بررسی بحران روزنامهنگاری؛ روندی که کرونا تندش کرد
1 دقیقه خوانده شدهاساتید ارتباطات در نشست تخصصی «وضعیت رسانههای چاپی در دوران کرونا» به طرح مسائلی چون تندتر شدن روند بحران روزنامه نگاری، مشکلات مطبوعات از جمله وابستگی به بودجه دولتی، لزوم آزادی بیان برای رسانه و مصونیت خبرنگار، اهمیت پدیده «درزمانی» به هنگام مواجهه با قفل ارتباطی چون کرونا و دیگر بایستههای این عرصه پرداختند.
نشست تخصصی «وضعیت رسانههای چاپی در دوران کرونا» با سخنرانی دکتر مجید رضاییان (استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه روزنامهنگاری)، دکتر علیاکبرقاضیزاده (استاد دانشگاه و روزنامهنگار) و دکتر داود نعمتی انارکی (عضو هیاتعلمی دانشگاه صدا و سیما) برگزارشد.
این نشست که از سلسله پیشنشستهای همایش ملی پیامدهای فرهنگی و اجتماعی کرونا است (در همین راستا و پیش از این نشستی با محوریت اخبار جعلی و شایعات در دوران کرونا برگزار شده بود)، روز سهشنبه ۲۴ تیرماه ۱۳۹۹ به صورت وبینار و با دبیری دکتر حسین حسنیدر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در ابتدای این جلسه حسنی دکترای ارتباطات اجتماعی و دبیر این نشست با اشاره به این موضوع که هستی رسانهها در دنیای پلتفرمها به چالش کشیده شده و آنان را ملزم به یک انطباقپذیری با شرایط جدی ساخته است، به دورهای اشاره کرد که در فروردین ماه امسال و به دلیل ملاحظات سلامت، تولید و توزیع روزنامههای چاپی متوقف شد.
وی در ادامه از استادان حاضر در این وبینار پرسید که «مطبوعات به ویژه روزنامهها چه سمت و سویی را خواهند داشت؟ و آیا روزنامهها و مطبوعات چاپی همانند رادیو و اتفاقی که در سالهای قبل برای آن افتاد، به مرگ نزدیک خواهند شد یا با روزآمدشدن و بهبود وضعیت خود، به مسیر حیات خویش ادامه خواهند داد؟»
خرد، پیروز جدال با تکنولوژی
مجید رضاییان اولین سخنران این وبینار بود. وی با تاکید بر اهمیت کنشگری رسانهها گفت: نظریه هابرماس تحت عنوان «فضای عمومی» نقطۀ عطفی در تحلیل نظریههای ارتباطی بود و زمانی بر اساس این نظریه و حرفهای هابرماس معتقد بودیم که رسانهها کنشگری خاصی داشتند و این فرض ایجاد شده بود که رسانهها میتوانند افکار عمومی را تغییر دهند و اثرگذار باشند؛ در اینجا باید دو چیز را از هم تفکیک کرد یکی مطالعات روزنامهنگاری و کلا تولید محتوا و دیگری مطالعات رسانه که در ایران کمتر بین این دو مورد تفاوت و فرق قائل میشویم.
اگرچه امروز روزنامهنگاری جایگاه بسیاری محدود پیدا کرده است اما این بدان معنا نیست که روزنامهنگاری جایگاه خودش را از دست می دهد؛ اتفاقا به این معنا است که روزنامهنگاری جایگاه خودش را پیدا خواهد کرد. در جدال خرد و تکنولوژی ،خرد سرانجام جایگاه خود را پیدا خواهد کرد، چرا که روز به روز و نسل به نسل این خلا برجسته میشود و جستجو برای کاستیها رخ میدهد موردی که در دنیا این اتفاق افتاده است.وی افزود: حرف هابرماس برای رسانههایی بود که خودشان کنشگر بودند و علتکنشگری هم مطالعات روزنامهنگاری بود، یعنی روزنامهنگارانی که میتوانستند تولید محتوا کنند. امروز وقتی میگوییم فرد خودش رسانه است و هرکسی هرچیزی را تولید می کند به اشتباه تولید محتوا می نامیم، این فرق قائلشدن را نادیده میگیریم. نتیجه این است که تکنولوژی ارتباطی باعث شده است که بر هرچیز اسم رسانه ارتباطی گذاشتیم، درحالی که فرق هست بین وسیله ارتباطی و رسانه ارتباطی.
سوای کرونا وضعیتی که در روزنامهنگاری داشتیم جالب نبود و هرچه جلو می رفت مطالعات روزنامهنگاری را به حاشیه می راند. به عبارتی جدالی بین خرد و تکنولوژی ایجاد شده است.
مدیران مطبوعاتی باید اهلیت داشته باشند
پس از رضاییان، علیاکبرقاضیزاده سخنان خود را چنین آغاز کرد که «پیش از کرونا هم بحران روزنامهنگاری داشتیم، حتی خیلی پیش از کرونا؛ اما کرونا این روند را تند کرد نه این که ایجاد کند».
وی عمدۀ مشکل در بحران انتشار روزنامهها را کاستیهای قانونی عنوان کرد و گفت: مطابق با قوانین ناظر بر فعالیت های مطبوعاتی، کسانی می توانند مطبوعات را ارائه کنند که ایرانی بوده، بالای ۲۵ تا ۳۰ سال سن، تمکن مالی و مقدوریت اجتماعی و شروط دیگر را داشته باشند؛ اما در هیچ جای این قانون از این بحث نمیشود که مدیر یک روزنامه و رسانه باید اهلیت این کار را هم داشته باشد و این اولین مشکلی بود که در چند دهه اخیر روزنامهها با آن مواجهه شدند.
اکثر مطبوعات وابسته به بودجه دولتی بوده و مدیران آنان چهرههای سیاسی و اجرایی بودهاند و نه چهرههای مطبوعاتی که این کار را بلدند؛ بر این اساس این مدیران اولویتهای خودشان را در روزنامههایشان خط میدادند. در نتیجه بعد از مدتی در دهه ۶۰ و ۷۰ با مشکلی عمده مواجهه شدیم که بخش اجرایی دولت و کشور ما انتظار خاص از مطبوعات داشت که باید مرتب سخنگو بوده و به نوعی بولتن بخش اجرایی کشور باشند و این انتظار باعث رسیدن به این بحران امروز ما شد.
قاضیزاده افزود: به دلیل اهلیت نداشتن مدیران روزنامه، کادر حرفهای تربیت نکردیم تا کار اثرگذار کنند. امروز فضای مجازی مولفههای رسانهای را دارد یعنی ارزان بودن و در دسترس بودن و انتشار سریع و … و از سوی دیگر مشکلاتی چون درآمدزا بودن را دارد ولی در حوادث مصر یا حوادث اخیر آمریکا هیچ روزنامهای از باب اطلاع رسانی نمیتوانست به پای فضای مجازی برسد.
روزنامهنگاران ما این حرفه را نمیشناسند و یاد نگرفتهاند و این باعث بحران امروز ما است. همکارانی در دهههای اخیر در تحریریهها با کمترین اطلاعات جمع شدند، در حالی که دانشجویان ما که چیزکی یاد گرفته بودند، به ندرت در تحریریهها دیده میشدند و روزنامهنگارانی از رشتههای نامرتبط وارد تحریریههای ما شدند؛ و متاسفانه چون صاحبان رسانه حقوق اندک و دستمزد ناچیزی میدادند، همین ها هم هرچند ماه یکبار از نیروی تاحدی کار کرده خالی شده و از نوآمدگانی که روزنامهنگاری را نمیشناسند و مدیران و سردبیرانی که متخصص و به قول ما این کاره نیستند، استفاده میکنند.روزنامهنگاری تحقیقی نباید کمرنگ گردد
سخنران بعدی نعمتیانارکی بود که به برآمدن فرهنگ تصویری یا فرهنگ دیداری اشاره کرد که به تبع آن بحرانهایی مانند خالی شدن سبد خانوارهای ایرانی از روزنامهها رخ داده است.
نعمتیانارکی عدم توجه به ژانرهای خاص روزنامهنگاری مانند روزنامهنگاری تحقیقی و سلطۀ فرهنگ شفاهی و فرهنگ مکتوب را عاملی برشمرد که موجب شده است تا مطبوعات و رسانههای چاپی ما دچار بحران شوند.
وی همچنین به ژانر برجستهای چون روزنامهنگاری تحقیقی اشاره کرد که باید ادامه پیدا کند.
رسانه چیزی جر آزادی بیان نیست
پس از آن رضاییان در تاکید بر اهمیت تولید محتوا در مطبوعات، بیان کرد: اهمیت و جایگاه روزنامهنگاری در مطالعات و کار تولید محتوایی است که انجام میدهند و سایر رسانهها میتوانند از آن استفاده کنند؛ باید بپرسیم ما در ایران و در رسانه و مطبوعات، چقدر حرفهای عمل کردهایم؟ مگر رسانه چیزی جر آزادی بیان است که بخواهیم برای آزادی بیان شرط و شروط بگذاریم. وقتی به رسانه آزادی ندادهایم، چطور از آن انتظار عملکرد با کیفیت داریم؟
اگر رسانه را پذیرفتهایم باید تبعات آن را هم بپذیریم؛ و این که آزادی بیان ذات آن رسانه است؛ همانطور که قاضی و دیپلمات مصونیت دارد، خبرنگار هم باید مصونیت داشته باشد؛ اینها بدیهیات است و اتفاقا رسانههای مجازی در این مدت نشان دادند که حقیقت قابل انکار نیست.
رضاییان گفت: کووید ۱۹ پدیدهای ضدارتباطی بود که بسیاری چیزها همچون زنجیره اقتصاد و بازرگانی را قطع کرد و به نظرم معادلات جهانی و تحلیلهای سیاسی پشت این رخداد بود چرا که ارتباطات را از بین برد.
وی افزود: تنها پناه امروز مردم، روزنامهنگاران هستند و آنها باید به مردم بگویند چه کنید، چرا که باقی مراجع قفل شدهاند.
نکته مغفول جریان کرونا این بود که ارزش کار ما فعالان مطبوعاتی صد برابر شد و کسی به این موضوع توجه نکرد؛ کرونا به ما نشان داد که نباید وقتی با یک پدیده قفل کننده ارتباطی مواجهه میشویم، قفل شویم. هوشمندشدن ارتباطات و پدیده درزمانی ( یعنی با هم در مکانهای مختلف اما در یک زمان در ارتباط هستیم) اگر جلوتر از همزمانی و ارتباط آنلاین برای ما فایده نداشته باشد، پس چه فایده ای دارد؟
رسانه یک بنگاه اقتصادی است
قاضیزاده در ادامه و در تاکید بر پتانسیلها و قدرت روزنامهنگاری، خاطرنشان کرد: یک سوال را باید خیلی سال پیش از خودمان میپرسیدیم و آن این که آیا اصلا روزنامهنگاری یا رسانه را میخواهیم یا نه و این که آیا چیزی به نام رسانه جزو احتیاجات ما هست یا نه؟.
وی افزود: بخش اجرایی ما به این باور نرسیدهاست که روزنامه به صرف و صلاح و مصلحت امروز و فردای ماست و اگر میخواهیم در عرصه جهانی بمانیم، (منظورم حکومت و دولت نیست بلکه منظورم جامعه ایرانی با تمام مختصات آن است) باید که به این مصلحت توجه کنیم. کمک دولتی آفت روزنامه نگاری ما بود؛ این که زمانی در وزارت ارشاد دعوای سهم بود که چرا به ما کمتر پرداخت شده است، فاجعه بود. کار رسانهای پیش از هر جنبه و شعارهای فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی است و اساسا رسانه یک بنگاه اقتصادی است. روزنامه، رادیو، تلویزیون و ماهوارهای که نتوانند پول دربیاورند و به ثروت برسند و سرپا بایستند، بیخود شکل می گیرند.
کمک دولت باعث میشود که رسانه از تولید محتوا دور شده و برای بودجه عمومی دست دراز کنند. این راه حل نبوده و نیست و یکی از دلایل بزرگ عقب افتادگی رسانه ما همین کمکهای بیحساب و کتاب و اساسا سلایق و وابستگیهایی است که بر بودجهها اثر میگذارند.
در ادامه نعمتی انارکی در خصوص وضعیت رسانههای مکتوب در دوره شیوع بحران کرونا اظهار داشت: این بحران فعالیت رسانههای مختلف را در این چند ماه تحت تاثیر خود قرار داده و شاید بیشترین تاثیر بر مطبوعات بوده که از ابعاد مختلف قابل بررسی است.
مطبوعات در این دوره و حتی قبل از آن از سبد مصرف رسانهای بسیاری از افراد جامعه خارج شده و سهم چندانی را در مصرف رسانهای مردم ندارند که عوامل زیادی در این موضوع نقش دارند، از جمله؛ تحولات رسانهای که پدید آمده است و مردم بخش عمدهای از اطلاعات و خبرهای خود را از رسانههای نوین دریافت میکنند؛ و مهمتر از همه اینکه در جامعه ما متاسفانه فرهنگ شفاهی به شدت رواج یافته و فرهنگ مکتوب به حاشیه رفته است و سهم ناچیزی در سبد مصرف رسانهای مخاطبان به آن اختصاص دارد که این وضعیت باعث میشود، مردم از سطح تحلیل پایینی برخوردار باشند، چون این مطبوعات هستند که قادرند رویدادها را با نگاه تحلیلی عمیق به مخاطبان انعکاس دهند.وی افزود: یک تاثیر در تولید محتواست که رسانههای مکتوب به دلیل تعطیلات فروردین ماه نتوانستند نقش چندانی در جریان رسانهای کشور ایفا کنند، دیگر اینکه وقتی مردم به دلیل شرایطی که وجود دارد، باید در منزل بمانند، با کاهش فروش روزنامهها مواجه میشویم که البته کاهش فروش و در واقع کاهش تیراژ موضوعی است که مطبوعات در این سالهای اخیر با آن روبرو بوده و بحران کرونا آن را تشدید کرد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما با اشاره به نظریه مکلوهان «غبارشدن کهکشان گوتنبرگ در برابر هجوم کهکشان مارکونی»، یادآور شد: آنچه که در حال اتفاق افتادن است، جانشینی تمدن تصویر و صدا به جای مطبوعات است و لذا در این شرایط روزنامهها باید خود را با شرایط جدید و نیازهای خوانندگان هماهنگ کنند و دگرگونیهایی را در ساختار، محتوا و شکل ارائه پدید آورند تا قادر باشند حالت انحصاری خود را در بخشی از زمینهها حفظ کنند.
کرونا پدیدهای ضدارتباطی بود
رضاییان در انتها یادآور شد: کرونا درسهایی برای همه ما داشت که یکی از مهمترین آنها این بود که اگر با یک پدید ضد ارتباطی مواجه شدیم، چطور باید واکنش نشان دهیم و خودمان را پیدا کنیم.
وی افزود: در عین حال کرونا فضای مجازی را پررنگتر کرد و حضور در شبکههای اجتماعی و استفاده از تکنولوژیهای ارتباطی و آموزشهای آنلاین را رسمیت بخشید و این فضای مجازی زنجیره ارتباطی بسیاری از ارتباطهای اقتصادی را که کرونا قطع کرده بود، وصل کرد.
کرونا باعث شد ارتباط مطبوعات با پلتفرمی به نام وب دو خیلی بیشتر شود و حضور مطبوعات در فضای مجازی افزایش یابد. کرونا نشان داد که مطبوعاتیها باید بیشتر از فضای وب برای ارتباط با مخاطبانشان استفاده کنند اما این به معنای دست کشیدن از تولید محتوا نیست. کرونا به مطبوعاتیها گوشزد کرد که از فضای مجازی با تولید محتوای خودشان استفاده بیشتری کنند و روزنامهنگاری تحلیلی را جدی بگیرند.قاضیزاده هم افزود: پدیدۀ رایجی در روزنامهنگاری به نام پیگیری وجود دارد که ما عملا آن را نداریم؛ پیگیری یعنی خبر ۶ ماه پیش را دنبال کنیم و ببینیم سرنوشت امروز سوژهای که دیروز به آن پرداختهایم، چه شده است.
وی افزود: سوژه همچنان وجود دارد و روزنامهنگاران ما در این قسمت ضعف دارند چون متاسفانه روزنامهنگار نیستند و کسی که باید یادشان دهد و از آنان بخواهد هم قابلیت ندارد.
نئولیبرالیزم میگوید که مردم چه میخواهند، همان را به آن ها بدهید و این رفتار نادرست در مطبوعات رسوخ کرده است؛ اما یکی از وظایف روزنامهنگاران بالابردن استاندارد نگاه جامعه است که از سوژههای دمدستی فاصله بگیرند.
قاضیزاده تاکید کرد: ما روزنامهنگاران ایرانی دنبال فاجعهها و بحرانها هستیم و در این سالها روزنامهنگاری بحران را تشویق کردهایم. یکی از راههایی رونق روزنامهنگاری این است که به فعالان این عرصه دوباره یادآوری کنیم که روزنامهنگاری کاری تمام عمر و ۲۴ ساعته است که در آن نباید حتی از یادگرفتن برای دقیقهای فاصله گرفت و دائما باید سطح خود را بالا ببرد.
دکتر نعمتیانارکی در پایان با تاکید مجدد بر اینکه بحران روزنامهها و رسانههای مکتوب از سالها قبل کلید خورده و شیوع کرونا آن را تشدید کرده است، افزود: اگر نظام رسانهای کشور و به خصوص نظام مطبوعات تاملی دقیق بر وضعیت و شرایط خود نداشته باشد و مکانیزمهای برون رفت از بحران را احصاء نکند، به احتمال قوی ممکن است شغل روزنامهنگاری مطبوعات نیز با چالش روبرو شود و از بین برود.
روزنامهنگاری مکتوب در جامعه ما باید به سمت روزنامهنگاری تحلیلی و تحقیقی گرایش پیدا کند تا مخاطبان که نسبت به وقوع رویدادها از طریق رسانههای دیگر آگاه می شوند، نگاه تحلیلی خود را از طریق رسانههای مکتوب کسب کنند.
گرد آوری خبر: اردلانی
برگرفته از :ایرنا