الناز رحمتنژاد: خبرنگاری شغل و حرفه نیست، خبرنگاری عشق است و خبرنگار باید عاشق باشد
1 دقیقه خوانده شدهبه گزارش پایگاه خبری تحلیلی خبرنگاران و رسانه؛ این بار گفتوگویی را با خانم الناز رحمتنژاد از فعالان رسانهای استان تهران و البرز ترتیب دادهایم که حاصل این مصاحبه کوتاه، اختصاصی و صمیمانه در پی میآید:
لطفاً به عنوان اولین سئوال از بیوگرافی خودتان برای مخاطبین این پایگاه خبری بگوئید:
طلبه سال چهارمی، مربی تربیتی، عضو فعال باشگاه ادبی بانوی فرهنگ، سردبیر سابق خبرگزاری بسیج استان البرز و خبرنگار امروزِ گروه فرهنگ و ادب خبرگزاری مهر.
از چه زمانی به این حرفه علاقمند شدید؟
سال ۱۳۹۷ از زمانی که نوشتن در فضای توییتر، اینستاگرام، تلگرام و ایتا را شروع کردم، به این حرفه علاقهمند شدم. یکی از همکارانم در روابط عمومی سپاه ناحیه امام حسین(ع) به من گفت:” حیفه این قلم رشد داده نشه و در حوزه خبر استفاده نشه” بعد از آن و به پیشنهاد ایشان در دوره خبرنویسی که سپاه امام حسن مجتبی(ع) استان البرز برگزار شد، شرکت کردم و به خبرنویسی علاقه مند شدم. چند روز بعد از آن دوره اولین خبرم را از پایگاه حضرت رقیه(س) بیلقان نوشتم و در خبرگزاری بسیج البرز منتشر شد. فعالیت در خبرگزاری بسیج البرز را شروع کردم. به دوره نیم روزهای که گذرانده بودم، قانع نشدم، وارد باشگاه توانا خبرگزاری فارس شدم، زیر نظر اساتید درجه ۱ کشوری دوره مبتدی تا پیشرفته خبرنگاری را گذراندم. بعد از گذراندن دوره به فعالیتم در خبرگزاری بسیج، فارس، شبستان، حوزه، مشرق و مهر ادامه دادم. این قدر به این حرفه علاقهمند شدم که به مرور علاوه بر کار خبرنگاری در کنار آن تدریس خبرنویسی را شروع کردم و چندین کارگاه خبرنویسی برگزار کردم. البته که همچنان شاگردی در حال آموختن هستم.
مشوق اصلی شما در این راه چه کسی بوده است؟
مشوق اصلی من همیشه بیانات رهبر معظم انقلاب در حوزه رسانه و جنگ روایت ها و جهاد تبیین بوده است.
آیا خانواده شما با فعالیتتان در مطبوعات و رسانه موافق بودند؟ اکنون چه طور؟
پدرم دوست داشت دخترش وکیل شود، مادرم دوست داشت دخترش طراح مد و لباس یا دکتر بشود، برادرم دوست داشت یک خواهر خانه دار داشته باشد، اما من خبرنگار شدم. از آن جهت که دخترشان خبرنگار است خوشحال هستند اما از جهت اینکه شغل خبرنگاری ساعت کاری ندارد و در ۲۴ ساعت شبانه روز مشغول هستی، تعطیلی ندارد حتی در تعطیلات رسمی و روزهای برفی و آلودگی هوا مخالف شغل خبرنگاری هستند، شاید چون دوست دارند من بیشتر در کنار آن ها باشم. شاید چون دوست دارند کمتر خسته بشوم و کمتر کار کنم. خب من حتی شب ها هم می نویسم. صبح ها هم از بعد از نماز صبح کار را شروع می کنم تا هفت هشت شب. مادرم روز خبرنگار برای من یک استوری گذاشته و نوشته بود:”خبرنگاری شغل و حرفه نیست، خبرنگاری عشق است و خبرنگار باید عاشق باشد. دختر خبرنگار و فعال من روزت مبارک” هر وقت مادرم از سختی شغلم بگوید یا درخواست کند شغلم را تغییر بدهم می گویم خودت گفتی خبرنگاری عشق است و خبرنگار باید عاشق باشد. خانواده در کنار نگرانی هایی که به خاطر شغل من دارند همیشه باعث قوت قلب من بوده اند. خستگی من با خنده های پدر و مادر و خواهر و برادرم در می شود.
از آثار مکتوب و چاپ شدهتان برایمان بگوئید؟
کتاب حماسه البرز در شامات که مجموعه خاطرات ۳۴ شهید مدافع حرم استان البرز است و به همت جمعی از نویسندگان نوشته شده، یکی از کارهای چاپ شده من است. کتاب روایت داستانی زندگی سید روح الله عجمیان هم در دست تالیف دارم که ۴ فصل آن نوشته شده است و ان شاءالله در چند ماه آینده توسط انتشارات سوره مهر منتشر خواهد شد.
هم اکنون به چه کاری مشغولید؟
خبرنگار گروه فرهنگ و ادب خبرگزاری مهر (تهران) هستم. در گروه رسانهای مهر و رسانهها من را به عنوان خبرنگار حوزه مقاومت، دفاع مقدس و کتاب میشناسند.
با چه مشکلات و موانعی روبرو هستید؟
برای کار هر روز از کرج به تهران میروم و میآیم، دوریِ راه سخت است، اما من به خاطر علاقه ام به کارم این سختی راه را دوست دارم، هر روز می روم و می آیم. خبرنگاران استانی از حداقلترین حقوق و مزایا از جمله یک پایه حقوق وزارت کاری و بیمه برخوردار نیستند، این از موانع است. این انگیزه کار را از خبرنگاران میگیرد و از کار کنارهگیری میکنند. این باعث میشود رسانههای استانی با کمبود خبرنگار مواجه شوند و همه زحمات روی دوش سردبیر و مدیر مسئول باشد. کمبود خبرنگار به دلیل عدم برخورداری از حقوق و مزایا باعث میشود به اخبار تمامی حوزه ها پرداخته نشود. مثلا به اخبار سیاسی و اجتماعی بیشتر پرداخته شود و اخبار حوزه فرهنگ و هنر روی زمین بماند.
علاقمندان به مطبوعات و رسانه چگونه میتوانند در این عرصه موفق شوند؟
علاقهمندان به خبرنگاری برای اینکه در این حوزه موفق شوند باید اولاً مطالعه داشته باشند، خبر رسانههای مختلف را مطالعه کنند تا با سبکهای خبری مختلف آشنا شوند و از اخبار روز آگاه باشند. دوماً به خبرنگاری به چشم شغل و منبع درآمد نگاه نکنند! چون خبرنگاری از مشاغل سخت با درآمد پایین است. باید عاشق این حرفه باشند تا تمام سختی های آن را بپذیرند. سوماً اگر زمانی خواستند وارد حوزه نقد بشوند، منصفانه و از روی ادب نقد کنند و در کنار نقد پیشنهاد هم داشته باشند.
کدام یک از آثارتان به دلتان نشسته است؟
همه آثارم را دوست دارم. چون پشت همه آنها تلاش شبانهروزی و عشق و علاقه بوده است. گزارش «ماجرای دختر فلسطینی که هواپیمای اسرائیلی را ربود» و یادداشت «دانشآموزان رونالدو را بیشتر میشناسند یا دکتر کاظمی آشتیانی» را، به دلم خیلی نشسته است.
از خاطرات تلخ و شیرین خودتان را در این عرصه برایمان بگویید؟
قصد داشتم درخواست مأموریت بدهم و بروم کرمان تا از مراسم سالگرد سردار گزارش بنویسم. با درخواست من موافقت نشد و برای پوشش مراسم سالگرد سردار در تهران ماندم. وقتی حادثه تروریستی در کرمان اتفاق افتاد و خیلی ها شهید شدند، حسرت این را می خوردم که چرا نرفتم؟ شاید به آرزویم میرسیدم و شهید می شدم.
و شیرینترین خاطره هم، خانم زهره فرهادی رزمنده دفاع مقدس و راوی کتاب «چراغهای روشن شهر» در خبرگزاری مهر مهمان من بود تا گفت و گو داشته باشیم. از اصفهان هم آمده بود. تا داخل خبرگزاری شد، با ذوق به من نگاه کرد و گفت: “تو چه قدر شبیه دوستم شهیده مریم فرهانیان هستی” خیلی از این حرف او ذوق کردم. اسم مریم فرهانیان را شنیده بودم اما عکسش را ندیده بودم. وقتی در گوگل جستجو کردم و عکسش را دیدم، دیدم بله از لحاظ چهره شباهتهایی به هم داریم. الآن هم عکس این شهیده در خبرگزاری مهر روی میزم است و هر روز نگاهش میکنم، میخواهم از لحاظ چهره نه بلکه از لحاظ سیره زندگی به او نزدیک شوم و عاقبتم مثل او ختم به شهادت شود.
اگر مطلب خاصی از قلم افتاده بیان بفرمائید؟
شرایط حضور خبرنگاران در مناطق مقاومت فراهم شود تا از این مناطق بازدید کنند و روایت بنویسند. این روایت برای نسلهای آینده بماند.
سخن پایانی:
به امید روزی که تیتر تمام رسانهها و خبرنگارها این باشد:” او آمد” اللهم عجل لولیک الفرج
مصاحبه: فرناز قنبری
لینک کوتاه: http://khabarnegaranvaresane.ir/?p=15671
سلام و خدا قوت سرکارخانم رحمتنژاد
انشاءالله خبر (او آمد، او آمد) «اللهم عجل لولیک الفرج» را شما مخابره کنید.
ان شاء الله