خاطرات خدادی از خبرنگاری تا مدیر عاملی در ایرنا
1 دقیقه خوانده شدهبه گزارش پایگاه خبری تحلیلی خبرنگاران و رسانه و به نقل از ایرنا؛ او از وقتی می گوید که به توصیه کمال خرازی مدیر عامل وقت ایرنا در دهه ۶۰ به ایرنا رفت و کار خبرنگاری را آغاز کرد. ماموریت به عنوان رییس دفتر ایرنا در هند، از پوشش خبری ترور راجیو گاندی نخست وزیر وقت این کشور و از تحول سیستم ایرنا از تلکس های پیر و فرسوده به مودم های اینترنتی صحبت می کند، تجربیاتش به عنوان مدیرعامل ایرنا را بیان می کند و … متن زیر حاصل مصاحبه ای ۴ ساعته با وی است:
ایرنا: چگونه وارد ایرنا شدید؟
خدادی: من پیش از ورود به ایرنا در تبلیغات و بخش رسانهای سپاه بودم. از آنجا آقای کمال خرازی مدیرعامل ایرنا و رییس ستاد تبلیغات جنگ را میشناختم . اما من تحلیلم این بود که تا جنگ هست باید در خط مقدم مقابله با اشغال خاک کشور بود. من مدیرکل بخش ارتش و سپاه در نخست وزیری بودم و مسوول دبیرخانه ستاد مرکزی پشتیبانی جنگ.
تا این که مهندس موسوی نخست وزیر، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح شد و آقای فیروزآبادی جانشین او. آقای فیروزآبادی ماموریت هماهنگی و راه اندازی ستاد کل را به من واگذار کرد و من هم ساختمان را از ستاد مشترک ارتش تحویل گرفتم. با استقرار در آنجا هماهنگی لازم را انجام دادم، تا قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل پذیرفته و جنگ تمام شد.
با پایان جنگ انگیزه اصلی من برای بودن در محیط سپاه تغییر کرد. باور من این بود که باید به کار تخصصی بپردازم. آن موقع دکتر خرازی به من پیشنهاد کار رسانه ای در ایرنا را داد که پذیرفتم و به این رسانه منتقل شدم.
رد پیشنهاد خرازی
ایرنا: در پاییز ۶۸؟
خدادی: وقتی به ایرنا آمدم آقای خرازی به من پیشنهاد کارهای مدیریتی داد که سابقه کارش را داشتم ولی من به او گفتم میخواهم خبرنگار شوم. گفت یعنی چه؟ گفتم میخواهم کار یاد بگیرم. گفت واقعا؟ گفتم بله و رفتم پیش آقای وطن دوست. گفتم هرکاری که هر فرد در ایرنا میآید انجام میدهد، من هم انجام می دهم. گفت واقعا نظرت این است؟ گفتم بله.
ایرنا: سمت آقای وطن دوست چه بود؟
خدادی: ایشان مدیر آموزش و طرح و برنامه ایرنا بود. دو امتحان از من گرفت. یک امتحان خبرنویسی و یک امتحان معلومات عمومی. به من گفت نتیجه دو امتحان خوب است و برو اتاق خبر. در اتاق خبر مرا معرفی کرد به آقای بهمن کمیلیزاده سردبیر گروه اقتصادی. آقای کمیلیزاده در گوش من گفت من شنیدم شما از مدیران ارشد در نخست وزیری بوده اید ناراحت نمی شوید که یک خانم به شما آموزش دهد ؟ گفتم آقا من اینجا خبرنگارم. میخواستم بمانم که در همان رده میماندم.
خانم شغفی خبرنگار گروه اقتصادی را برای آموزش معرفی کرد و ایشان شروع کرد هرم وارونه را به من درس دادن. او بود و خانم عمرانی و آقای علی واحدی و آقای صالحی. من آنجا شروع کردم به برنامه خبری رفتن. همراه خبرنگاران گروه اقتصادی به برنامه می رفتم. آنها برای خودشان گزارش تهیه میکردند، من هم تهیه میکردم و به کمیلیزاده ارایه می کردم. میگفت این غلط است، آن خوب است و من پاره میکردم می ریختم دور. استفاده که نمی شد، زیرا من خبرنویس بودم نه خبرنگار.
آن موقع در ایرنا حتما باید کار آموزی می کردی آن هم در صحنه نه فقط در کلاس و کارکرد مهارتی از کف میدان تولید خبر شروع می شد. بعد برای کارورزی رفتم گروه های سیاسی و ورزشی. آن موقع این کار را میکردند برای اینکه یک خبرنگار ورزیده شود او را به همه گروهها میفرستادند. یک سالی طول کشید تا یک سری از دفاتر خارجی خالی شد. به من گفتند شما هم میتوانی با توجه به شرایط، سابقه و سنوات به یکی از دفاتر اعزام شوید.
طالب هند!
ایرنا: شناخت دکتر خرازی از شما هم در این پیشرفت مؤثر بود؟
خدادی: بله. دکتر خرازی سابقه طولانی مدیریتی و تجربه و ظرفیت من را می شناخت و دنبال جذب نیروی جوان به عنوان سرمایه ایرنا بود. علاوه بر آن می دانست که من سابقه مدیریتی و اشراف سیاسی کامل دارم و جریانات سیاسی را میشناسم. به من دفتر آرژانتین را پیشنهاد کردند. من به آقای کمیلی زاده گفتم اگر دفتر یک کشور انگلیسی زبان باشد بیشتر راغب هستم . گفتند هند میروی؟ گفتم بله.
هند هم خیلی طالب نداشت آن موقع. همه دوست داشتند بروند آلمان و انگلیس . دوباره از من امتحان مصاحبه حضوری، گزارشنویسی، خبرنویسی و جمعبندی خبر گرفتند بعد گفتند باید امتحان تلکس بدهید. آن موقع امتحان تلکس هم این بود که باید چند ثانیه با چشمان بسته تلکس تایپ میکردید. همه را قبول شدم..
دفتر دهلی خیلی ضعیف بود. یک خاطره دارم از بهمن کمیلیزاده. آن موقع من جوان بودم و نگران از این که رفتن به هند با مختصات این کشور که مشکلات آب و هوا و زیر ساخت و مریضی و ..دارد، نکند موفق نشوم. تازه شنیده بودم که احمد خادم المله یک دوره رفته بود دفتر دهلی و مریض شده و برگشته است. این نگرانی من را تشدید می کرد. کمیلی زاده به من گفت وضع فعلی دفتر دهلی منفی ۵۰ است تو صفری. یعنی برو دهلی، این دفتر ۵۰ درجه رشد می کند. نگران نباش.
دهلی که رفتم دیدم عجب جای سختی است. چون دفتر دهلی زیرساخت نداشت. برق هم مرتب قطع می شد و مشکلات محیطی عجیب و غریب بود و هیج امکان قابل توجهی که بشود کار کنیم، نداشت. کارش هم با تلکس بود. برق که قطع می شد همه چیز در گرمای دهلی قطع می شد آب و …
علاوه بر آن، تلفن هم باید از طریق مرکز تلفن می گرفتی تازه هزینه بسیار بسیار سنگین داشت . ما در دفتر دهلی یک تلکس نقطه به نقطه داشتیم بین دهلی و لندن و تهران. یک تلکس شمارهگیر داشتیم.
دشواری های تلکس و کودتا
ایرنا: یعنی شیوه خبررسانیتان تلکسی بود؟
خدادی: بله، تلکسی بود و خیلی هم سخت. بعد هم دو تلکس ورودی داشت: خبرگزاری پی تی آی (PTI) و خبرگزاری یو.ان. آی. (UNI) که این هم روی کاغذ پرینت می شد . این تلکس ها از دفاتر خبرگزاری پی تی آی و خبرگزاری یوان آی هند می آمد. خیلی سخت بود. به همین دلیل من خیلی تلاش کردم زبان انگلیسی یاد بگیرم. شب و روز زبان انگلیسی میخواندم.
ایرنا: زبان انگلیسی را در هند یاد گرفتید؟
خدادی: نه. یک سال قبل از اعزام خواندن زبان را شروع کردم و تقریبا به سطح قابل توجهی رسیده بودم چون انگیزه هم داشتیم. من شب ها تا سه صبح زبان میخواندم. تکستهای تلکسهای رویترز و …. را میبردم خانه روی آن کار میکردم. من تئوریام این بود نباید در دفتر نشست و باید بیرون رفت. به کشمیر، آسام، گواتی، بمبئی، مدرس، بنگلور و…. رفتم. برای تهیه خبر گزارش و عکس. ساختمان دفتر ایرنا را هم عوض کردم. در تمام این ایالات رابط خبر گرفتم. اینها را به دهلی دعوت کردم ، همه را کنار هم نشاندم، شبکه درست کردم که اینها بروند برای ایرنا کار تولیدی کنند.
در دهلی شروع کردم روی گزارش تصویری کار کردن و بعد هم رفتن پیش این رسانهها. با پی تی آی، یو ان آی، هندوستان تایمز و تایمز آو ایندیا. رفت و آمد می کردم. از منابع خبری آنها برای تولید خبر استفاده می کردم. بخش انگلیسی دفتر را راه انداختم تا ما به زبان انگلیسی خبر به تهران بدهیم. چون برای ایرنا خبرنگار گرفته بودیم، منبع خبر خودمان میشدیم، این خودش فرصتی بود برای پیشرفت ایرنا. یک دوره آموزشی برای خبرنگاران محلی دفتر گذاشتم و به نوعی عملا کار عکس را شروع کردم. دوربین خریدم و کار عکس را شروع کردم و عکسها را به تهران میفرستادم.
اولین سمینار نمایندگیها که در تهران برگزار شد یک سفر رفتم سرینگر. وارد شدن من به سرینگر، مرکز ایالت کشمیر مصادف شد با دزدیدن دختر وزیر کشور سرینگر و برقراری حکومت نظامی در این ایالت. ما وارد سرینگر که شدیم با آقای کاظمی که خبرنگار محلی ایرنا بود، رفتم. البته همه میگفتند نرو، خیلی خطرناک است، اما من مصمم بودم برای کار خبری در صحنه خبر حاضر شوم . وارد آنجا شدیم دیدیم تمام شهر به فاصله یک متر، یک متر سرباز ایستاده. خیلی وضع عجیب و غریبی بود. رفتیم مقابل هتل اوبروی، تنها هتل پنج ستاره سرینگر. در آن قفل بود. در زدیم، یکی با شمع آمد گفت هتل تعطیل است، حکومت نظامی است. گفتیم ما ایرانی هستیم و آمدیم، نیم ساعت دیگر هم حکومت نظامی میشود میمانیم در خیابان. گفت باشد بیایید داخل. ما رفتیم در یک هتل پنج ستاره با ده طبقه بدون مسافر. در یک اتاقی را باز کرد، گفت بروید در این اتاق باشید شام هم بیایید همینجا هرچه من میخورم شما هم بخورید. در آن سفر من با خیلیها ملاقات کردم از جمله با رهبر جبهه آزادیبخش جامو و کشمیر که جنبش مخفی در کشمیر هند بود و عملا کار نظامی می کرد و خیلی از رهبران مسلمانان را هم ملاقات کردم هم مصاحبه گرفتم. در نهایت فردی به نام نظامالدین را به عنوان خبرنگار خودمان در سرینگر گرفتیم. بعد هم با مصیبتی برگشتیم به دهلی.
ترور راجیوگاندی
ایرنا: درباره فعالیت های تصویری دفتر ایرنا در دهلی توضیح دهید.
خدادی: کار عکس خیلی مهم بود. من عکس ها را با مسافر میفرستادم تهران. چون دستگاه فوتوسنتر دفتر کار نمیکرد. خط تلفن خیلی خراب و ضعیف و عملا غیر قابل استفاده برای ارسال عکس بود . آن موقع هم که فقط تلکس بود. یک فوتوسنتر بود که هرکاری کردم راه نیفتاد.
ایرنا: این اقدامات از تهران به دفتر دهلی ابلاغ می شد یا خودتان پیگیری می کردید؟
خدادی: علاقه خود من بود. یک اتاق بود. تمام خبرها را موضوعی دستهبندی کردم که رفرنس بگیریم برای سابقه خبر. مثلا گزارشی نوشتم درباره یک عروسی در هند که نفری پنج هزار دلار خرج هر مهمان شده بود. این گزارش ابتدا در ایرنا و سپس در روزنامه اطلاعات و … چاپ شد که فاصله فقر و غنا دراین کشور را می رساند. در دو حادثه مهم در دهلی بودم، یکی ترور راجیو گاندی نخست وزیر بود که خبرش را ما زودتر از فرانس پرس دادیم، آقای الماسی آن موقع مسوول امور نمایندگی ها در تهران بود و با تلکس از من تشکر و تقدیر کتبی کرد. که خیلی برایم مهم بود این خبر را بر حسب یک حادثه گرفتیم و ما هم سریع به تهران دادیم.
ایرنا: آن اتفاق چه بود؟
خدادی: من در هفت نقطه هند رابط خبر گرفته بودم که یکی شان در جنوب هند بود و با تلفن زنگ زد گفت الان اینجا راجیو گاندی را کشتند. آن موقع هم که شبکه مجازی و اینها نبود که سریع خبر را انتقال دهد.
ایرنا: البته رسانههای دیگر زودتر دادند چون مشهور نیست که ایرنا این خبر را زودتر داده باشد؟
خدادی: ایرنا خبر را در خروجی بین الملل استفاده نکردند که مشخص شود ما زودتر ارسال کرده ایم. فقط روی خط فارسی که تلکس مطبوعات مشهور بود ارسال کرده بودند.
ایرنا: مثلا رویترز و دیگر خبرگزاری های بین المللی ممکن است زودتر داده باشند؟
خدادی: نمی دانم ولی ما از فرانس پرس زودتر داده بودیم. چون تهران سوال کرد مطمئن هستی؟ گفتم بله. گفت پس چرا هیچ خبرگزاری نداده است که بعد از اینکه خبر ما استفاده شد آنها هم خبر را ارسال کردند. البته فرانس پرس مشهور بود به سرعت. در آن ایام. رویترز مشهور بود به پوشش گسترده اخبار مالی و نفت . التبه من هم خبر را با تلکس ندادم، چون باید البته تایپ و سپس از طریق لندن به تهران ارسال می شد که زمان زیادی می برد – تلفنی دادم به تهران و گفتم موثق است.
سمینار رابطین خبر
ایرنا: چند سال در دفتر دهلی بودید؟
خدادی: چهار سال. از اوایل ۶۹ تا ۷۲ تقریبا. در چهار سالی که من هند بودم فکس تازه آمده بود. یعنی کل تحول تکنولوژی در حوزه وسایل ارتباطی در چهار سال شده بود اختراع فکس. یک روز آقای وردینژاد مدیرعامل ایرنا با آقای نصرت که مدیر بینالملل بود به دهلی آمد. آنها آمدند آنجا من یک سمینار رابطین خبر برگزار کردم .هر رابطی هم از ایالت خودش گزارش داد.
ایرنا: رابطین فارسی بلد بودند؟
خدادی: خیر. به انگلیسی صحبت می کردند و خودم برایشان ترجمه می کردم. یکی دیگر از کارهایم تهیه بولتن در موضوعات مختلف بود. در اولین سمینار رؤسای خبرگزاری هم من یک سری آلبوم عکس از سرینگر آوردم. یک بولتن با خودم آوردم به تمام همکاران دفاتر دادم . این بولتن راجع به مطبوعات هند بود. بالاخره چهار سال دهلی خیلی برای من سازنده بود. به دلیل سفرهایی که کردم، مناسبتها و پوشش خبری و مصاحبه اختصاصیها، رفت و آمدها.
در هند گستردهای که شما میبینید همهی ابعاد زندگی را در بر می گیرد. در حالی که در اروپا شما فقط یک بعد را میبینی و آن رفاه است. در اروپا فقر را نمیبینید و فقط پیشرفت را میبینید. در هند هم پیشرفت را میبینید، هم فقر را میبینید.
سرزمین فقر و ثروت
ایرنا: این دوره، چه تأثیری در ذهنیت و نگاه شما داشت؟
خدادی: کلا مرا از این رو به آن رو کرد. در هند گستردهای که شما میبینید همهی ابعاد زندگی را در بر می گیرد. در حالی که در اروپا شما فقط یک بعد را میبینی و آن رفاه است. در اروپا فقر را نمیبینید و فقط پیشرفت را میبینید. در هند هم پیشرفت را میبینید، هم فقر را میبینید. به لحاظ شخصیتی هم ذهن تو نسبت به یک دنیای متفاوتی باز میشود. دنیا را محصور در آن ساختمان خودت نمیبینی. بماند که جریان رسانهای در هند یک جریان بسیار پویاست، با حداقل امکانات بیشترین بهرهبرداری را میکند. قدرتشان هم تولید محتواست. روزنامه هندوستان تایمز دو روز در سال تعطیل است، روزهای شنبه و یکشنبه هم صفحاتش دو برابر میشود. ستون نویس هایش هم اصلا ربطی به بقیه نویسندهها ندارند. مثلا یک آقایی که قائم مقام وزیر خارجه هند و بازنشست شده بود، هفتهای یک مقاله میداد، این مقاله آن قدر ارزش داشت هر هفته یک خبر میشد برای ما. چون اطلاعات و دادهای که داشت متفاوت و پر محتوا بود.
ایرنا: در آن چهار سالی که بودید نشریهای در هند بود که تعطیل شود یا توقیف شود؟
خدادی: نشریه تعطیل میشد. در سرینگر این اتفاق میافتاد به دلیل درگیری امنیتی که بین رسانههای هند بود. چون محیط سرینگر امنیتی بود، آنجا همه نوع اتفاقی میافتاد، در کشمیر هند همه نوع اتفاقی میافتاد. از تعطیلی دانشگاه و مدرسه گرفته تا تعطیل شدن نشریه و دستگیری و شکنجه و در سایر مناطق هند هم همین اتفاق می افتاد.
آن زمان نشریات هم تعداد محدودی و عمدتا برای سرمایهدارهای هند بودند. آدمهای عادی که نمیتوانستند نشریه داشته باشند. کمپانیها و کارتلهای بزرگ هندی سرمایه گذار نشریات گردن کلفت هند بودند.
بزرگترین دموکر اسی دنیا
ایرنا: با توجه به سابقه فعالیت خبری شما در هند، نظر شما درباره این که میگویند هند بزرگترین دموکراسی دنیاست، در حوزه رسانه چیست؟
خدادی: مردم در هند، به یک کف زندگی رضایت دارند و ادعایشان هم به همین مقدار است. این باعث شده که صبرشان و دایره تحملشان و پذیرششان هم همان قدر بالا میرود. یک پزشک در هند یک موتور وسپا سوار میشود و کار طبابت می کند . فقط یک علامت صلیب جلوی موتورش است، والسلام. این دایره تحمل و صبر خیلی روحیه مرا تغییر داد که چقدر این انسانها که به قول معروف مطالبهشان کم است، با حداقل زندگی میکنند و بهترین تولیدات را هم ارائه میدهند و این در همهی قشرهای هند عمومیت دارد.
برگشت به ایران
ایرنا: پس از پایان ماموریت در هند شرایط کاری شما چگونه شد؟
خدادی: آقای وردینژاد مدیرعامل و آقای نصرت مدیرکل بخش بین الملل ایرنا با یک هیأت به هند آمده بودند که سمینار ما را دیدند و کارهایی را که من کرده بودم، دیدند. احتمالا از قبل هم تحقیق کرده بودند. به نظرم حضور در هند این موضوع را تایید کرد که من توانایی اداره بخش بین الملل ایرنا را دارم .
ایرنا: در همان هند به شما گفتند؟
خدادی: در همان هند به من گفتند بلند شو بیا تهران. آقای وردینژاد گفت با تو کار دارم. شما بلافاصله بیا.
من هم زندگیام همان جا پهن بود، پایان مأموریت هم برایم نزده بودند، خانواده ام هم تابستان آمده بودند ایران. رفتم آنجا گفت تو مسوولیت مدیر بینالملل ایرنا را به عهده بگیر. گفتم من اصلا خانه و زندگیام آنجاست، یخچالم را هم خالی نکردم. گفت باشد حالا بیا مسئولیت را به عهده بگیر، آنجا هم میشود یکی از دفاتر زیر مجموعهات. یکی را انتخاب کن بگذار. برو زندگیات را جمع کن بیا. به این ترتیب مدیر بینالملل ایرنا شدم.
ایرنا: جای آقای نصرت آمدید. آقای نصرت رفت سازمان ملل؟
خدادی: بله با آقای کمال خرازی رفت سازمان ملل. بزرگترین مشکل بخش بین الملل ایرنا این بود که نزدیک ۴۰ تا از دفاتر باید جا به جا میشد و اینها همه مانده بودند. ما یک گروه نمایندگیها داشتیم ، یک گروه عربی، یک گروه انگلیسی، تلکس لاتین، هیچ چیز دیگر هم نداشتیم. من باید ۴۰ تا مسوول دفاتر خارجی را عوض می کردم. من اولا شیوهنامه اعزام را درست کردم و این که شخصی که میخواهد اعزام شود چه مراحلی را باید طی کند. دوم به زبان فارسی خبر به خارج از کشور نمیدادیم. من رفتم استدلال کردم ما که انگلیسی و عربی خبر میدهیم، چون اول قبول نمیکردند خبر خبرگزاری به غیر از روزنامهها به مشترک دیگری داده شود. فارسی بینالملل هم من پیشنهاد کردم راه انداختم. آقای وردینژاد هم قبول کرد. با این تلقی که این خبرگزاریهای خارجی مقیم تهران بسیاری از کارمندهایشان ایرانی هستند، اجازه دهید ما از این خط مطبوعات یک تعداد خبر برداریم بگذاریم به نام فارسی بینالملل.
ایرنا: آنها خط مطبوعاتی را نمیگرفتند؟
خدادی: نه. خط مطبوعاتی فقط به مطبوعات داخل داده میشد. من پیشنهاد کردم چطور ما انگلیسی و عربی را به مشترکان خارجی میدهیم ، خط فارسی هم راه بیندازیم. آقای عبدالرضا کشاورز را گذاشتم سردبیر، یک دورهای خسرو والیزاده و حمید عبداللهی همه آمدند در بینالملل. پس ما گروه فارسی بینالملل را راه انداختیم. بعد هم این مترجمها و کارشناسان را در سه میز اروپا- آمریکا، آسیا وخاورمیانه و آفریقا متمرکز کردیم.
در روابط بینالملل ارتباط با رسانهها ی جهان بویژه در اروپا، آسیا و منطقه و همسایگان را آغاز کردیم . قبلا ما با عمدتا با رسانههای آفریقایی و آسیایی ارتباط داشتیم. من شروع کردم با فرانس پرس، رویترز، ای پی، شین هوا، ایتارتاس آناتولی و… ارتباط برقرار کردن. در دورانی که من مسوولیت بخش بین الملل را داشتم رئیس فرانس پرس به ایران آمد، ما رفتیم، دو باره آنها آمدند، ای پی، د پ آ، آنسا، ایتارتاس، تمام این خبرگزاریهای اصلی دنیا را ما آوردیم و جلسه گذاشتیم. خیلی فضا مثبت شد و دفاتر خارجی ما در کشورهایی که مقر اصلی این خبرگزاری ها بود تقویت شد. تبادل خبر، آموزش مشترک و …. شروع شد.
ایرنا: چند سال مدیر اخبار خارجی یا همان بینالملل بودید؟
خدادی: تقریبا اواخر ۷۱ بود تا ۷۹. هشت، نه سال. بعد روزنامه ایران راه افتاد. موقعی که روزنامه میخواست راه بیفتد همه مدیران کل اخبار ایرنا تیم موسس روزنامه بودند. هرکس حوزه خودش را در روزنامه باید راه اندازی و حمایت محتوایی می کرد. حوزه من هم بین الملل بود. به صورت طبیعی، دفاتر خارج از کشور محتوا برای روزنامه ارسال می کردند. یادم است لوگوی ایران را بردم پیش آقای امیرخانی خطاط نوشت. چون خودم خط مینوشتم، گفتم این را من پیگیری میکنم. با بهمن الماسی رفتیم پیش استاد امیرخانی، یک مصاحبه هم گرفتیم.
استفاده از تجربه ژاپن
ایرنا: ایران دیلی چطور راه افتاد؟
خدادی: آقای وردینژاد ماموریت راه اندازی روزنامه انگلیس زبان که اسمش را گذاشتم ایران دیلی را به من محول کرد، زیرا مدیر بین الملل ایرنا بودم و سرویس انگلیسی ایرنا می توانست پشتوانه اش باشد که بود. ابتدا رفتم از ایران نیوز و تهران تایمز بازدید کردم دیدم اینها کلی نیرو دارند. به وردی نژاد گفتم من میخواهم یک کار کنم. گفت چه کار؟ گفتم من برای کل کارمندانم کامپیوتر میخواهم. این حرف سنگینی بود. گفت چرا؟ گفتم برای اینکه من تایپیست و پروف را میخواهم بردارم و اینجا را شبکه ای کنم. یادم است آن موقع تهران تایمز ۱۸۰ پرسنل داشت ولی ما با ۲۵ نفر کار ایران دیلی را شروع کردیم. همهی کارمندانی هم که گرفتیم امتحان کردیم. آقای صابونی را آوردیم به عنوان سردبیر، کل این تیم را یک ماه آوردیم آموزش دادیم، منتها با این شرط که هرکس میآید خودش تایپ بلد باشد، تایپش را خودش کند، پروف هم خودش کند. دو بخش روزنامه حذف شد و اصلا اولین الگوی روزنامه با پرسنل کم اما شبکه ای در ایران راه افتاد. بعد از ما الوفاق و ایران ورزشی و بعد هم بقیه رسانهها به این جمع پیوستند. این البته تجربهی من از ژاپن بود. یک سفر که رفتم ژاپن دیدم اینها این کار را میکنند. دیدم عجب کار قشنگی است، برای همین در ایران دیلی پیاده کردم.
تحولی که مودم ها درست کردند
ایرنا: برگردیم به کارکرد مدیریت بین الملل ایرنا و در مورد سازماندهی دفاتر و مرکز چه کردید ؟
خدادی: یک شورای اخبار خارجی داشتیم که تحولات خارجی را جمعبندی و پیگیری می کردیم. رسیدیم تا جایی که آقای نیکنژاد که معاون فنی بود گفت ما تلکس را از دفاتر خارجی برداریم، مودم بگذاریم. این کار خیلی سخت بود. بعد هم آقای اسوشه معاون فنی شد. گفتم آقا این تغییر را می پذیرم و متولی اجرایش هم می شوم . من یک تنه ایستادم، دفاتر را موظف کردم بروند با مودم کار کنند.
ایرنا: این جریان مربوط به چه سالی است؟
خدادی: تصورم این است که ۷۳، ۷۴ بود، ولی کار وحشتناکی بود که دفاتر خارج از کشور، تلکسهایشان را حذف کنند، اینها را بیندازی روی شبکهی کامپیوتری و مودم. مودمهایی بود که روشن میشد سوت میزد، تق تق می کرد، خیلی انرژی از ما برد برای اینکه این دفاتر را تغییر مدل دهیم.
آقای نواب خان خبرنگار ما در آتن بود که به درخواست ما یک خبرنگار در بیت المقدس گرفته بود و تولیدات خبرنگار فلسطینی به آتن و بعد به تهران می رسید. این خبرنگار فلسطینی شب بعد از این که اسحاق رابین نخست وزیر اسراییل را در سال ۱۹۹۵ کشتند احساسی شد و یک خبر به نواب خان داده بود ان هم برای تهران ارسال کرد و روی خط ایرنا رفت که: دست خدا رابین را کشت.
ایرنا: در این صورت خبر در ایران روی رایانه دریافت میشد؟
خدادی: بله، میآمد روی مانیتور. بعد ازاین تغییر و کمی به روز شدن فناوری ما شروع کردیم تقویت کار منطقه ای ایرنا در ابعاد مختلف ازجمله تقسیم کار بین دفاتر و هم پوشانی بین آنها. برای همین ما جلسات منطقهای که میگذاشتیم. مثلا در بیروت یک جلسه منطقهای برای دفاتر ایرنا گذاشتیم که ارتباط بین دفاتر و تقسیم کار بین دفاتر منطقی شود.
یک خاطرهای هم بگویم. آقای نواب خان خبرنگار ما در آتن بود که به درخواست ما یک خبرنگار در بیت المقدس گرفته بود و تولیدات خبرنگار فلسطینی به آتن و بعد به تهران می رسید. این خبرنگار فلسطینی شب بعد از این که اسحاق رابین نخست وزیر اسراییل را در سال ۱۹۹۵ کشتند احساسی شد و یک خبر به نواب خان داده بود ان هم برای تهران ارسال کرد و روی خط ایرنا رفت که: دست خدا رابین را کشت.
این مطلب ساعت ۲ نیمه شب روی خروجی ایرنا قرار گرفت. فردا صبح از خواب بیدار شدیم دیدم اسرائیل، ایران را تهدید به بمباران هوایی کرد، نخست وزیر فرانسه علیه ما حرف های تندی زد. به عبارتی دنیا با این مطلب به هم ریخت. طوری شد که آقای هاشمی رییس جمهور رفت پشت تریبون و گفت حالا خبرنگار ایرنا یک چیز را نوشته است، ولی این موضع رسمی نظام نیست. و فضا آرام شد.
روزهای پرتلاشی را داشتیم. یادم است تعداد اخبار تولیدی خارجی مثلا در سرویس انگلیسی را از ۱۰ خبر به ۲۵۰ خبر رساندیم. تا رسیدیم به اجلاس سران کنفرانس اسلامی. در اجلاس سران کنفرانس اسلامی مسئولیت کار خبری اجلاس سران را برعهده من گذاشتند.
رفتن از ایرنا
ایرنا: این دورهای که شما به عنوان مدیرکل اخبار بینالملل یا خارجی بودید، فضای سیاسی داخلی تغییر کرد یعنی سال ۷۶ آقای خاتمی به ریاست جمهوری برگزیده شد. هیچ تأثیری در نحوهی پوشش خبری برون مرزی ایرنا نداشت؟
خدادی: نه خیلی تأثیر فاحشی در این قسمت نداشت. آقای خاتمی سفرهای زیادی میرفت، تردد بیشتر داشت، کشورهای زیادی میآمدند. در یک مقطعی میدانید که سفرای اروپایی بعد میکونوس برگشتند. در تحرکات دولت، حجم خبرمان بالا میرفت، ولی تأثیر تحولات داخلی روی آنجا آنقدر نبود.
ایرنا: چه شد از ایرنا رفتید؟
خدادی: من حس خودم این بود که هرچه در توان داشتم انجام داده بودم.
ایرنا: دوره خود آقای وردینژاد بود؟
خدادی: بله. در دوره ایشان بود.
توصیه ولایتی
ایرنا: یعنی ایشان خواست شما بروید یا خودتان رفتید؟
خدادی: نه، اینطوری بود که به من گفتند برو دفتر نیویورک یا هر دفتری که میخواهی. اصلا برو لندن، دفتر منطقهای اروپا راه بینداز ولی من جمعبندیام این بود که دیگر در خبرگزاری چیزی برای گفتن ندارم. حسم این بود که من که یک دور دفتر خارج بودم، روزنامه ایران دیلی که راه انداختم، سه گروه اخبار خارجی را راه انداختم. روابط بینالملل هم را که به بالاترین حد در ظرفیت خبرگزاری به انجام رسیده بود. شورای اخبار خارجی را هم که داریم. اعزام به خارج که پروسه دارد و مسیرش را انجام میدهد. سه گروه اخبار خارجی، هم که راه افتادند، شیفت شب هم که سازماندهی دارد. منن بروم دفتر نیویورک چه کار کنم؟ نه تجربه جدیدی برای من دارد، نه من چیز جدیدی دارم. آن موقع یادم است که آقای ولایتی یک بار، یک جایی صحبت بود به من گفت اگر میخواهی جایی بروی بیا وزارت خارجه، تجربه کار در ایرنا برای وزرات خارجه مفید است وما نیاز به آن داریم.
ایرنا: از کجا با آقای ولایتی آشنا بودید؟
خدادی: در طول این سالها من با بدنه وزارت خارجه معاشرت داشتم. مثلا تمام سفرای خارجی مقیم تهران را من میآوردم ایرنا. ملاقات، گفتگو، بازدید، بالاخره کار میکردیم. اتفاقا آقای وردینژاد گفت تو که هرکجا دلت میخواهد برو. ما هم مشکلی نداریم. اگر میخواهی برو نیویورک. نمیخواهی برو هر دفتری میخواهی. یا اگر میخواهی دفتر منطقهای در لندن درست کن و مسئولیت آن را بر عهده بگیر. وزارت خارجه دنیای بزرگتری است. جالب بود که من رفتم وزارت خارجه، اما همچنان در خبرگزاری حق امضا داشتم، ایران دیلی را هم داشتم. یعنی از سازمان حذف نشده بودم و در جلسات خط مشی سازمان شرکت می کردم.
آقای ولایتی بدون اینکه من خبر داشته باشم، در زمینه انتقال من به وزارت خارجه نامه زده بود. آقای وردی نژاد چون با هم صحبت کرده بودیم موافقت کرده بود، چون با هم صحبت کرده بودیم که من بروم وزارت خارجه. او هم بر اساس آن چیزی که در ذهنش بود موافقت کرده بود. من یک روز نگاه کردم دیدم در کارتابلم مبنی بر این که پرونده من منتقل شد به وزارت خارجه. رفتن به وزارت خارجه هم کار خیلی سختی بود. این طور نبود که هرکس دلش بخواهد برود. با این که من پروندهام رفته بود پنج ماه دیگر هم خبرگزاری ماندم و وقتی رفتم وزارت خارجه، باز من هم عضو شورای خط مشی سازمان ایرنا بودم، هم در شورای سردبیری خیلی وقتها میآمدم..
ایرنا: شما آقای وردی نژاد را قبل از این که مدیرعامل ایرنا شود، میشناختید؟
خدادی: در حد یک اسم.
ایرنا: برخوردی نداشتید؟
خدادی: نه، اصلا شناختی نداشتیم.
ایرنا: این که سابقه عضویت در سپاه داشتید برای آقای وردی نژاد مهم بود که سمت مدیریت کل اخبار خارجی ایرنا را به شما واگذار کرد؟
خدادی: فکر نمی کنم. به نظرم برای آقای وردی نژاد مانند هر مدیر دیگری مهم این است که مدیرش توان انجام وظایفش را داشته باشد. به نظرم این انتخاب نتیجه عملکرد من در دهلی نو از ابعاد مختلف بود .
تغییری که رخ نداد!
ایرنا: پس از انتصاب به عنوان مدیر عامل ایرنا برای تغییر شرایط تلاش کردید؟
خدادی:بله، اساسا دیدم ماهیت ساختار کنونی دولت و شرایطی که پیرامون آن است، به دلیل اینکه اساسا ما که نمی توانیم کمیت رسانه ای کشور را تبدیل به کیفیت کنیم و یا قانون خبرگزاری را در مجلس با این همه موضوع که کشور درگیر ان است عوض کنیم. وضعیت کلی رسانه در کشورمان فعلا همین است. مثلا وزارت دفاع، خبرش را در سایتش میگذارد، زنگ میزند و میگوید بردارید و منتشر کنید. یعنی روابط عمومیها جای رسانه نشستهاند. سایت دفتر رئیس جمهوری انحصار اخبار دولت و رنیس جمهوری را دارد. رسانه قوه قضائیه، انحصار قوه قضاییه را دارد. رسانه مجلس دسترسی مجلس را دارد. صداوسیما انحصار رادیو و تلویزیون را دارد و هر دستگاهی هم رسانه خودش را دارد شما به عنوان ایرنا چه چیزی دارید؟
خروجی ایرنا مهارت نبود
ایرنا: شما پس از دوره احمدی نژاد مدیرعامل ایرنا شدید. چه شرایطی بر ایرنا حاکم بود؟
خدادی: چیزی که در ایرنا اتفاق افتاده بود، موضوع اولش این بود که ایرنا تبدیل به سازمان پوشش خبری شده بود در حالی که باید سازمان سوژهای میشد. انگیزهای مبنی بر این که خبرنگاران کار خبری کنند، نبود. در دوره احمدی نژاد لایه سیاسی بر ایرنا و گرایشهای سیاسی بر ایرنا، بر مهارت حرفهای غالب شده بود. در حالی که یک خبرنگار، حتما گرایش دارد. نمیتواند گرایش نداشته باشد. چون اگر گرایش نداشته باشد، اصلا هویت ندارد. ولی وقتی در ماموریت کار خبری قرار میگیرد، گرایش را باید حداقلی کند، مهارتش را حداکثری کند تا بتواند همه زاویههای موضوع را ببیند. یکی از مشکلات در این سالها در ایرنا غلبه حاشیه بر متن بود.
گمانه بر اطلاعات غلبه داشته؛ نیت خوانی و برداشت، جای اطلاعات نشسته و حقیقت و واقعیت، اصلا موضوع نبوده. هر کس هم که آمده، رسیده، یکسری افراد را حذف کرده و یکسری افراد را آورده است. سادهترین کار هم این بود که یکسری آدم از بیرون بیاوریم. که این آدمها اولا حرف گوشکن باشند، دوم، سئوال از آدم نکنند وآن کاری که میگوییم انجام دهند.
من این کار را در ایرنا نکردم. من یک نفر با خودم به ایرنا آوردم، فقط معاون اجرایی بود. آن هم بهخاطر این که پول دستش بود. به اضافه این که اعتقاد داشتم معاون اجرایی خبرگزاری باید از بیرون باشد. تنها جای ایرنا که میتوانید از بیرون اطلاعات و تجربه بیاورید، اجرایی است . در خبر نمیتوانید، در فنی نمیتوانید. چون مختصات داخل ایرنا، غالب بر مختصات خارج ایرناست. در حالی که در اجرایی اینطور نیست. اگر آدمی باشد که نظام مالی خوب بلد باشد و بتواند منابع را خوب کنترل کند، ساختار اداری مالی را خوب بشناسد، استخدامی را خوب بشناسد، ساختار اموال را خوب بشناسد، بودجه ریزی و بودجهدهی و برنامه ریزی را خوب بشناسد، میتواند منابع را به نظم درآورد و جلوی فرسایش آن را بگیرد. هنر من هم این بود که از نیروهای ایرنا در خود ایرنا استفاده کردم.
من هنوز هم معتقد هستم که بهترین کادر حرفهای کشور را در ایرنا داریم. منتها همیشه مشکل این بچهها این بوده که حاشیه آنها بر متنشان غلبه کرده است. یعنی ارتباط دو سویه با آنها برقرار نشده بود. برای همین موقعی که من وارد ایرنا شدم، ساختمان آنجا مانده بود و غیر از ساختمان آن، ساختار و فرهنگ سازمانی و مهارت سیاست های خبری و…. یعنی نرم افزاری اش از بین رفته بود. حتی در بخش فنی سایت و تحریریه ایرنا دچار بحرانی بود که هر لحظه ممکن بود کلا خاموش شود.
ایرنا: این شرایط را تحت تاثیر مدیریت ایرنا در دوره قبل از خود می دانید؟
خدادی: بله. ما به اتاق خبر رفتیم. اولین کاری که کردیم، شورای خبر را راه انداختیم. هر روز صبح، شورای خبر تشکیل شود، سیاست گذاری خبر کند. عملا در داخل اتاق خبر، تلاش کردیم که جریان خبر، سه لایه پیدا کند. لایه اول، اولویتهای خبری ایرنا معلوم شود. یعنی از این فضای پرحجم خبری بیهدف، تبدیل شود به انتخاب خبری با هدف. لایه دو، استاندارد خبری درست شود. مبدا خبر را از روی خبر برداشته بودند. سوم برای همین اصرار کردم و گفتم خبر بدون ارزش افزوده اطلاعات و سابقه نباید روی خروجی برود. خودم چک میکردم، اگر کسی خبری میداد، سابقه نمیزد، برخورد میکردم. ارزشیابی خبر را هم گفته بودم، همه خبرها را باید چک کنید، ببینید سابقه داشته باشد. قسمت سوم چه بود؟ مهارت افزایی به پرسنل خبری، در جهت شناسایی نیروهای جوان خبری برای همین، جغرافیای خبر را در داخل و خارج، یک بار بازنویسی کردیم که اصلا تور خبری ما باید در کجا باشد، اولویت خبری ما باید در کجا باشد، بعد وارد فراورده خبری شدیم که از تک محصولی بیرون بیاییم. شروع به چند محصوله کردن کنیم. به موازات آن شروع کردیم، جریان شبکههای اجتماعی را در ایرنا در دو لایه فعال کردن. یک لایه فردی که گفتیم هر فردی باید تلفن همراه هوشمند داشته باشد و با تلفن همراهش کار کند. حتی وام برای خرید تلفن همراه به پرسنل دادیم. علاوه بر آن، فنی یک موتور طراحی کرد که اگر کسی سر برنامه میرود، عکس بگیرد و سریع عکسش را با آن موتور به مرکز برگرداند.
همه را در تلگرام آوردیم. جلسههای کاری در تلگرام میگذاشتیم. این مدل فردی بود. یک مدل سرویسی بود که گفتیم هر سرویسی باید توئیتر داشته باشد. هر استانی باید اینستاگرام داشته باشد و شروع به فرآورده سازی کند و مدل منطقهای خود را هم بیرون دهد. یعنی در شبکههای اجتماعی فعال شدند. گفتم کلاسهای تئوری، حذف شود و باید کارگاههای آموزشی برگزار شود. در کارگاههای آموزشی، بحث مهارت افزایی بود. مهارت افزایی چه بود؟ این که خودمان میرفتیم، علاوه بر این، خودمان وسط سرویسها مینشستیم. جلسههای شورای سردبیری که تشکیل میدادیم، پنجاه درصد وقتش صرف تمرین مهارت و در حقیقت بحثهای حرفهای میشد، جای بحثهای سیاسی و حرفهای کلی. هفتهای یک جلسه هم تلگرامی با همه سردبیران داشتیم. جلسه تلگرامی داشتیم که کل سردبیران میآمدند، چهارشنبهها بعد از ظهر، در ساعت مشخصی با همکاران داخلی و خارجی جلسه داشتیم. این باعث وصل کردن این جزیرههای مستقل خبرگزاری به یکدیگر و تبدیل آنها به یک مجمع الجزایر شده بود.
سابقه بد ایرنا در دوره احمدی نژاد
ایرنا: فشارهای بیرونی به ایرنا در دوره مدیرعاملی ایرنا از کجاها وارد میشد؟
خدادی: فشار به ایرنا در درجه اول برمیگشت به دو اتفاق. یک، سابقه ایرنا در دوره رییس جمهوری آقای احمدی نژاد و رفتارهایی که ایرنا کرده بود. خیلی زمان برد تا نگاه به ایرنا، بهعنوان یک سازمان حرفهای برگردد. چون شما مدیرعامل سازمانی شده بودید که بالاخره به هر دلیلی، رئیس آن سازمان را به زندان برده بودند. این سابقه مناسبی را برای یک سازمان، ایجاد نمیکند.سازمانی که خبر فیک میزده، به هر دلیلی، یا اشتباه میزده، یا از دستش درمیرفته؛ برگرداندن آن به مسیر درست، خیلی کار سختی بود که در هنگام قبول مسوولیت مدیرعاملی ایرنا با آن مواجه بودم.
من هم به سوژههای خبری حساسیت داشتم. مدیرعامل باید اول پای خبر ایرنا بایستد بعد برود دنبال کارهای دیگرش. حادثه ای اتفاق افتاده بود در استان، ما رئیس دفتر را تلفنی نتوانستیم پیدایش کنیم. من خواستم آن فرد را جا به جا کنم، استاندار گیر داد که نه نمیشود. گفتم نه اصلا این حرفها را ندارد. رسید به معاون اول رئیس جمهور. به وزیر ارشاد. باز هم زیر بار نرفتم.
ایرنا: در مورد فشار های بر ایرنا توضیح دهید ؟
خدادی: فشار به ما از سه زاویه بود. یک فشار اصلی، فشاری بود که در حقیقت به دلیل شرایط سیاسی کشور و حساسیتهایی که وجود داشت، بعضا انتظارهایی هم از ایرنا میرفت، از همه جا. همیشه این فشارها بر ایرنا هست. انتظاراتی که بالاخره دارند و بعضا ممکن است برآورده نشود یا حساسیتهایی که دارند. همه سازمان های خبری دولتی و حتی غیر دولتی هم دارند، برمی گردد به کار خبر. فشار دومی که بر ایرنا بود، واقعا فشار اداره ایرناست. چون به نسبت کارهایی که دارید، عقب هستید، با توجه به مشکلاتی که دارید. فشار سوم، واقعا فشار مالی بود. یکی از دلایلی که فکر کردم باید از ایرنا بروم، برای چه بود؟ شما دریک ساختار خشک دولتی با گروهی که امکان تغییر شرایط را هم ندارید، باید براساس قوانین دولتی که برای یک شرکت دولتی زیان ده نوشته شده یک سازمان پویا و متحرک و به روز را اداره کنید طبیعی است که باید فشار را شما تحمل کنید. موارد دیگری هم بود مثلا برخی نمایندگان مجلس اصرار بر حفظ ساختمان های ایرنا به وسعت زیاد در شهرهای کوچک داشتند و مواردی از این قبیل که باید کلی انرژی صرف می کردیم که متقاعد کنیم که دیگر ساختمان های بزرگ برای کار خبری نه تنهاباعث تولید خبر نمی شود، بلکه مانع تولید خبر هم می گردد.
ایرنا: به نماینده مجلس چه ارتباطی داشت؟
خدادی: میگفت حوزه انتخابیه من است یا مثلا استاندار یکی از استانها، نمی گذاشت مسوول خبرگزاری دراستان که توانایی کار خبری نداشت و مشکل ایجاد کرده بود، تغییر پیدا کند. من هم به سوژههای خبری حساسیت داشتم. مدیرعامل باید اول پای خبر ایرنا بایستد بعد برود دنبال کارهای دیگرش. حادثه ای اتفاق افتاده بود در استان، ما رئیس دفتر را تلفنی نتوانستیم پیدایش کنیم. من خواستم آن فرد را جا به جا کنم، استاندار گیر داد که نه نمیشود. گفتم نه اصلا این حرفها را ندارد. رسید به معاون اول رئیس جمهور. به وزیر ارشاد. باز هم زیر بار نرفتم. در عزل و نصبها، ببینید ما در استانها جز پرسنل ایرنا کسی را به کار نگرفتیم به هیچ وجه. توصیه نپذیرفتیم یعنی یک انضباط پرسنلی، انضباط خبری، انضباط در سیاست یعنی در سیاستگذاری و رگولاتوری در خبرگزاری. واقعیتش این است که همه تلاش من در دوره مدیرعاملی ایرنا این بود که هیچ تکلیفی ما نداشته باشیم که تعریفش معلوم نباشد. هیچ فردی هم در ایرنا نباشد که نداند چه کاره است.
یکی از کارهای دیگر ایجاد سرویسهای جدید بود که اینها البته همه از بدنه میآمد و یکی از ارتباطات خوب بین همکاران با مدیران و بنده هم در آن سهم خودم را ایفا می کردم . من به طور مرتب و مکرر هفتهای دو تا سه بار می رفتم در اتاق خبر نمی رفتم دور بزنم، در سرویسها مینشستم، با همکاران گپ میزدم، بحثهای خبری داشتیم.
ساعتها درمورد بحثهای تحولی و پژوهشی و توسعهی ایرنا، جلسهای داشتیم. پانزده تا از اساتید علوم رسانه، آقایان رضاییان، بهزادی، قاضیزاده، نمکدوست، شکرخواه و….به عنوان شورای توسعه ایرنا بودند. با اینها تقریبا دو هفته یک بار یا ماهی یک بار جلسه میگذاشتیم و بحثهای توسعه ایرنا را بررسی میکردیم. یکی دیگر از بحثهای اصلی ما توسعه در فضای شبکه های اجتماعی ازجمله در اپلیکیشنهای ایرنا بود. میدانید ایرنا اصلا اپ نداشت. اپ اندروید ایرنا درآمد، اپ انگلیسی آمد، اپ عربی آمد، اپ آی.او.اس آمد، خبرخوان ایرنا درآمد، خبرخوان تصویری ایرنا را درست کردیم. یک تعداد در فرودگاه مهرآباد نصب شد، دنبال آن طرح توسعهی خبرخوانها در سطح شهر بودیم که البته متأسفانه اتفاق نیفتاد.
سادهترین کار برای من به عنوان مدیر عامل این بود که نیروی انسانی را از بیرون بیاورم. که این افراد اولا حرف گوشکن باشند، دوم، سئوال نکنند وآن کاری که میگوییم انجام دهند. من این کار را در ایرنا نکردم. من یک نفر با خودم به ایرنا آوردم، فقط معاون اجرایی بود. اعتقاد داشتم معاون اجرایی خبرگزاری باید از بیرون باشد. تنها جای ایرنا که میتوانید از بیرون اطلاعات و تجربه بیاورید، اجرایی است . در خبر نمیتوانید، در فنی نمیتوانید. چون مختصات داخل ایرنا، غالب بر مختصات خارج ایرناست. در حالی که در مالی اداری، اینطور نیست. اگر فردی باشد که نظام مالی خوب بلد باشد و بتواند منابع را خوب کنترل کند، ساختار اداری مالی را خوب بشناسد، استخدامی را خوب بشناسد، ساختار اموال را خوب بشناسد، بودجه ریزی و بودجهدهی و برنامه ریزی را خوب بشناسد، میتواند منابع را به نظم درآورد و جلوی فرسایش آن را بگیرد. هنر من هم این بود که از نیروهای ایرنا در خود ایرنا استفاده کردم.
نقاط متمایز ایرنا
ایرنا: با توجه به حضور چند دهه ای شما در ایرنا از خبر نویسی تا مدیر عاملی مهم ترین خصوصیات ایرنا در چه می دانید ؟
خدادی: بسیار می توان شمرد فقط هفت مورد را عرض می کنم از جمله ویژگی برجسته در ایرنا از قدیم بوده اول مهارت خبرنگاران در تنظیم خبر و دوم شبکه پوششی در داخل و خارج کشور سوم نیروی ماهر و کیفی که نسلی به نسل دیگر مهارت را منتقل کرده است چهارم برند بین المللی است که در اقصی نقاط جهان شناخته می شود و قابل اعتنا و اتکا در دریافت اطلاعات بوده پنجم آرشیو غنی ایرنا از اطلاعات و اخبار و عکس است که مشابه ندارد و در آخر ارتباطات بین المللی ایرنا در سطح مجامع خبری جهان و با خبرگزاری های مهم جهان.
به جرات می توان گفت هنوز هم در هیچ رسانه ای درایران این ظرفیت وجود داشته باشد و این سرمایه بسیار ارزشمند و گنجینه ای برای جریان رسانه کشور است که امیدوارم حفظ شود و توسعه پیدا کند.
ایرنا: شما در حوزه های ۷ گانه مورد اشاره خود چه اقداماتی انجام دادید؟
خدادی: ورود من به ایرنا در پی حضور چند مدیر عامل طی هشت سال در دولت های نهم و دهم بود. این خودش موجب تغییرات متناوب درمدیران سازمان، تغییر سیاست ها روش ها برنامه ها و .. و نتیجه اش می شود بهم ریختگی ساختار سیاست ها و …. لذا من باید دو مدل مدیریتی در اداره ایرنا به اجرا می گذاشتم. اول مدیریت اورژانسی برای هدایت جریان خبر و کنترل گلوگاه هایی که در خروجی های سازمان ممکن بود بحران ساز باشد دوم مدیریت کلان برای روزامدی و کار امدی سازمان و ایجاد ساختار متناسب با جریان خبر از همه ابعاد مهارتی سیاستی، نیروی انسانی، پشتیبانی فنی و آموزشی و ارتباطی با دستگاههای داخل و رسانه های خارج از کشور با نگاه بلندمدت. دراین گذر تلاش شد که روز امدی و کارامدی در دستور کار قرارگیرد یعنی به روز شویم و از فضای سنتی خبر بیرون بیاییم و کارکرد تک محصولی را به تولید فراورده های متناسب با مخاطب خاص و عام تبدیل کنیم درعین حال ظرفیت حداکثری استفاده از فناوری را میسر کنیم تکیه اصلی ما به خبرنگاران باشد و ظرفیت آنها را چند مهارتی کنیم همزمان به کارامدی هم توجه شود. یعنی اولا ببینیم چه داریم الان چه استفاده ای می شود و چگونه می توان بهره وری را افزایش داد در همه ابعاد نیروی انسانی اموال و ساختمان ها و ارتباطات با داخل و خارج.
شعار من هم این بود که حساب هزینه ها را داشته باشیم یعنی هر هزینه ای که می کنیم چقدر سود و آورده برایمان دارد. اگر نیست حذف و جایگزین اقدام پر بازده شود. اصلاح درون سیستم صورت گرفته و مانع از فرسایش گردد نمونه آن حذف مناطق خبری در سطح کشور که موجب استقرار تعدادی نیروی انسانی و عملا کندی انتشار خبر می شد و واگذاری نشر به خود دفاتر با مسولیت مشخص و تعریف سطح نشر و…
پیشنهاداتی برای ارتقای ایرنا
ایرنا: درمورد کارکرد خبری سازمان چه اقداماتی دراین دوره انجام شد؟
خدادی: مهم تری وظیفه یک مدیر در سازمان خبری اول تعریف ساختار و دوم شناخت توانایی نیروی انسانی و سپس قراردادن افراد متناسب با ظرفیت در ساختار تعریف شده است.
در گام بعدی باید سیاست گذاری خبر تعریف واحد درکل سازمان داشته باشد. یعنی قرائت واحد و نسبت به آن نیروهای فعال به میزان ممکن سیاست ها تبیین شود و همزمان وظایف هر فرد مشخص و سطح سیاست گذاری در رده ها هم باید تعیین و به اجرا گذاشته شود تا در اداره سازمان خبری شراکت ایجاد شود. انوقت شما حداقل خطا و حداکثر کار حرفه ای را شاهد خواهید بود. در این گذر دسترسی به مدیر ارشد سریع راحت و در همه ساعات ممکن باشد که تیم خبری معطل سیاست گذاری کلان نشود و مانعی بر سرکار خود نبیند
دفاتر محلی
ایرنا: مورد کار خبری در استان ها و دفاتر خارج چه اقدامی انجام شد ؟
خدادی: در مورد حضور خبری در داخل کشور نیز یک بار دیگر کل نقشه ایران مورد بررسی قرارگرفت و تور خبری ما بازخوانی شد. سیاست خبری ما حضور خبری در نقاط حساس از ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی بود، به گونه ای که نقطه ای درکشور خالی نماند که ما امکان پوشش خبری نداشته باشیم و به ویژه گلوگاه های مرزی مورد توجه جدی قرارگرفت. در مورد دفاتر خارج از کشور هم همین اقدام صورت گرفت.
در دهه شصت که من خودم خبرنگار ایرنا در دهلی نو بودم. مکان نقطه اصلی امکان ارسال خبر بود به خاطر تلکس که باید استقرار داشت. اما اکنون دیگر داشتن دفتر خیلی معنی ندارد. پس داشتن دفاتر ملکی متعدد در کشورهای مختلف جز هزینه و وقت برای نگهداری و … توجیه ندارد. عملا خبرنگار با یک موبایل و تبلت از هر محلی که هست می تواند خبرش را بفرستد و دیگر داشتن یک مکان خاص معنی ندارد. از این رو به این سمت رفتیم که جلوی هزینه را بگیریم. به علاوه مشکلات حقوقی هر کشور برای نگه داشتن مکان دفاتر هم خودش بحران هایی ایجاد می کرد که در این فرصت محدود قابل بیان نیست.
نکته دیگر استفاده از خبرنگاران محلی ایرانی با توجه به تسلط به زبان و نداشتن مشکل ویزا و …. هم به مرور اقدام شد.
ایرنا: در مورد محتوای خبری چه کردید ؟
خدادی: بزرگترین مشکل اصلی امروز رسانه ای درایران پوشش به جای سوژه است. در ایرنا ابلاغ کردم که از کل تولید ۳۰ درصد پوشش و ۷۰ درصد سوژه باشد تا ایرنا آنچه که دیگران نمی بینند یا صدای کسی که نمی رسد باشد و صرفا بلندگوی منعکس کننده مراسم ها در کشور نباشد. علاوه بر آن توهین، کپی کردن و اساسا تفسیر به رأی، صفتسازی در خبر را به صورت جدی منع کردیم . حتی تاکید شد درمورد مخالفان دولت هم اخلاق و ادب بر هر موضوعی مقدم است. مثلا ما در انتخابات مجلس و در انتخابات ریاست جمهوری دو انتخابات پیچیده را داشتیم که در هر دو به ویژه در پیک رقابت و فضای اوج احساسی آقای رئیسی با آقای روحانی در سال ۹۶، واقعا هیچکدام از طرفین شاکی ما نبودند. کمکاری هم نداشتیم. کارمان را هم حرفهای انجام دادیم. با این که همیشه در انتخابات ریاست جمهوری ایرنا بدهکار میشود در این انتخابات نشنیدیم ستاد دو طرف انتقادی از عملکرد ایرنا داشته باشند به دلیل سیاست گذاری ،هدایت کار به وسیله مدیران در همه سطوح و کارکرد حرفه ای_خبری همکاران.
در بعد خارجی روابط را با بسیاری از کشورها مجدد احیا کردیم و در محیط بین الملل یکبار دیگر تماس ها برقرارشد. با خبرگزاری های آسوشتید پرس آمریکا، ایتارتاس و اسپوتنیک روسیه، شیو هوا چین ، کیودو ژاپن، اآنسای ایتالیا، د پ ای آلمان، آناتولی ترکیه و خبرگزاری های رسمی لبنان و عراق –یونهاب کره جنوبی تماس داشتیم و حتی میزبان مدیرعامل خبرگزاری مکزیک بودیم.
ایرنا: درمورد ارتباطتان با همکاران ایرنا توضیح دهید.
خدادی: مهم ترین عامل موفقیت مدیر یک رسانه در تقویت ارتباطات دو سویه با بدنه و خارج از سازمان است و عملا قدرت اداره سازمان به میزان سهولت سرعت، صمیمیت و درعین حال آغوش باز برای شنیدن و همزمان پاسخگو بودن مدیر سازمان است.
بعد از انتصاب بلافاصله نامه نوشتم به خط خودم و شماره موبایلم را دادم وگفتم هرکس هم میخواهید با من ملاقات کنید ۸ شب به بعد بیایید که از وقت خودم باشد. این نشود که طرف ساعت کار سازمانیاش بیاید بنشیند، اگر کارش آنقدر ارزش دارد کمی وقت بگذارد من هم به کارهای سازمان در ساعات اداری برسم این هم آدرس ایمیل، برای همه رده ها فرستادم. گفتم در تابلوی اعلانات هم نصب کنید این نامه هنوز هم هست. تقریبا تمام تماس ها را پاسخ دادم اصولا بصورت مستمر به اتاق خبر و پژوهش و .. میرفتم. به عنوان بخش عملیاتی سازمان که باید ارتباط بین من و خبرنگاران تقویت شود در اتاق خبر، هم تنهایی میرفتم من عموما کت هم نمیپوشیدم، که رسمی نروم بلکه مانند یک خبرنگار کنار همکاران می نشستم و صحبت می کردم و ارتباط نزدیک شکل می گرفت.
ارتباطات با خارج از سازمان را هم احیا کردیم. با دعوت و حضور همه مقامات رده یک کشور برای حضور در ایرنا در سال ۹۲ طی بخشنامه ای از سوی معاون اول به همه وزرا و … ابلاغ شد. ارتباطات ما به داخل دولت محدود نمی شد و از قوه قضائیه و مجلس و نیروهای مسلح و ناجا، ائمه جمعه و …علما و نمایندگان ولی فقیه دراستان ها را هم شامل می شد. در این حضور ظرفیت های ایرنا معرفی و برای همکاری مشترک مذاکره و برنامه ریزی و علاوه بر آن دسترسی به اطلاعات آن، دستگاه برای کار خبری هماهنگ می شد. هدف من هم این بود که علاوه بر تقویت روحیه همکاران با انتشار خبر همه رسانه ها و مسوولین در جریان موقعیت متفاوت ایرنا به عنوان رسانه رسمی قرار گیرند و بازسازی از نام ایرنا در منظر افکارعمومی و خواص قرارگیرد. تقریبا هفته ای دو تا سه میهمان داشتیم.
در بعد خارجی روابط را با بسیاری از کشورها مجدد احیا کردیم و در محیط بین الملل یکبار دیگر تماس ها برقرارشد. با خبرگزاری های آسوشتید پرس آمریکا، ایتارتاس و اسپوتنیک روسیه، شیو هوا چین ، کیودو ژاپن، اآنسای ایتالیا، د پ ای آلمان، آناتولی ترکیه و خبرگزاری های رسمی لبنان و عراق –یونهاب کره جنوبی تماس داشتیم و حتی میزبان مدیرعامل خبرگزاری مکزیک بودیم.
حضور در اجلاس بین المللی وسخنرانی دراین اجلاس ها هم بسیار موثر بود. در اجلاس مجمع جهانی خبرگزاری جهان در باکو، اجلاس جهانی روزنامه نگاران در دوبی و اجلاس جاده ابریشم در پکن که من و دکتر کمال خرازی از ایران میهمان بودیم. نشست مشترک خبرگزاری کشورهای عربی در بیروت و…… سخنرانی که انجام می شد علاوه بر آن در حاشیه این نشست ها مذاکره دوجانبه هم با مسولان حاضر در نشست ها داشتیم.
در ایرنا اکثر مهمانان خارجی سایر دستگاهها درسطح وزیر و سایر رده ها را هم ملاقات می کردیم و علاوه بر تبیین شرایط درمورد همکاری های رسانه ای مذاکره می شد.برای نمونه می توان به سفر وزیر اطلاع رسانی چین و یا هیات رسانه ای ۴۰ نفره عراقی و یا حضور هیات رسانه ای المان و فرانسه و گرجستان و روسیه و ….اشاره کرد.
در ایران به نادرست اسم سایت های بزرگ را گذاشته ایم خبرگزاری!
ایرنا: در مورد روابط با دستگاهها و برگشت مرجعیت ایرنا چه اقداماتی انجام شد ؟
خدادی: یکی از مهم ترین عناصر تاثیر گذار در مرجعیت یک سازما ن خبری رسمی ایفای نقش در موضوعات مهم ملی است که بتواند هم ظرفیت خود را استفاده کند هم محوریت جریان رسانه را عهده دار شود که درمورد ایرنا اتفاق افتاد. به عنوان مثال در جریان برجام دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی مسولیت تشکیل یک کمیته را به ایرنا داد که کار عملیاتی رسانه در موضوع برجام را به محوریت ایرنا صورت گیرد در این جلسه نمایندگان صدا و سیما – وزارت خارجه و …. شرکت می کردند و هر روز ساعت ۶ بعد از ظهر جلسه در دفتر مدیرعامل ایرنا بود و تحولات ۲۴ ساعته گذشته بررسی و تقسیم کار صورت می گرفت برای اقدامات رسانه ای که موفق هم بود – یا جلسات مشترکی بین رسانه هایی از جناح های مختلف به میزبانی ایرنا شکل گرفت که همه دوستان اصولگرا و اصلاح طلب شرکت می کردند. مدیران عامل خبرگزاری های فارس، تسنیم، ایسنا و سایت ها مشرق نیوز، انتخاب، عصر ایران،فرارو و تابناک و روزنامه ها هم اکثرا حضور داشتند. خیلی هم مفید بود. یا یک کارگروه با مرکز ملی آمار تشکیل شد که از ظرفیت این مرکز به تناسب استانها و موضوع استفاده خبری شود درمورد اقتصاد مقاومتی هم یک کارگروه بادبیرخانه قرارگاه اقتصاد مقاومتی داشتیم و موارد متعدد دیگر.
ایرنا: شما همیشه مخاطبان ایرنا را به مخاطبان خاص و عام تقسیم می کردید. از نگاه شما مخاطبان خاص چه کسانی هستند بعد شما دراین خصوص چه اقدامی انجام دادید؟
خدادی: اصولا مخاطب اصلی خبرگزاری ها رسانه ها مقامات کشورها، موسسات و وزارتخانه ها هستند نه مردم عادی. در خبرگزاری های مهم دنیا نیز این را مشاهده می کنید. کافی است سری به سایت خبرگزاری های مهم جهان مانند رویترز، آسوشیتدپرس، شین هوا و ایتارتاس بزنید. متاسفانه در ایران ما اسم سایت های بزرگ را خبرگزاری گذاشته ایم، درحالیکه اصل کار خبرگزاری ارائه سرویس تخصصی برای مخاطب خاص خودش است. به خاطر دارم یکبار با مدیران رویترز گفت و گو داشتم گفتند ما دیدیم درامریکای شمالی تجارت قهوه بسیار فعال است و یک سرویس خبری درست کردیم که اخبار اختصاصی در مورد کشت و برداشت و بسته بندی و فروش و …. قهوه بود و مشترک گرفتیم این سرویس مختص مخاطبان خاص و دست اندرکاران تولید و تجارت قهوه بود استقبال خوبی هم از ان شد درامد خوبی هم داشتیم نمونه های زیادی هست که می توان ذکر کرد.
در بعد سیاسی و حمایتی از دولت هم مدل متفاوت است. به موضوعات کلان سیاست خارجی، اقتصاد و … می پردازد. مثلا چقدر آسوشتیدپرس اخبار له یا علیه ترامپ را پوشش می داد. یا رویترز چه میزان درمورد خروج انگلیس از اتحادیه اروپا کار خبری کرد. مثال های زیادی می توان ذکر کرد.
به دلیل ورود رسانه های جدید و درخواست دولت ها ، شرایط سیاسی، رقابت جناحی و مسانل پیرامون آن در کشور از دهه هفتاد، ایرنا به تدریج در مسیر متفاوتی در سیاست گذاری خبری و تولید محتوی و سرویس خبری به تدریج قرارگرفت و روز به روز ایرنا به سمت کارکرد پایگاه اطلاع رسانی شدن حرکت کرد و کارکرد جناحی سیاسی و تبلیغی و حمایتی از دولت را بر کارکرد حرفه ای خبرگزاری ترجیح داد تا آنجا که رئیس ایرنا را قوه قضائیه در دو نوبت در دو دولت و به اتهام نشر خبر بازدداشت کرد و این اصولا برای یک خبرگزاری رسمی در جهان بی معنی است.
در حالی که اگر سطح خبری ایرنا درمدل خبرگزاری قرار می گرفت حتما بهتر می توانست از دولت مستقر و دستاوردهایش دفاع بهتر،موثر و مفیدتر داشته باشد. این کاملا قابل اثبات است اما دراین مجال نمی گنجد. به همین خاطر سعی من براین بود که مدل خبرگزاری را به ایرنا برگردانم لذا مخاطبان ایرنا را به سه دسته تقسیم کردم الف – مسولان دولت و سپس مسولان سایر قوا و نهادهای نظامی و انتظامی. ب – رسانه ها ی داخلی وخارجی ج- وزارتخانه ها و دستگاهها
و برای هریک بسته های خبری متناسب با نیاز آنها تهیه می کردیم و ارتباطات را هم با همین سه گروه تقویت شد مثلا پیامک را برای حدود ۵ هزار نفر از مسولین کشور فعال کردیم و بسته خبری ۸تا ۸ یعنی خلاصه اخبار خارجی هشت صبح تا هشت شب و بالعکس را در دونوبت هشت صبح و هشت شب منتشر می کردیم. این اقدام باعث شد جریان اطلاع رسانی برای مسولین کشور به لحظه صورت گیرد که انفجار حادثه و … شایعه است یا واقعیت دارد و … و قرائت واحد از موضوعات موجب اجماع درمورد یک موضوع بین مسولین در سطح استانها و مرکز شود.
یا بخش بی واسطه با مسولین را راه اندازی کردیم که یک سامانه بود که عکس همه مسولین کشور حتی استانداران قرارگرفته بود و مردم عادی پیام می گذاشتند و بصورت هفتگی یا ماهانه بصورت بولتن برای آنها ارسال می شد. نتیجه این اقدام باعث می شد که مسولین کشور در فضای دیدگاه مردم درمورد خودشان قرار گیرند و همزمان دنبال پاسخ به درخواست و حل مشکلات آنها باشند. شبکه نظر سنجی ایرنا فعال شد و هر سه ماه یکبار برای دولت حتی درمورد شخص رئیس جمهور افکار سنجی از سراسر کشور می کرد. یادم هست که وزیر اطلاعات در مصاحبه ای گفته بود که این وزارت خانه رتبه سوم از نگاه مردم است و یا حتی وزیربهداشت وقت آقای دکتر هاشمی براساس این نظرسنجی که رتبه وزارت بهداشت به خاطر طرح تحول سلامت و وزارت خارجه به خاطر برجام در رده اول و دوم جابجا می شدند. شبکه بولتنی ایرنا بسیار فعال شده بود و درموضوعات مختلف و متعدد مثلا قبل از سفر رئیس جمهور به هر استان اولا مشکلات استان جمع بندی می شد و یک نظر سنجی هم از سطح استان درمورد مشکلات و … تهیه می شد یا براساس درخواست دستگاهها یا حتی بعد از مصاحبه رئیس جمهور با رسانه و … جمع بندی خبری – نظر سنجی – رصد صورت می گرفت و بصورت اختصاصی ارسال می شد.
برای رسانه ها نیز سرویس های متعددی راه اندازی شد. مثلا پیامک عادی و ویژه مخصوص مدیران رسانه ها که در موارد خاص اطلاعاتی ارسال می شد، ارسال بولتن ها ، شبکه ایمیلی مخصوص رسانه ها و جلسات هماهنگی رسانه ای و …
برای دستگاهها هم بصورت ویژه تولید محتوی، نظر سنجی، بولتن های موضوعی، ستاد خبری و … انجام می شد بعنوان نمونه می توان به همکاری با بانک مرکزی که منجر به تشکیل کارگروهها بانک ها در ایرنا شد. ستاد اقتصاد مقاومتی که دوسال همکاری داشتیم ، دبیرخانه شورای امنیت ملی در موضوع برجام که کارگروه مربوطه در ایرنا با حضوردستگاههای مرتبط تشکیل می شد، مرکز آمار ایران، دفتر هیات دولت برای طرح و لوایح دولت، دفتر رئیس جمهور برای سفرهای استانی و …..
خام فروشی خبر!
ایرنا: موضوعی که در گذشته مطرح کردید در مورد خام فروشی و فراورده سازی در ایرنا و پایان انحصار و آغار دوران انتخاب اطلاعات در فضای افکار عمومی کمی توضیح دهید ؟
خدادی: در گذشته تلکس بود چه ارسال و چه دریافت، بر بستر تلکس هم فقط متن امکان تبادل داشت. با ظهور اینترنت وامکان تبادل متن صوت و عکس و فیلم و اینفوگرافی و موشن و …. بعد از آن ظهور شبکه های اجتماعی و پلتفرم ها دیگر دوران خام فروشی خبر به پایان رسیده است. یعنی یک اطلاعات محدود از یک موضوع بدون ارزش افزودنی اطلاعات درقالب های دیگر مانند عکس و فیلم و …
ما باید دنبال فراورده سازی باشیم متناسب با نیاز مخاطب. به عبارتی دیگر دوران انحصار اطلاعات به پایان رسیده، دوران انتخاب اطلاعات است و اصولا حرف اول را هم مخاطب می زند. درگذشته ما از اطلاعات به مخاطب می رسیدیم و مخاطب محکوم به دریافت اطلاعات از روزنامه و رادیو تلویزیون بود. اما امروز دنیای دیگری است. لذا ما باید متناسب با نیاز مخاطب اطلاعات تهیه کنیم. برای همین در موضوع فراروده سازی درایرنا سعی کردیم تلاش کنیم برای همین اپلیکشن های ایرنا به زبان های مختلف را در بسترای او اس و اندروید تولید کردیم – علاوه بر بستر وب اینستاگرام و تلگرام و توییتر و فیس بوک ایرنا فعال شد. خبرخوان ایرنا روی تلویزیون در فرودگاهها نصب شد شبکه پیامکی و پوش – تولید فیلم و انیمشن و پادکست فعال گردید بخش اینفو گرافی ایرنا روازنه راس ساعت ۸ صبح یک اینفو جدید ارائه می کرد و …..
ایرنا: در بحث آموزشی و افزایش مهارت چه اقداماتی صورت گرفت ؟
خدادی: من متعلق به نسل دهه ۶۰ ایرنا هستم و ورودم به ایرنا با آموزش مهارتی شروع شد و در اتاق خبر کارآموزی کردم. بیشتر از این که سرکلاس بروم به پوشش خبری به همراه یک خبرنگار می رفتم تا کارآموزی کنم. درحالیکه امروز برعکس است بیشتر جوانان سرکلاس می روند تا به سرصحنه برای تولید خبر. به همین خاطر در ایرنا تاکید کردم که به جای کلاس کارگاه تشکیل دهید و مهارت آموزی اصل باشد نه صرفا کلاس تئوری. خودم همه به سه روش کار آموزش می کردم. یکی در طول هفته روی خبر ها نکات آموزشی می نوشتم، یعنی اشکال در سوژه و نگارش و به همه رده ها می دادم در تابلوی اعلانات نصب کنند – دوم نشست های هفتگی روی بستر تلگرام با همه مدیران خبر – سردبیران در مرکز استانها و دفاتر خارج از کشور داشتیم و به محوریت مدیر عامل همه تبادل نظر درمورد کارکرد خبری و اصلاح آن داشتیم که بسیار مفید بود کاری شبیه کلاب هاوس فعلی را روی بستر تلگرام انجام می دادیم سوم جلسات مستمر با سردبیران و خبرنگاران و سردبیر هر سرویس و در سفر استانها و خارج از کشور با همه خبرنگاران و سردبیران بحث های اموزشی اولویت مباحثات در جلسه بود.
بخشنامه های آموزشی هم بصورت مستمر منتشر می کردم یکی از آن موارد محدود کردن پوشش خبری در ایرنا بود و تاکید بر سوژه محور بودن تولیدات ایرنا حتی تاکید کردم که ۳۰ درصد پوشش و ۷۰ درصد سوژه وبه اداره ارزیابی خبر گفته بودم هفتگی جدول ارائه کند. علاوه بر آن بخش اموزش ایرنا فعال شد و به صورت مستمر تشکیل کارگاه آموزشی صورت می گرفت با جذب حدود یکصد و ده نیروی جدید بحث آموزش جدی تر هم شد.
فضای سازمان به گونهای بود که من به همکاران گفته بودم از شما سرعت نمیخواهم، اما صحت میخواهم. شما خبر را دیر بدهید، به شما انتقادی نمیکنم که چرا جای دیگر داده اما شما ندادید. اما اگر دادید، نباید غلط باشد.
استعفای مجدد
ایرنا: چرا از مدیر عاملی ایرنا استعفا دادید؟
خدادی: استعفای من از ایرنا ریشه در سیاست حرفه ای من بود. یک زمان احساس کردم که دولت، ایرنا را برای چه میخواهد؟ خودش که سایت دارد، عکاس دارد، فیلمبردار دارد. هر دستگاهی هم برای خودش سایت و خبرگزاری دارد .
برداشتم این بود که آن چیزی که از ایرنا بهعنوان یک خبرگزاری میفهمم، دیگر قابل ادامه دادن نیست. کار بیشتری نمی توان کرد. آنها هم این تصور و تلقی را ندارند که آن را به یک خبرگزاری مادر با زیرساخت و شاکله آن تبدل کنند. عملا فضای رسانه در ایران کمی است ودر پنج کشور عضو شورای امنیت هرکدام یک یا دو خبرگزاری دارند ما ۴۰ تا خبرگزاری مجوز دادیم و حدود ۹۰ رسانه هم خودشان را خبرگزاری می خوانند – خوب ایرنا هم باید بشود مثل بقیه و در آن حد که دیگر به نظرم نیازی به حضور من نبود – البته مشکل دیگر هم داشت. یکی مشکل ساختار اداری بود؛ که شما یک شرکت دولتی زیانده بودید، اما عملا ماموریت آتش نشانی و اورژانس و پزشکی و نظامی را داشتید و اما ساختار شما مانند شرکت های عادی دولتی است که اصولا ماموریت اورژانسی، قابلیت انعطافی و … ندارند . ما حتی در ایرنا، پست شب تا آن موقع نداشتیم. ۲۴ ساعته باید فعال باشیم اما ساختار آن را نداشته باشیم و با وصله و پینه به همکاران حقوق بدهیم اگر یادتان باشد، در دوره من، گروهها را جابهجا کردیم. یعنی سردبیر شب ما، پست نداشت. چون اصلا شیفت بندی در خبرگزاری در شاکله ما معنی نداشت. و مسائلی از این قبیل من واقعا آنجا نیامده بودم که مدیرعامل بمانم. آمده بودم تا کاری انجام دهم. همیشه هم در محیط کاریام اینطور بوده که جایی میروم که بتوانم یک قدم به جلو بروم. در چهار سالی هم که من در ایرنا بودم، همه تلاشم را کردم که یک قدم هم به عقب نیاییم . تقریبا در هر سرفصلی که بود، وارد فضاهایی شدیم که به نوعی تمایز ایجاد کنیم. همیشه میگویم تمایز، تنوع، تفاوت. شما باید متمایز باشید، متفاوت باشید و متنوع کار کنید. تلاش ما در ایرنا این بود که تنوع سرویس ایجاد کنیم، تفاوت در نوع دیتا و دادههایی که میدهیم ایجاد کنیم. کارکرد عمومی ما در سیاست گذاری خبر هم کاملا متمایز باشد. همین که وقتی گروگان گیری سراوان پیش آمد بعضی خبرگزاریها از دو روز پیش خبر گذاشتند که گروگان آزاد شد. اما ما تا آزاد نشد، خبرش را نزدیم. میتوانم با جرئت بگویم در چهار سالی که من در ایرنا بودم، یک خبر تکذیبی نداشتیم. یک مورد برای آقای نوبخت بود که آن را هم خود ایشان گفته بود ولی بعد گفته بود نگویید. منتهی می خواست مطرح نشود، والا کار خبرنگار، درست بود. یک مورد بود، غیر از آن دیگر نداشتیم.
میخواهم بگویم فضای سازمان به گونهای بود که من به همکاران گفته بودم از شما سرعت نمیخواهم، اما صحت میخواهم. شما خبر را دیر بدهید، به شما انتقادی نمیکنم که چرا جای دیگر داده اما شما ندادید. اما اگر دادید، نباید غلط باشد. چون اعتقادم بر این است که دقت را برای صحت میخواهیم، بعد سرعت میخواهیم. ما دقت را برای چه میخواهیم؟ دقت میخواهیم که صحت داشته باشد. بین یک خبرگزاری که خبر صحیح میدهد و خبر سریع میدهد، مردم کدام را دوست دارند؟ آن کسی که صحیح میدهد، چون سریع که ارزش ندارند. دو مورد بود که خبرنگار خاطی را از ایرنا عزل کردم . یک مورد در شیراز و یک مورد هم در اتاق خبر ساختمان مرکزی بود. خبر نصب معاون سیاسی صداو سیما را از رسانه دیگری کپی پیست کرده بود، غلط هم بود. به اتاق خبر رفتم، گفتم ایشان برود. چون راجع به کپی پیست، خط قرمز اعلام کرده بودیم که کسی از جایی کپی پیست کند، برخورد میکنیم، که کردیم.