چطور یادداشت و سرمقاله بنویسیم؟
1 دقیقه خوانده شدهبسیاری از روزنامهخوانهای قدیمی بر این باورند که اکنون در مطبوعات ایران «ستوننویس» نداریم. کافی است چند روز روزنامههای مطرح ایران را ورق بزنید تا متوجه شوید که پر بیراه نمیگویند.
یادداشتنویسی و مقالهنویسی در مطبوعات، منهای ذوق روزنامهنگاری، نیازمند یادگیری اصول و قواعد مشخصی است که اکثر کسانی در روزنامهها قلم میزنند، اعم از روزنامهنگار و غیر روزنامهنگار، اعتنایی بدان ندارند. در فضای نشر ایران نیز منابع چندانی در این زمینه وجود ندارد و با محدودیت منابع علمی و دانشگاهی در حوزه یادداشتنویسی و مقالهنویسی در مطبوعات مواجهیم. بدین منظور، ایرج رستگار سراغ عباس عبدی، یکی از یادداشتنویسان مطرح و پرکار دهههای اخیر ایران، رفته و بههمت نشر نی کتابی در این زمینه منتشر کرده تحت عنوان «یادداشتهای مطبوعاتی و سرمقالهنویسی». کتاب حاضر در سه بخش تنظیم شده است: بخش اول گفتوگو با عباس عبدی پیرامون دو عنصر اصلی و سه عنصر فرعی سرمقالهنویسی است. در بخش دوم یادداشتها و سرمقالههایی که در متن مصاحبه به آنها اشاره شده، برای آگاهی و مطالعه بیشتر خواننده گردآوری شده است. در این بخش، گزیدهای از یادداشتها و سرمقالههای عبدی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۹ آمده است. جالب است که عبدی از یادداشتها و مقالات دهه ۹۰ خود هیچ موردی را بهعنوان نمونه کار ارائه نکرده است. در بخش سوم، و مهمترین بخش کتاب، ۱۰۱ راهکار برای سرمقالهنویسی به قلم ایرج رستگار آمده که برگرفته از مقالات علمی برندگان جوایز پولیتزر سرمقالهنویسی در آمریکاست.
عبدی یادداشتنویسی را نوعی هنر و مثل نوشتن فیلمنامه میداند: «باید شروعش جذاب باشد. نگاهتان به سوژه جذاب باشد». بالا و پایینشدن ریتم یک یادداشت مد نظر اوست. در نظر او روزنامهنگاری یک دانش مستقل نیست و روزنامهنگار پل ارتباطی حوزه دانش با اجتماع است. بعد از داشتن «دانش» و «ارتباط با اجتماع» بر «تحلیل» انگشت میگذارد، تحلیل این ارتباط. از اینرو، یادداشت یا سرمقاله موفق را ماحصل تلفیق این سه عنصر میداند. او اینها را به تواناییهای فردی روزنامهنگار برمیگرداند. با این حال، تاکید دارد که روزنامهنگار باید به یک زمینه یا رشته علمی تسلط نسبی داشته باشد. هرچند بر این باور است که روزنامهنگار در زمینههایی خاص چون روزنامهنگاری سیاسی باید با انواع رشتهها در ارتباط باشد: تاریخ، سیاست، اقتصاد، جامعهشناسی و… البته عبدی تاکید دارد که وقتی از یادداشت صحبت میشود، منظورش «یک» یادداشت نیست بلکه زنجیره یادداشتهایی است که میتواند موثر باشد. در نظر او این مسئلهای کلیدی در یادداشتنویسی است. او مدعی است که اگر همه یادداشتهایش را کنار هم بگذارند، حلقههایی از یک زنجیر را میتوان در آنها پیدا کرد. عبدی میگوید: «کلیدیترین بحث یادداشتنویسی این است که نویسنده باید یک دید و تحلیل کلان داشته باشد. باید یک افق دید داشته باشد، حتی ممکن است این افق غلط باشد، اما مهم وجود این افق است؛ با داشتن این افق دید، میتوان واقعیتهای دیگر را هم از خلال آن نگاه کلان نگریست و موضوعات گوناگون ازآن زاویه دید است که برای شما مهم و معنادار میشود.»
سرمقاله باید چارچوب منطقی داشته باشد و خطمشی مشخصی را دنبال کند، مسامحهکاری نکند. زمانی دست به قلم ببرید که مطمئن باشید حرفی برای گفتن دارید. واضح و قابل لمس و مستند بنویسید. ساده بنویسید، نامفهوم و گنگ ننویسید، شفاف بنویسید. خطابهسرایی نکنید. در مورد شخصیتها اغراق نکنید
اما در بخش سوم کتاب نکات بسیار سودمندی برای یادداشت و سرمقالهنویسی گردآوری شده که حاصل اندیشهها و تجربههای اساتید دانشگاه و سرمقالهنویسان مطرحی چون ریچارد آرگور، جی بوکمن، پل گرینبرگ و دیگران است. در این راهکارها گفته میشود که سرمقاله باید چارچوب منطقی داشته باشد و خطمشی مشخصی را دنبال کند، مسامحهکاری نکند. زمانی دست به قلم ببرید که مطمئن باشید حرفی برای گفتن دارید. واضح و قابل لمس و مستند بنویسید. ساده بنویسید، نامفهوم و گنگ ننویسید، شفاف بنویسید. خطابهسرایی نکنید. در مورد شخصیتها اغراق نکنید. با احساس نوشته و با دلیل ویرایش کنید. جذابیتها و کنشهای عاطفی و روانی را به خوانندگان منتقل کنید. سرمقاله باید خواننده را به شور وادارد و احساسآفرین باشد. همیشه سرمقاله کاملشده را مثل یک چرکنویس ببینید و در غلطگیری هرگز تردید نکنید. سبکهای داستاننویسی را مطالعه کنید. در طول نگارش سرمقاله از هدف متن دور نشوید. یک حوزه مطالعاتی و تخصصی برای خود انتخاب کنید. برای از دستندادن ایدهها همواره دفترچه یادداشتی با خود به همراه داشته باشید. تکیه سرمقاله باید روی یک موضوع باشد، از پرداختن به چند موضوع در یک سرمقاله پرهیز کنید.
تیتر و عنوان سرمقاله بسیار مهم است. در تیتر سرمقاله به این نکات توجه کنید: کوتاهی و اختصار، خودداری از بهرهگیری از حروف اضافه در ابتدای تیتر، استفادهنکردن از تیترهای پرسشی، پرهیز از واژگان تکراری، انتخاب فعل مناسب، چکیده مهمترین پیام متنی، بهرهگیری از عبارات متداول، خودداری از شکستن واژهها، ضربآهنگ قوی، روانی و سادگی، فونت زیبا، واژههای هماهنگ، صداق مفهومی، وضوح و روشنی.
مقالات و مطالب سایر نویسندگان را بخوانید و به خاطر بسپارید. سرمقالههایی که صرفا بسط خبری است فراموش کنید. اولویت را به مسائل محلی بدهید. هرچند سرمقالهنویس بدون داشتن دید و تحلیل کلان هویت ندارد. سرمقاله بینام ننویسید. فقط بهعلت درآمدجویی همکار یک رسانه نشوید.
فراموش نکنید: بنا نیست تکسرمقاله شما تغییرات بنیادین ایجاد کند. ولی یک سرمقاله خوب توان تحریک اذهان عمومی را دارد. با این حال، پرسروصدا بودن و جنجالی بودن سرمقالهها یک اشتباه بزرگ است.
منبع: ایرنا