار می‌روم اما پای رفتن به منطقه را ندارم، ۲ روز گذشته را پا به پای تیم‌های آتش‌نشانی در منطقه بودم، آتش، گرمای کانتینرها، دود غلیط، احتمال منفجر شدن هر لحظه یک یا چند کانتینر را از نزدیک دیدم و لمس کردم. حتی زمانی که آتش‌نشنان برای حفظ امنیت خودم تاکید داشتند از منطقه خارج شوم را با گفتن “خون من که از شما رنگین‌تر نیست و اگر برای شما اتفاقی بیافتد من هم با شما خواهم بود” یا اینکه ” قول می‌دهم همراه شما باشم و خودسرانه جلوتر نروم” اصرار بر ماندن در منطقه را داشتم اما امروز که دیگر خبری از احتمال خطر و آتش مانند روزهای گذشته نبود چرا نمی‌توانم خود را برای رفتن راضی کنم!

با هر شگردی که در زندگی بلد بودم سعی کردم از زیر بار ر فتن به محل حادثه شانه خالی کنم اما بهشتیان قانع نشد و دلیل اصلی آن را پرسید و در نهایت گفت: “یک گزارش از سه روز حضور در منطقه آماده کن”.! هر چه سعی کردم فکرم را جمع و گزارش را آماده کنم دیدم نمی‌شود پس شروع به نوشتن این مطلب کردم.

برای هر کسی که بهانه بیاورم اما خودم را که نمی‌توانم گول بزنم، برای نخستین بار در طول حرفه خبرنگاری‌ام، مادر بودن به خبرنگار بودنم غلبه کرد و هیچ گاه چنین احساسی نسبت به سوژه‌های خبری خود نداشتم.

با خود می‌گویم بروم چه تصاویر و فیلم‌هایی بگیرم! از آوارهایی که برداشته می‌شود و هر لحظه امکان دارد جگرگوشه مادری داغدار یا امیدِ زندگی کودکی بیرون کشیده شود. روایتگری این حادثه شاید حرفه خبرنگاری باشد اما یک روزهایی ما خبرنگاران نیز نمی‌توانیم، و گاهی مواقع در حرفه خود درمانده و ناتوان می‌شویم.یک روزهایی ما خبرنگاران نیز نمی‌توانیم و گاهی مواقع در حرفه خود درمانده و ناتوان می‌شویم .

برای خبرنگاری که بندر شهید رجایی برایش همیشه جایگاه افزایش آمارهای رشد و توسعه اقتصادی کشور بود، امروز از اینکه شاهد افزایش احتمالی آمار جانبخاتگان باشد، غیرقابل هضم و بسیار دردناک است. آماری که هر کدام از آنها جگر مادر داغداری را آتش و مُهر یتیمی را بر پیشانی کودکی خواهد زد. این آمار، آخرین نوع آمار دهی است که از بندرشهید رجایی به عنوان دروازه اقتصادی کشور می توان انتظار داشت.

چگونه می‌توانم به منطقه‌ای بروم که هر لحظه از تصویرسازی آن می‌تواند داغ بزرگی بر دل مادری بگذارد.

بنابراین اعتراف می‌کنم برای نخستین بار در طول حرفه خبرنگاری کم آوردم! امروز پیش از آنکه یک خبرنگار باشم یک مادرم و با تمامی مادران داغدار این حادثه درد می‌کشم، برای اولین بار در حرفه خبرنگاری فقط آرزوی راکد شدن یک آمار را دارم، آماری که دیگر اضافه نشود و افزایش نداشته باشد…

کاش می‌شد بجای نگارش این مطلب، گزارش عملکرد بندر شهید رجایی را که شنبه (روز حادثه) ساعت ۱۱ ظهر اطلاعات و آمار آن را از مدیر روابط عمومی بندر شهید رجایی گرفته بودم را تنظیم می‌کردم…

لینک کوتاه: http://khabarnegaranvaresane.ir/?p=20239

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *